نگاهی به تحولات افغانستان | مهدی مستفید
مهدی مستفید در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی وقایع هفتههای اخیر در افغانستان نوشت:
تحولات افغانستان و استقرار طالبان در آن به قدری با سرعت پیش رفت که نه تنها باز دستگاه دیپلماسی ما از معادلات آن باز ماند بلکه از سوی برخی مسئولین شاهد توجیه قدرتگیری طالبان در افغانستان و تعبیر از آن به شکست آمریکا هستیم!
آیا آمریکا از طالبان شکست خورد یا در حال آراستن صحنه جدیدی است؟
️بعد از بیست سال تلاش ناکام برای ایجاد دولتی متمرکز به نظر میرسد آمریکا و متحدانش نه اینکه پا به فرار گذاشته باشند بلکه در صدد طرحی نو برای رسیدن به اهداف خود در منطقه هستند.
چرا پروژه ملتسازی در افغانستان شکست خورد؟ ایجاد سیستم متمرکز دموکراتیک در سرزمینی با تنوع قومی و عقیدتی از اول نیز کاری عبث و ناکارآمد به نظر میرسید، از شاخصههای ناکارآمدی آن به اقبال پایین مردم افغانستان به مشروعیتبخشی به آن ( با مشارکت زیر ده درصدی در انتخابات) و تشکیل دولت ائتلافی حزب پیروز و شکست خورده! که نوبری در عالم سیاست بود می توان اشاره کرد.
️جامعه افغانستان متشکل از اقوام پشتون، تاجیک، ازبک، هزاره، ترکمن و… و با عقایدی متنوع از ارتجاع داعشی و طالبانی تا باورهای لاییک و سکولار است، از ابتدا معلوم بود که شیوهی ممکن برای حکمرانی دموکراتیک در آن نه سیستم متمرکز بلکه سیستمی غیر متمرکز و فدرال است؛ همان سیستمی که از روسیه تا اروپا و آمریکا در حال حیات است، حکمرانی متمرکز در جوامع متکثر محکوم به اقتدارگراییست و اگر برای دموکراتیزه کردن سیستم متمرکز دست به کاهش اقتدار آن بزنیم حکمرانی به هرج و مرج و گسترش فساد سیستمی منجر خواهد شد. همان چیزی که در افغانستان و کشورهای همنوع آن شاهدیم، بی شک سیاستمداران آمریکایی نیز این نکته را در ۲۰ سال اخیر به وضوح لمس کردهاند.
به نظر میرسد استقرار قومیت اکثریت و ملتسازی اقتدارگرایانه نسخهای است که غرب برای افغانستان نیز پیچیده است، طالبان بر خلاف تصور عامه بیش و پیش از آنکه نمایانگر اسلام افراطی باشد جلوهی فرهنگ پشتون است، فرهنگی که از آموزههای پشتون والی و عقاید دیوبندی نشات میگیرد، همسویی سیاستمداران پشتون افغانستان از جمله کرزی، غنی و برادرش، حکمتیار با طالبان نشانه روشن بر صدور دستور استیلای پشتونها بر افغانستان و آغاز پروژه یکسانسازی فرهنگی در این کشور است.
️چرا غرب درصدد سیاست یکسانسازی در افغانستان است؟ غرب و آمریکا در صدد ایجاد اهرمی از افغانستان برای فشار بر نیروهای رقیب غرب در منطقه است، امارات اسلامی افغانستان با مولفه فرهنگی پشتون حلقه آتش دائمی در منطقه خواهد بود که قدرتهای جهانی در صدد استفاده از آن به نفع خود بر خواهند آمد.
️امارت اسلامی افغانستان بر خلاف همسویی برخی با آن در داخل ایران اصلیترین پتانسیل تهدید امنیت حکومت شیعی ایران به حساب میآید که هیچ تضمینی به باالفعل شدن این تهدید وجود ندارد، این کشور به عنوان کانون اصلی بنیادگرایی در منطقه میتواند بهعنوان تقویتکننده اسلامگرایی در حوزه نفوذ چین و روسیه نیز به کار آید.
از سوی ديگر پشتونها با پیش گرفتن سیاست یکسانسازی فرهنگی و حذف اقلیتهای قومی زمینههای نفرت پراکنی با همسایگان شمالی و ایران را نیز فراهم خواهند ساخت.
امارت پشتون (اسلامی) افغانستان ۳۵ میلیون هم تبار در پاکستان دارد که در صورت تثبیت خود به تحریک آنها و تهدید یکپارچگی پاکستان نیز میتواند اقدام نماید.
️با توجه به جوانبی که اشاره شد وقایع اخیر افغانستان نه شکست آمریکا بلکه طرحی نو از سوی آنهاست که ابعاد بسیار پیچیده ای دارد.
️چه باید کرد؟
تنها راهکار خنثیسازی تهدید امارات پشتون (اسلامی) افغانستان بر منطقه ایجاد حکومتی دموکراتیک در افغانستان است، حکومتی که با توجه به بافت جامعه افغانستان بایستی شکلی فدرال داشته باشد، افغانستان برای گذر به ملتی مستحکم نیازمند فدرالیسم است، فرایندی که هرکشور کثیرالملهای آن را برای ملتسازی خود برگزیده است به توسعه و پیشرفت دست یافته است.
در سپهر کنونی سیاست افغانستان تنها مجاهدان پنجشیر هستند که بر حکمرانی غیر متمرکز بر آن کشور تاکید دارند، در صورتی که این مجاهدین مستأصل یا مغفول وعدههای واهی طالبها نگردند! بایستی از سوی دولتهای منطقه و دوستداران صلح در منطقه حمایت شوند.
️متاسفانه در ایران عدهای مغفول چهرهآرایی طالبان شدهاند، عدهای حمایت از پنجشیر را شائبه قومیتی میافکنند و امکان تصمیمگیری درست را از دستگاه دیپلماسی سلب میکنند، حمایت از پنجشیر نه حمایت از تاجیکان تابع احمد مسعود بلکه حمایت از تفکری است که میتواند تغییر سیستم حکمرانی در منطقه به شیوهای با ثبات و صلحآمیز را رقم برند.
انتهای پیام
زنده باد…
ازاین قلم لذت بردم و استفاده کردم..