مهاجران دیروز، مهاجران فردا
بابک مجیدی، انصاف نیوز: علی به همراه همسرش مهاجرت را برای آرامش و زندگی بدون دغدغه میخواهند. پریسا به دنبال تجربه زندگی مستقل و فردی بوده است که حدودا ده سالی به این خواسته رسیده و احمد مهاجری افغان است که میخواهد برای زندگی راحت و آزاد از ایران و افغانستان به دور باشد.
این روزها چه در شبکههای مجازی اجتماعی و چه در میان جمعهای دوستانه و خانوادگی تعداد قابل توجهی از افراد حداقل از تمایل خود برای مهاجرت به کشورهایی که شرایط استانداردتری برای زندگی دارند سخن میگویند. انصاف نیوز برای بررسی وضعیت این روزهای صف سفارتخانهها و شهروندانی که تمایل به مهاجرت دارند در گزارشی میدانی با مردی که به همراه همسرش در حال مهاجرت هستند، زن جوانی که حدودا ۱۰ سال پیش مهاجرت کرده و افرادی که در مقابل سفارت افغانستان و ترکیه بودند که به دنبال مسیری جدید برای زندگی هستند گفتوگو کرده است. بدلیل بحرانهای اقتصادی چند سال اخیر، تحریمهای بیسابقه و شرایط نامطلوب اجتماعی و رفاهی و در دوسال اخیر بهداشتی مواجهه با کرونا، آمار مهاجرت ایرانیان و کلا به طرز قابلتوجهی بیشتر شده است و این رشد همچنان ادامهدار است.
وبسایت علیبابا در مقالهای که به آمار و چرایی مهاجرت ایرانیان پرداخته است در نموداری آمار مهاجرت ایرانیها (مهاجرت تحصیلی، کاری و…) را اینگونه ترسیم کرده است:
وضعیت ایران بد و بدتر میشود
علی به همراه همسرش قرار است هفته اول مهرماه ایران را به مقصد کانادا ترک کنند. سروشکل خانهی علی کاملا با یک خانه معمولی فرق داشت و جای جای آن خبر از جابجایی قریبالوقوع میداد.
علی در پاسخ به اینکه چرا تصمیم به مهاجرت گرفتند میگوید: «من و همسرم اول تصمیم داشتیم که بریم دنیا رو بگردیم و ببینیم دنیا چه طوریه مردم کشورهای دیگه چه طور زندگی میکنند، اما با گذشت یکی دو سال انگیزه عوض شد و تصمیم گرفتیم برای زندگی بریم.»
علی در ادامه گفت: «ویزای تحصیلی گرفتم که به همراه درس خوندن بتونی با اون کار کنی و درآمد داشته باشی. برای رفتن به کانادا خیلی خرج کردیم. هزینههای رفتن ویزا و ثبت نام دانشگاه تا به الان حدود ۷۰۰ میلیون تومان شده. حدود ۶۰۰ میلیون تومان هم با خودم میبرم که اگر در همان ابتدا کار پیدا نشد برای خرج زندگی همراه خود داشته باشم. در کنار همه اینها هم هزینه خرج امتحان آیلتس و وکیل دادیم.»
وقتی به اسم وکیل رسید توضیح کوچکی درباره مسیر پیچیده مهاجرتش داد: «یکی دو بار ویزای تحصیلی من برگشت خورده بود و اعتقاد داشتم که پرونده درست بررسی نشده بود و به همین علت وکیل گرفتم. وکیلی که ایرانی بود و در کانادا حضور داشت و بعد از طریق او موفق شدیم ویزا را دریافت کنیم. بعد که نتیجه مثبت شد حدود ۳۵۰۰ دلار به وکیل پول دادیم.»
علی درباره اینکه چرا ادامهی زندگی در ایران را انتخاب نکرده است گفت: «تو ایران هم میشه ادامه داد مشکلی نداشتیم. اما شرایط تو ایران داره هی بد و بدتر میشه، و متاسفانه دیگه آینده روشنی وجود نداره. از شرایط اجتماعی گرفته تا سیاسی که اصلا خوب نیست و هی داره به شکل منفی تغییر میکنه.»
