جای خالی شهید نامیدنِ پزشک بازداشتگاه کهریزک
امیر ترکاشوند، نویسندهی کتب دینی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «جای خالی شهید نامیدنِ پزشک بازداشتگاه کهریزک» نوشت:
نوجوان قهرمان ایذهای علی لندی با ازخودگذشتگی دل به آتش زد و موجب نجات دو نفر ولی جانباختن خود شد و به حق از سوی رهبر معظم کشورمان و به دنبال پیشنهاد بنیاد شهید و ایثارگران “شهید” قلمداد شد: «به گزارش همشهری آنلاین آقای قاضیزاده هاشمی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فداکاری علی لندی که با ایثار و از خودگذشتگی برای نجات جان دو تن از هموطنان به دل آتش زد و روز گذشته بر اثر شدت جراحات ناشی از سوختگی جان باخت، درخواست کرد که این نوجوان غیور در حکم شهید تلقی شود که حضرت آیتالله خامنهای با این درخواست موافقت کردند»
بر کسی پوشیده نیست که در بخشها، ادارات و نهادهای مختلف کشورمان اشکالات ریز و درشتی وجود دارد و هیچ بخشی نمیتواند ادعا کند که ما چنین نیستیم. گرانیهای شرمآورِ چندصد درصدی در عرض دو سه سال خود گویای وجود مشکل و معضل در جزء تا کل دستگاههای مدیریتی کشور است که ناتوان از حل و حتی مهار آنند. اگر مشکلات در شهرداریها، بانکها، گمرکات، بیمارستانها و … وجود دارد و مردم همهروزه با آن درگیرند به همان ترتیب و نسبت مشکلات ریز و درشتی در کلانتریها، زندانها، بازجوییها، دادگاهها و… وجود دارد زیرا این دو دسته، هر دو مربوط به یک کشور و یک مجموعهاند؛ بر این اساس گزارش از وجود شکنجه در فلانبخشِ امنیتی یا قضایی دقیقاً همانند گزارش از وجود رشوه و اختلاس در فلانبخش مالی و اقتصادی است که هر دو باید با کمال میل پذیرفته و رسیدگی شود تا جامعه و کشورمان به مرور به سمت و سوی جامعهای سالم و ایدهآل حرکت کند.
وقتی شاهدان گمنام با ازخودگذشتگی همچو شهید علی لندی، پرده از وجود شکنجه در فلان بند و زندان امنیتی برمیدارند مراکز تصمیمگیری و بالادستی باید این خطربهجانخریدن را پاس نهند و او را همانند (و بلکه بسیار بیشتر از) کسی که گزارش رشوه و اختلاس میدهد تحت حمایت قرار دهند.
پزشکِ متعهد و ازخودگذشته که دوران سربازی خود را به عنوان پزشک در بازداشتگاه کهریزک میگذرانید، به عنوان شاهدی عینی و بنا به شرافت انسانی و تعهدات اخلاقی پرده از روی شکنجۀ چند تن از بازداشت شدگان حوادث ۸۸ در آن زندان برداشت. مسئولان نظاممان نیز با تحقیق و بررسی، کشته شدنِ تعدادی از جوانان بازداشتی در داخل آن زندان را تأیید کردند ولی چندی بعد آن سربازپزشکِ ایثارگر (دکتر رامین پوراندرجانی پزشک بازداشتگاه کهریزک) در همان محیطها نقش بر زمین شد و آب از آب تکان نخورد.
آیا او جانِ خود را برای سالمسازیِ کشور (و آن زندان و زندانها) در طَبَق اخلاص ننهاد؟ آیا او ازخودگذشتگی نکرد؟ آیا او از شکمسیری چنان شهادت خطرناکی داد و یا به وظیفۀ اخلاقی و انسانیاش عمل کرد و به ندای وجدانِ پاکش گوش داد؟ دکتر رامین پوراندرجانی نه فقط شهید است بلکه مفهوم شهادت و واژۀ شهید به وجود چنین مصادیقی به خود میبالد. چرا نباید در نظام مقدس جمهوری اسلامی، قدسیّتِ کارِ آن دکتر پاس نهاده شود و قَسَمنامۀ دکتر رامین به قسمنامۀ بقراط پیوست شود؟ او نه تنها به حرفۀ مقدس پزشکی آبرو داد بلکه واژۀ سرباز را با سربازی خود معنا بخشید.
اینک گرچه دیر اما زمان آن فرا رسیده که با چنین شاهدانِ گمنام و خطرپذیری که برخیشان در سینۀ خاک آرمیدهاند و خانوادهها مظلومانه در سوگشان میگریند محترمانه برخورد شود و آنان را قهرمانِ سالمسازی جامعهمان خطاب کرد و برخی چون دکتر و سرباز یادشده را رسماً شهید نامید. همانگونه که برخی از مردم کشتهشده در حوادث آبان ۹۸ رسماً دستور شهید شمرده شدن برای آنان ابلاغ شد حتماً و با افتخار میتوان امثال این پزشک و سرباز ازخودگذشته را شهید (و بلکه شهید به توان دو) ثبت کرد.
آخرین جملۀ دکتر رامین پوراندرجانی در مراسم جشن فارغالتحصیلی دانشجویان رشتۀ پزشکی دانشگاه تبریز: ثبت است در جریدۀ عالم دوام ما
(ساقی به نور باده برافروز جام ما / مطرب بزن که کار جهان شد به کام ما // ما در پیاله عکس رخِ یار دیدهایم / ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما // هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است در جریدۀ عالَم دوام ما)
ای کاش شهرداری تبریز پس از طیّ مراحل اداری و ثبت وی به عنوان شهید، تندیس این پزشک متعهد و وجدان بیدار و ناخفته را در یکی از میادین آن شهر نصب کند.
(نمیدانم اما گویند این جوان ۲۶ ساله مسلط به دو زبان انگلیسی و فرانسوی و نیز شاگرد اول دانشکدۀ پزشکی بود)
انتهای پیام
دیگه عدالت و درایت سلطان در همه ارکان اثر کرده است