ماجرای استاد دیگری که از دانشگاه آزاد تعلیق شد
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد میگوید به خاطر اعتراض به استفاده از خلیج عربی در سایت دانشگاه یک سال انفصال از خدمت شدم.
رضا قاضی سعیدی-عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد- دربارهی ماجرای تعلیق یک سالهی خود از دانشگاه به انصاف نیوز گفت: خرداد ماه امسال متوجه شدم، درسایت اصلی دانشگاه آزاد اسلامی، نقشهی ایران را قرار دادند و در زیر آن از واژهی خلیج عربی استفاده کردهاند. در یک گروه واتس آپی که معاون آقای طهرانچی راه انداخته است، برخی از مسئولین دانشگاه هم در آن حضور دارند که گروه کوچکی هم بود و عمومی هم نبود. این موضوع را اطلاع دادم و پرسیدم چرا کسی به این موضوع توجه نمیکند.
سال گذشته تعداد زیادی دانشجوی عراقی جذب کرده بودیم و این اشتباه در سایت اصلاً جالب نیست. کمتر از ۲۴ ساعت حراست دانشگاه مرا برای توضیحات خواست و من هم ماجرا را شرح دادم و بعد گفتند آقای طهرانچی (رئیس دانشگاه آزاد) از شما ناراحت است. گفتم من که تقصیری ندارم، کسی که با بیدقتی به آبروی دانشگاه صدمه زده است، باید از او ناراحت باشید نه من.
خواستم تا از آقای طهرانچی درخواست وقت کنند تا با او حرف بزنم. متاسفانه به من وقت ندادند، بعد از چند وقت به من اطلاع دادند آقای طهرانچی مرا سه ماه از خدمت تعلیق کرده است و در نامهی تعلیق و جلسهی کمیته انضباطی موارد اتهامی بنده را اعلام نکردند و الان بنده یک سال انفصال از خدمت هستم. از انتهای خرداد تا به الان حقوق نگرفتم و بیمهی من هم رد نشده است.
وی تاکید کرد: به جز آقای عبدالکریمی که اخراج شد، عدهای به همین سرنوشت دچار شدند، خیلی تعلیق یا اخراج شدند. هرکسی کوچکترین انتقادی کند را تحمل نمیکنند.
انتهای پیام
هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از …
آقای ولایتی به خود بیا. در آستانه ی مرگی و حق الناس سنگین است
خداوند این اجنبی های وطن فروش را ریشه کن کنه دوستار استاد بزرگ قاضی سعیدی
در دانشگاه آزاد با ديكتاتوري داريم زندگي مي كنيم بنام دكتر طهرانچي كه به هيچ اصول اخلاقي پايبند نيست و هيچ گوش شنوايي براي شنيدن اعتراضات صنفي اساتيد وجود نداره
انشاله به زودی تمامی کثافتهای اجنبی را در دادگاه صالح به دار مجازات خواهیم کشید
اینگونه برخوردهای قهری تکرار تاریخ است
از دوران پهلوی عبرت نگرفتند و همان تاریخ در حال تکرار است
دانشگاه آزاد زیاد هم مقصر نیست از چشم خود بپرس که ما را که می کشد جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست؟ سرنوشت شوم دانشگاه آزاد به یکی گیر بده مثل من که برای همیشه با خیال راحت کارش تمام بشه ! دانشگاه آزاد به هر کس ظلم می کرد آنقدر امکان نداشت کاری کنه همه دانشگاه اخراج بشوند و بسته بشه
سلام با عمل کار برآید به سخنرانی نیست من نمی دونم این عزیزان که تعلیق شدند از کار کی هستند اما من اگه شده مرتاض بشم دانشگاه را کلا تو تعلیق نگه می دارم اگر دانشگاه آزاد را کلا تعطیل نکردم اسمم را عوض می کنم می دونم عده زیادی از نان خوردن می افتند اما به جهنم این نان باید آجر بشه که بابتش عده زیاد جوانمرگ یا دیوانه و بی خانمان می شوند فکر می کنید نمی تونم نه اما بشین و تماشا کنم
حکایت دانشگاه آزاد حکایت عنکبوت و حکایت گورکن بی استعدادی که حتی استعداد گورکنی نداره چاله قبر می کنه برای دیگران اما یک هو می بینه خیلی چال شد و نمی تونه از چاله بیاد بیرون و میشه قبر خودش و من چندتا بیل خاک می ریزم سرش چی شد دانشگاه آزاد قبر خودش را کنده فقط اون چندتا بیل خاک مونده که بریزم سرش تا برای همیشه در قبری گمنام آرام بگیره تا بعد بره جهنم
من آرامگاه دانشگاه آزاد را ساختم به خدا قسم فاتحه اش خونده فاتحه تمام دانشگاه های پولی خونده یکی نصف شب رفت دزدی یکی گفت داری چکار می کنی گفت دارم ساز می زنم گفت پس صداش کو گفت صداش فردا در میاد صدای فاتحه قطعی هم به زودی در میاد و رسما فاتحه خونده میشه برای دانشگاه های پولی که دکه دزدی خود را جمع کنند
اصلا اینا دسته جمعی باید از ایران بروند و من بیرونشون می کنم ادغام ذهن و هدف فکر نکن فقط حرف من می خوام پس چون می خوام میشه فکر کردی شاهنامه همش افسانه نه حقیقت باید بخوای باید اراده کنی اگه دانشگاه آزاد زمانی که با دم من بازی کرد می دونست با دم چه عقربی داره بازی می کنه به گور پدرش می خندید صداش فردا در میاد اگه می دانستند قرار همه از نان خوردن بیفتند از حالاخودکشی می کردند
فکر می کنی نمی تونم دانشگاه آزاد را تعطیل کنم رسما تعطیل کنم پس بشین تماشا کن تعطیل کردم صداش صبح درمیاد
تو به چند نفر در مورد بدی های دانشگاه آزاد بگو چیزی را مد کن چیز خوب یا بدی را مد کن ببین چطور از فردا مد میشه واقعیت های دانشگاه های پولی را بگو حالا بشین منتظر این یکی دو سال وقتی مد شد کسی نره دانشگاه های پولی خود به خوددانشگاه های پولی تعطیل میشه ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان تا حالا هم که نگفتم دلم برای نظافت چی های دانشگاه سوخت دلم برای آشپزها سوخت اما حالا ببین تبلیغات گسترده ای انجام دادم دانشگاه داره التماس می کنه بیایید مجانی بخونید کسی نمیره و نخواهد رفت بذار. درس نخوندن مد بشه حالا هنوز خوب جا نیفتاده صبر کن آشی که برای دانشگاه آزاد پختم بوش درآد جا بیفته ببین چه کنم
گر خواهم شدن سوی هاروت بابلی صد گونه جادو کنم تا بیارمت دانشگاه آزاد گر خواهم شدن سوی هاروت بابلی صدگونه جادو کنم که تعطیلت کنم تو را
همیشه وقتی عمر یک موسسه سر میاد باید به یکی گیر بده تا فاتحه اش را بخونه