دنبال زندگی بهتر نیستم دنبال آرامشم
علی درباره اینکه چقدر احتمال دارد با وجود مهاجرت شرایط زندگی بهتر شود میگوید: «من دنبال شرایط زندگی بهتر نیستم. بیشتر به دنبال آرامشم. دغدغه اقتصادی کمتری داشته باشم. مشکلات اجتماعی که اینجا دارم از قطعی اینترنت تا اینکه حیوان خانگی رو بگیرند نداشته باشیم. درباره سگ هم در حالی که رانندگی میکردم جریمه شدیم. یا همسرم که بیرون میرفت ترس از این داشت که مورد حمله برخی افراد قرار بگیره یا اینکه کسی بابت لباس پوشیدن بهش تذکر بده اینها نمونهای از این مشکلات و دغدغههاست.»
علی درباره اینکه دوست و آشنایی که در این مدت مهاجرت کرده باشند دارند یا نه هم میگوید: «همه دوستا و آشنایی که میشناسم اکثرا از ایران رفتند. بعضی همین چند وقت پیش بود که رفتند. بعضی هم در زمانی که دانشجو بودم همان ۱۰ تا ۱۵ سال پیش که بیشتر به آمریکا و کانادا بوده مهاجرت کردند. خیلیها برنگشتن و ماندند دارن زندگی میکنند. یک تعدادی هم برگشتند و دارند اینجا با سختیهایی که هست زندگی میکنند.»
علی درباره اینکه چرا کانادا را انتخاب کرده و چرا کشورهای اروپایی را انتخاب نکرده میگوید: «کشورهای اروپایی مزیتهای خوبی دارند. اما مشکل اصلی زبان سوم است. زبان انگلیسی نسبت به زبانهای دیگه راحتتره و زندگی کردن در کشوری که یادگیری زبان سوم سخته به مراتب سختتر از کشورهایی است که زبان سوم نمیخواهند. کانادا یکی از نکات مثبتی که دارد اکثر مردم انگلیسی زبان و مهاجر هستند و به راحتی میشود زندگی کرد.»
او درباره اینکه چرا ویزای کاری نگرفته است هم میگوید: «ویزای کاری قوانین خاص خودش رو داره مثلا در کانادا ویزای کاری برای کسایی که سن پایینتری در حدود ۳۰ سال باشی میتونی برای کار اقدام کنی، اما من تحصیلی اقدام کردم و همسرم هم ویزای کاری رو در کنار ویزای تحصیلی گرفت.»
علی درباره بازگشت به کشور هم میگوید: «مطمئنا برمیگردم. این برگشت ممکنه برای همیشه باشه یا ممکنه برای زمانی باشه که بیایم گذری رد شویم و وارد یک کشور دیگه بشیم. مهمتر از همه اینها خانواده است که پدر و مادر اینجا هستند و حامی تصمیمی هستند که ما گرفتیم و حالا زمانی که باید در کنارشان باشیم داریم میریم. بالاخره سن آنها هم بالا رفته و شرایط دیگه مثل قبل نیست. یکی دیگه از مشکلاتی که داریم و داره بدتر هم میشه اینه که حقوقم در سال ۹۰ با تمام آپشنها و مزایایی که داشت الان به صورت دلاری نصف شده است؛ که این اصلا خوب نیست و حتی ممکن است که بدتر از این هم بشه.»
