ما و رخدادهای قفقاز | مهدی مستفید
مهدی مستفید در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «ما و رخدادهای قفقاز» نوشت:
از روزی که جنگ دوم قره باغ آغاز شد، قفقاز سال بزرگی را پشت سر گذاشت و مسیری نو در پیش گرفت. اما دیپلماسی منفعلانه ایران باعث شد که نتواند آن را به فرصتی برای حضور در میز دیپلماسی قفقاز تبدیل کند. در فردای پیروزی، وقتی سران ترکیه و آذربایجان از تشکیل گروه ۶ برای آینده قفقاز و عادیسازی روابط با ارمنستان سخن گفتند و ایران را نیز جزء اتحادیه ۶ طرفه قفقاز خواستند و خواندند، نه تنها دستگاه دیپلماسی منفعل پرفسور ظریف! برنامهای برای آن نداشت بلکه در گرداب آوازخوانی اردوغان که پرداخته محفلهایی خاص بود گرفتار آمد و مایه شرمساری خود و کشورمان گردید.
در سال گذشته ارمنستان به عنوان شکست خورده جنگ روزهای پر التهابی را سپری کرد، هر چند برخی تصور میکردند ارمنیها لبریز از آتش انتقام انتخابی رادیکال خواهند داشت ولی ارامنه مسیر اعتدال را گشودند و پاشینیان باز بر قدرت ماند. چرا که خلق ارمنی بیش از هر زمان دیگر میداند که باید سرنوشت خویش را بر اساس منافع، رفاه و آسایش خویش بنویسد، و از تنشهای تاریخی که رنجش برای قفقاز و منافعش برای دگران است دوری کند.
در روزهای منتهی به سالگرد جنگ دوم قره باغ سه خبر در خصوص قفقاز منتشر شد که میتوان آینده قفقاز را از آن بازخوانی کرد.
شبکه خبری RBK روسیه از خروج نیروهای شورشی ارمنی از سه شهر خوجاوند، خوجالی و آغدره قره باغ کوهستانی و تحویل آنها به ارتش آذربایجان در روزهای آینده خبر داد. این خبر میتواند نشانگر نگاه آتی روسیه به قفقاز باشد، گام نهادن روسیه در مسیر حل قطعی مسئله قره باغ میتواند پیشاهنگ همکاریهای جدیدی نه تنها در قفقاز بلکه در حوزه شوروی سابق و کشورهای ترک جدید که حوزه تلاقی دو قدرت روسیه و ترکیه میباشد به حساب آید.
هر چند از دیرباز تلاقی این دو حوزه جغرافیایی ثقل تقابل روسیه و ترکیه به شمار میآمد ولی شواهد گویای آن است که جهان از صحنه تقابلهای صفر و صدی به سوی شراکت در کیکهای اقتصادی در گذر است، امروزه شاهد آن هستیم که نه روسیه به کشورهای جنوبی خویش به عنوان بقایای شوروی نگاهی نوستالژیک دارد و نه ترکیه و همپیمانان جدیدش در صدد وفاق صرف نژادی هستند بلکه همه در جستجوی راهکارهای اقتصادی برای نفع هرچه بیشتر خویشاند. در این گفتمان حضور ترکیه در آسیای میانه نه تنها تهدیدی برای روسیه محسوب نمیشود بلکه کیکی را فربه میسازد که روسیه سهمی خاص از آن خواهد داشت. از این روست که سران دو کشور روسیه و ترکیه می توانند بدون تنش با هم از دز سوم واکسن کرونایشان سخن گویند!
خبر دوم احتمال شروع مذاکرات بین سران ارمنستان، ترکیه و آذربایجان در آینده نزدیک است که با خبر اول و عدم تاکید ارامنه به ادعای نسل کشی توسط عثمانی در مواضع اخیرشان در سازمان ملل، صحت آن تکمیل میگردد. انتطار میرود مذاکرات سازنده بین طرفین که حتما با رضایت روسیه نیز همراه است به سرعت پیش رود و عادیسازی روابط به سرعت شکل گیرد.
