فراموش نکنیم اوین ویترین زندانهای ایران است
حامد آئینهوند، روزنامهنگار و دانش آموخته دکترای روابط بینالملل در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «فراموش نکنیم زندان اوین ویترین زندانهای ایران است» نوشت:
۱- پس از انتشار گسترده تصاویر دوربینهای امنیتی زندان اوین که حاوی تصاویر ناراحت کننده ای از نقض حقوق اولیه زندانیان بود احساسات عمومی به دو جهت جریحه دار شده است، یکی به دلیل نفس نقض حقوق زندانیانی که بی پناه و دست بسته هستند و دوم اینکه این تصاویر خلاف ادعاهای دراز دامنی بود که طی سالهای گذشته درباره وضعیت زندان ها از طریق مراجع رسمی، رسانه های حکومتی و مقامات قضایی و انتظامی بیان شده است. اگرچه زندان نباید با خوابگاه دانشجویی، هتل یا مرکز تفریحی اشتباه گرفته شود اما اگر آن را مطابق قانون مکانی برای باز پروری افراد بزهکار یا خطاکار که از قوانین سر پیچی کرده اند بدانیم زندان های کشور از این وضعیت فاصله بسیار زیادی دارند.
۲- بدون تردید زندان باید قدرت بازدارندگی خود را در هر سیستم سیاسی حفظ کند به همین دلیل وجود برخی تضیقات و محدودیتها جزء ذات زندان است که محدوده این مسائل را قانون مشخص می کند، اما ضرب و شتم زندانی، ایجاد فشار روحی و روانی و محروم کردنش از زندگی انسانی خلاف آئین نامه زندان ها، دستورات اخلاقی و موازین حقوق بشری است. زندان که با مالیات شهروندان اداره می شود باید تجلی اراده مردم در جهت اصلاح بزهکاران باشد و اراده مردم ما به هیچ عنوان در جهت سرکوب انسان های دست بسته نیست و برای یک حکومت دینی که ظلم ستیزی و گسترش عدالت را و ظیفه خود می داند انعکاس چنین تصاویری از زندانش باید مایه شرمساری باشد.
۳- آیا شکنجه، ضرب و شتم و نقض حقوق زندانیان در ایران امری همه روزه، معمول و سیستماتیک است؟ این سوال بدین معناست که آیا با همه زندانیان فارغ از نوع جرم و اتهام به همین شیوه های نامتعارف و غیر انسانی برخورد می شود؟ پاسخ من به این سوال به عنوان روزنامه نگاری که حدود 50 روز در انفرادی و دو سال را در بند عمومی زندان اوین سپری کرده است منفی است و با همه زندانیان بدین شکل برخورد نمی شود اما فروکاست این برخوردها به موارد استثنایی و موردی قطعا درست نیست. به عبارت دیگر دست زندانبانان و ضابطان قضایی برای اعمال قدرت در مسیر مواجهه دلخواه با متهم یا محکوم بسته نیست و همان گونه که حاکمیت قانون در بسیاری از شئون اجتماعی وجود ندارد در این فقره مهم هم چنین است. تا جایی که میتوان گفت در پرونده های سیاسی و امنیتی نقش قاضی به شدت تحت الشعاع نقش ضابطان قضایی است.
۴- واقعیت این است که زندان های جمهوری اسلامی و همچنین سیستم امنیتی آن نسبت به دهه 60 از وضعیت بهتری برخوردار است و دلیل آن هم به این موضوع بر می گردد که در آن دوران سیستم در حال تثبیت و حذف مخالفان خود بود اما اکنون تثبیت شده در تلاش برای مدیریت مخالفان است ضمن اینکه وضعیت فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز پنهان کاری را سخت کرده است. در دهه 60 اعدام درمانی راهی استراتژیک برای بقای نظام سیاسی و هم اکنون راهی تاکیتیکی برای حفظ ثبات و ایجاد بازدارندگی در مسیر کوشش برای شکل دهی به جنبش های فراگیر و هدفمند برای مقابله با نظام سیاسی است. در کشورهای توسعه یافته و دموکراتیک نشان دادن صحنه برخورد نیروی های ضد شورش در خیابان با معترضان نه تنها تابو نیست بلکه در جهت به تصویر کشیدن حقانیت پلیس برای حفظ نظم و ضرورت برخورد با کسانی است که از مسیر اعتراضات مسالمت آمیز خارج شده اند اما در ایران نه تنها تصویر ماشین های آب پاش، موتورهای ضد شورش و آرایش نظامی برای مواجهه با اعتراضات نمایش داده نمی شود بلکه خبرنگاران و عکاسان نیز حق انتشار هیچ گونه تصویر برداری از آرایش نظامی در مواجه با اعتراضات را ندارند چون آرایش نظامی در اینگونه مواقع نه برای حفظ نظم که برای امر دیگری صورت می گیرد.
۵- یکی از ویژگی های آزار دهنده برای نگارنده این سطور در زندان، نحوه برخورد سیستم قضایی با شهروندان معترض و گمنام بود. در سالهای اخیر و با توجه به حرفه ای شدن سیستم امنیتی آن جایی که سیستم احساس کند سوژه مورد نظر مورد توجه رسانه هاست تا حد امکان تلاش می کند از برخورد فیزیکی و ضرب و شتم زندانی خود داری و از راه های جایگزین مانند نگه داری بلند مدت فرد در انفرادی بدون بازجویی یا توام با آن استفاده کند در حالی که اگر قانون و جوانمردی حاکم باشد باید با نامداران و گمنامان به یکسان برخورد شود. نکته پایانی اینکه باید توجه کنیم تصاویری که از اوین منعکس شده تصاویر ویترین زندان های ایران است. با این ویترین حدس زدن تصاویر پشت ویترین چندان دشوار نیست.
انتهای پیام