این شهروند درباره مقوله مهاجرت هم گفت: «فقط در جایی مثل ایرانه که مهاجرت مقداری پیچیده است. پاسپورت ارزش بالایی نداره و فقط به چند کشور خاص میتونی سفر و حتی مهاجرت کنی، اما در کشوری مثل چین، فرد چینی از اونجا میره کانادا و یا به آمریکا مهاجرت میکنه هیج مشکلی هم نداره، اما اینجا باید فکر کنی اصلا میشه مهاجرت کرد، کدام کشور قبولت میکنه و این حرفا. من الان یک ساله درگیر ویزا بودم چرا، چون ایرانی بودم و یک مقداری دید به ایرانیها خوب نیست و مشکلات سختی وجود داره؛ بنابراین مسئله مهاجرت، مسئله جهان سومیهاست که مسئله خیلی عجیب و غریبی هم نیست.»
علی درباره وضعیت خانه هم میگوید: «خانه رو تحویل دادیم و فعلا تا زمان رفتن در اختیارمون هست. وسایل خونه همه فروش رفته، مبلهایی که شما نشستی قبل از اینکه جواب مثبت ویزا بیاد و حسابی کار گره خورده بود خریدیم حالا فروختیم. به طور کلی همه چیز فروختیم تا اینکه بریم اونجا خونه بگیریم.»
میخواستم به عنوان دختر مجرد، مستقل و تنهای تنها زندگی کنم
پریسا زنی است که حدودا ده سال پیش به آمریکا مهاجرت کرده و حالا در آنجا زندگی میکند. او هم در گفتوگویی مجازی با انصاف نیوز درمورد مهاجرت میگوید: «من برخلاف کسایی که عشق خارج هستند و خیلیها میخوان به صورت تحصیلی به خارج مهاجرت کنند، میخواستم به طور مستقل زندگی کنم. من هرچقدر میخواستم به عنوان یک دختر مجرد، مستقل در تهران زندگی کنم نمیشد و میخواستم جایی برم که تنهای تنها باشم و تنها خودم از پس زندگیم بربیام. خیلی دوست داشتم دنیا رو ببینم و بفهمم پشت این دیوار چه خبره. کاری که خیلی سخت و خطرناک هم بود.»
او در ادامه درباره زندگی در مهاجرت هم میگوید: «من اول با ویزای مهاجرتی نیومدم. با ویزای دانشجویی که دوساله برای مدرک فوق لیسانس بود اومدم و قصد برگشتن هم داشتم. ولی هرچقدر زمان گذشت هم اوضاع ایران برای برگشتن بدتر شد و هم وقتی که از ایران دور میشی برگشتن به نقطه اول سخت میشه و تو به جایی که هستی عادت میکنی. مجبور بودم با وجود اینکه تعلق خاطری نداشتم بمونم و دکتری را تمام کنم. احساس کردم تجربههایی که در تنهایی به دست میارم جالب شده و شهرهایی که زندگی کردم شهرهای بزرگ و دارای امکاناتی بودند که با علاقههای من جور بود. نمیخوام بگم سخت نگذشت اما شیرینیهایی داشت که باعث شد به این سختی ادامه بدم.»
پریسا درباره بازگشت دائمی به ایران هم میگوید: «نه. متاسفانه تصمیمی برای بازگشت دائمی به ایران ندارم. چون بعد از ۹ سال، پامو اینجا سفت کردم و دیگه برام غیرقابل بازگشته. با توجه به شرایط حال حاضر ایران نه. مگر اینکه یک اتفاق خیلی عجیبی بیوفته تا باعث بشه شرایط کاملا عوض شه.»
مهاجرت به هرشکلی برای هر انسانی لازمه
او درباره تصمیم به مهاجرت و موضع خانواده دربارهی تصمیمش گفت: «خواهرم هم پنج سال قبل از رفتن من مهاجرت کرده بود و خانواده هیچ وقت منو مجبور یا تشویق نکرده بود که برو. تصمیم خودم بود و وقتی تصمیم نهایی شد از من حمایت کردند.»