خبر سوم تنشهای مرزی بین ایران و آذربایجان است که به «ورود غیر قانونی» کامیونهای ایرانی به خانکندی از خاک ارمنستان بر میگردد. هر چند به نظر میرسيد سفیر ایران در باکو با توضیحات دیپلماتیک موفقتر از دوره ظریف عمل کرده ولی به وضوح مشخص است که جوسازی در دیپلماسی ما محافلی صورت میگیرد که چیستی آنها و هدف آنها کاملا مشخص نیست!
در زمانهای که همه کشورها در گفتمانی جدید روابط خود را شکل میدهند تا با تنشی کم سودی بالا کسب کنند برخی محافل در نقابی ملیگرا چنان بر طبل تنش بین ایران و دو همسایه شمالغربی آن میکوبند که گویی جهان در سالهای جنگ ایران و یونان به سر میبرد و لازمه بقای هر قدرتی ستیزی آتشین با سایر مدعیان است!
اساس تنش ایجاد شده در افکار عمومی ایرانیان که حتی در بین ارامنه ارمنستان نیز نمونه آن را نمییابیم چیست؟ آیا افکار عمومی ما پاسخ دیپلماتیک سفارتخانه در خصوص سودجویی چند شرکت حمل و نقل و به تبع آن نقض حاکمیت ملی آذربایجان را بر نمیتابد؟
آیا افکار عمومی و صاحبان کرسی دانشگاهی ما استراتژی جدیدی در خاکستر رو به سردی گراییده جنگ قفقاز جستهاند که میخواهند احیاء نمایند؟
آتش این تنش میهنی چنان گرم شده است که حتی در گروههای دانشگاهی نیز که اصولا تعدادی از اساتید مبرز علم و سیاست و جغرافیای این مرز پرگهر حضور دارند نیز کمتر کسی جرات میکند این آتش ملی را نقد کند!چرا که کوچکترین نقد برابر است با عامل میت و باکو خوانده شدن از سوی اساتیدی که ناقد شاید جای نوه آنها باشد!
متاسفانه دستگاه دیپلماسی ما از این کانونهای فکری به اصطلاح دانشگاهی تاثیر میپذیرند، کانونهای که به جای ایدههای نو مملو از دگماندیشیهای متروک گذشته شدهاند. کانونهای که به جای ارائه راه حل برای مسائلمان هنوز جغرافیا و سیاست را چون عهد باستان میفهمند و برافراشتن تنش در برابر موفقیت هر کشوری را مجاز میدانند چرا که راهی برای انتفاع از موفقیت دیگری نمیدانند و خود و ملک خویش را بازندهای مفلوک میپندارند که اگر از فرط فلاکت در جنگی فرو غلتد، شایسته است تا این که دمی تعقل ورزد!
️به نظر میرسد این کانونهای به ظاهر ملیگرای ما، با این هیجانات که به روابط کشور وارد میسازند نه تنها ابتکار عمل منطقی را از دستگاه دیپلماسی سلب میکنند بلکه موجب شکافهایی درونی نیز میشوند که تا کنون هیچ اجنبی موفق به آن نشده است، کاش برسد روزی که فهمی درست از جهان داشته باشیم!
انتهای پیام
داد میزنه یه ترک طرفدار ترکیه داره دیدگاه شو بیان میکنه! یکی نیست بگه عزیز کامیونی سیصدهزارتومان، باید از جیب مردم خرج بشه! ونه شرکت های باربری … بهتره بری همو پرچم سرخ هلال وستاره رو رو سرت بچرخونی!.
دقیقا همینطوره، بنده در گروهی که مدنظر ایشونه حضور دارم. ایشون در هیچ مساله مربوط به ایران اظهار نظر نکرده اند تاکنون اما از روزی که مساله مرز ارمنستان و ایران مطرحه خیلی متعصبانه از باکو و ترکیه حمایت می کنند. گول این حرفهای بظاهر منطقیشو نخورید که بنده چیزی جز تعصب قومی از ایشون ندیدم.