پریسا در پایان درباره مهاجرت هم میگوید: «مهاجرت به هر شکلی برای هر انسانی لازمه. حالا این مهاجرت میتونه از شهرستان به تهران یا برعکس باشه. هرشکلی از مهاجرت آدم رو در هر بعدی میسازه و من این مهاجرت را دوست دارم. مهاجرت با تمام سختیها و تلخیهاش آدم رو عوض و دید آدم رو باز میکنه. آنهایی هم که مهاجرت نکردند چیزی رو از دست ندادند. آنهایی هم که مهاجرت کردند نباید فکر کرد که زندگیشون گل و بلبل شده. هر انسانی رو باید با مطالعه در وضعیت خودش تحلیل کرد، نه اینکه هر انسانی تصویری از خودش بسازه که اصلا نیست و فکر کنه اون تصویر خیالی واقعیت داره.
بعد از اینکه ترامپ اومد و رفت، من ۵ ساله نتونستم خانوادهام رو ببینم. از نظر من تصور گل و بلبل از خارج کشور یک تصور واهیه و اونایی هم که در کنار پدرمادرشون زندگی میکنند و فکر میکنند شرایط مناسبیه اون هم تصور مناسبی نیست. الان اگر از شرایطی که در ایران داری دل نکنده باشی و مهاجرت هم کرده باشی، شرایط برات خیلی خوب پیش نمیره و باعث میشه در دو جهان موازی زندگی کنی و این طوری اون زندگی که میخوای داشته باشی بهت خوش نمیگذره.»
سفارت افغانستان: میخواهم از اینجا دور شوم
افغانستان این روزها یکی از بحرانیترین کشورها در همسایگی ایران است. مردی با لباس سنتی افغانستان مقابل ورودی سفارت ایستاد تا به داخل برود.
از او اجازه گرفتم تا با او صحبت کنم. خودش را احمد معرفی کرد ۳۵ ساله و دارای دو فرزند دختر است. او در حالی که عجله داشت گفت: «میخواهم از اینجا دور شوم. طالبان همه را میکشد و ایران هم دیگر جای زندگی نیست. ده ساله که به ایران آمدم، اما زندگی و شرایط اقتصادی هر روز سخت میشود. برای رفاه دخترانم میخواهم بروم. حدود یک سال است که به مهاجرت فکر میکنیم. اول میخواستیم به کابل برگردیم، اما پشیمان شدیم حالا هم طالبان برگشته و میخواهد دوباره بکشد، خون بریزد و مردم را اذیت کند. به فکر این هستیم که به یکی از کشورهای اروپایی برویم.»
احمد دربارهی شرایط سخت در ایران هم میگوید: «ایران که آمدیم خوب بود. درآمد خوبی داشتیم. اما به یکباره شرایط اقتصادی با گران شدن کالا و مسکن سخت شد. بچهها هم دو سال است به خاطر کرونا مدرسه نرفتند و درس یاد نگرفتند. امیدی ندارم که شرایط دخترانم بهتر شود.»
سفارت ترکیه: امنیت نداریم
سفارت ترکیه در خیابان فردوسی پایینتر از خیابان جمهوری است. به آنجا که رسیدم مردی میانسالی با موهای جو گندمی و ظاهری آراسته به همراه همسر و دختر جوانش در مقابل درب سفارت ایستادهاند. خودم را به عنوان خبرنگار معرفی میکنم. اول راضی به مصاحبه نمیشود، اما بعد با گفتن اینکه اگر همه را منتشر کنی حرف میزنم، شروع به صحبت کرد.
اسمش مهران و حدودا ۵۰ ساله است. او درباره مهاجرت میگوید: «با شروع این دوره جدید دیگه هیچ امیدی نیست. همه وزیر وزرام که انگار سواد آنچنانی ندارن. همه از دم فکر و دلشان به سوریه، عراق، لبنان و این کشورهاست. تازگیا هم که با طالبان دوست شدند.
کرونا تو تمام دنیا تمام شده، اما هنوز ما تازه شروع کردیم واکسن زدن. همه دنیا برگشته به شرایط عادی ما هنوز نمیدانیم کی واکسن میزنیم. امنیت برای دخترم فراهم نیست. کاری که بتونه باهاش احساس راحتی کنه فراهم نیست مجبوره بود بیاد تو شرکتی که من کار میکردم کار کنه. البته الان شرکت تعطیل شده کارمندا رو انداختن بیرون به دلیل اینکه نتونستن حقوق بدن. دخترم با دوستاش بیرون میره یک جور مشکلات داره.
تا زمانی که این وضع هست اصلا نمیشه زندگی کرد. رئیس دولت به مردم میگه باید دعا کنید مشکل حل بشه. اگر قرار به دعا کردن بود ما باید دعا میکردیم شما یجور دیگه بشید تا ما زندگی کنیم نه اینکه خودمون بریم. الان اومدیم اینجا حداقل از ترکیه اقدام کنیم بریم برای یک کشور دیگه.
دید من به مهاجرت الان اینه که خودم و خانوادهام دغدغه کمتری داشته باشیم. الان از خونه میای بیرون امکان نداره کمتر از ۲۰۰ هزار تومن خرج کنی. برای همین مشکلات به شما هم میگم اینجا نمون. فردا تا مثل خودشون ننویسی بیکارت میکنند.»
آمار مهاجرت از ایران
وبسایت دبیرخانه شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور، بر اساس آخرین آمار موجود (۲۰۲۱ میلادی)، جمعیت مهاجران جهان در سال ۲۰۲۰ میلادی را بالغ بر ۲۸۱ میلیون نفر اعلام کرده بود که ۳.۶ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد.
جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا در سال ۱۹۹۰ میلادی، بالغ بر ۸۲۰ هزار نفر بوده است، که این رقم در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۱.۸ میلیون نفر رسیده است. در واقع طی ۳۰ سال گذشته، جمعیت مهاجران ایرانی ۲.۲ برابر شده است.
در حالیکه سهم ایران از جمعیت جهان چیزی در حدود ۱.۰۷ درصد است، سهم ایران از جمعیت مهاجران جهان از رقم ۰.۵۴ درصد در سال ۱۹۹۰ میلادی به رقم ۰.۷۰ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است که همچنان پایینتر از سهم جهانی جمعیت ایران است؛ لذا با در نظر گرفتن شاخص «سهم ایران از جمعیت جهان»، «سهم ایران از جمعیت مهاجران جهان» در طول ۳۰ سال گذشته همواره زیر یک درصد بوده است و هیچگاه به ۱ درصد نیز نرسیده است.
بر اساس آماری که علی بابا -یکی از بزرگترین سایتهای خرید بلیط مسافری- به نقل از یونسکو منتشر کرده است، نوشته: رتبه مهاجرت، پخش جمعیت و آمار مهاجران ایرانی در سال ۲۰۱۹ در دنیا در زیر آمده است که اسرائیل هم در میان ده تایی است که از ایران مهاجر میپذیرد هم به چشم میخورد.
امارات: ۴۵۴.۰۰۰
آمریکا: ۴۰۳.۱۳۶
کانادا: ۱۶۴.۴۶۳
آلمان: ۱۲۷.۱۷۷
بریتانیا: ۸۹.۷۹۴
ترکیه: ۸۳.۱۸۳
سوئد: ۷۹.۳۰۸
استرالیا: ۷۳.۰۰۲
اسرائیل: ۵۰.۸۸۱
کویت: ۴۶.۴۱۹
همچنین این سایت آمار مهاجرت در سال ۹۹ را به تفکیک کشورهایی که ایرانیها به آنجا رفتند را نیز منتشر کرده است که در زیر جدول آن را مشاهده میکنید:
انتهای پیام
هرکسی اختیار زندگی ومحل زندگی خود را دارد،دلایل مهاجرت در مقاله شما،اول قطعی اینترنت و جریمه بدلیل حیوان خانگی،دومی زندگی مجردی،سومی،این دولت حتما خوب نیست،
حال شما خوبه،وقت ما را با این مقاله گرفتید
واي واي واي اينا به اسب اين دولت گفتند يابو وايييي