مفلوک شمایی و قشنگ بوی سوخگی شما به مشام می رسه ، یارو برنامه داره واسه تجزیه ایران با صدای بلند هم می گه ، بعد این وسط فقط شما از قوه ی تعقل بر خوردارید اینجانب هم تحصیلات اکادمیک ندارم و عوض نوه ی شما که نه ولی یکی از همین مسئولین ایرانی هستم وناقد حرف شما ، اتفاقا ما تازه داریم یاد می گیریم چطور با این طور مسائل برخورد کنیم ، دولت باکو از حسن نیت ما که همون پیوند دینی و مذهبی و البته مقداری هم رو در بایستی نظام با پانترالهی ا ، سو استفاده می کنه و می خواد ببینه به واسطه ی این حربه ایران تا کجا دم نمی زنه با این برخورد احتمالا دوزاریش بیوفته که دیگه جلو تر نیاد
اقای مستفیذ شما کسی هستید که مقالات شما خوراک سایت های تجزیه طلب هست لطفا اشکارا و شرافتمندانه حرف دلتون بزنید
مگه تورک حق نداره دیدگاهشو بیان کنه شما و امثال شما باعث شدین الان تو منطقه از لحاظ اقتصادی همردیف عراق بشیم بهتره امثال شما حرف نزنن شاید درست بشه
سلام.جمهوریا رمنستانمیدانداستانی
کهسیونیکمینامددردورهشورویبا
اخراجشیعیانآذریبهجمهوریارمنستان
منظمشدهومردمجمهوریآذربایجان
میداننددولتآنهاحقدارداراضیخود
رامطالبهکندبهنظرمنایرانبایدبه
جایاحساساتمسائلرابادرنظر
گرفتنمفهومحقمدنظرقراربدهدایران
بایدبعنوانکشورمادرشیعیانجهان
سیاستگذارینمایدنگاهاحساسی
پانفارسیزمهمدرداخلوهمخارج
فقطدراینحالتانقلاباسلامیباقدرت
توسعهمییابد
سلام. اگر قرار به اعاده خاکهای از دست رفته است، کل قفقاز باید به ایران برگردد و نیازی به حمایت از آذربایجان برای پس گرفتن سیونیک نیست!
توصیه می کنم شیوه نوشتن درست واژه مُنضَم را تمرین کنی . آفرین به کاظمی که خوب پاسخت را داد .
حاکمیت باید از وزن ترکهای ایران برای اتحاد با سایر کشورها استفاده کند نه اینکه روبروی ملل مسلمان و در صف نصارا بایستد، واقعا شرم آور است
گویا کریدور جنوب به شمال کذایی ایرانشهری ها از ارمنستان با مخالفت گرجستان روبرو شده و این ایرانشهری ها که تحت حمایت موسسه هور لابی ارمنیها قرار دارند و نقش ستون پنجم را ایفا می کنند و مدام برای ایران در میان اعراب و ترکها هزینه می تراشند سنگ رو یخ شدند و رسانه های عاریتیشان ،زبان در کام گرفته اند و جیک شان در نمیاد
این بدبختها نمی دانند با تکمیل مسیر قطار رشت آستارا از بابت ترانزیت ،سود صدها برابری نصیب ایران خواهد شد
واقعا باعث تاسفه که قلم به دستان اینقدر راحت وبی دغدغه با کسانی که اهداف شوم توسعه طلبانه شون آشکارشده همنواشدن.جمهوری باکو آشکارا درحال تغییرمرزهای بین المللی هست.اونها بعد ازجنگ دوم در تقسیمات کشوری جدید خود استان زنگه زور شرقی رو نامگذاری کردن بدین معنا که استانی به نام زنگه زور غربی وجود داره که الان به نام سیونیک وجزیی از ارمنستان محسوب میشه.بعضیها چشمانشان رو بر این بدیهیات بستن ومشغول فرافکنی وسفسطه بازی وآدرس غلط دادن هستن.
سخن شما درباره لزوم اعتدال در سیاست خارجه و اینکه اصل پیوند میان کشورها اقتصادی است و باز اینکه روسیه به همین خاطر به ترکیه نزدیکتر شده یکسره درست است ولی تنش میان ایران و اذربایجان فقط ناشی از تب تند ملی گرایی میهن ما نیست. اقدامات باکو و برخی از مسئولینش در طی سالیان ایران را بدبین کرده است. شما هیچ اشارتی به نزدیکی امنیتی بسیار نزدیک باکو با تل اویو در حدیکه برخی از رسانه های اسرائیل اذربایجان را “لبنان اسرائیل” مینامد نکردید. و کاملا روشن است اسرائیل چرا انجاست و چه نیتی دارد. باکو میزبان یک تلویزیون تجزیه طلب است که اگر شما برنامه هایش را دیده باشید بی پرده حتی جنگ و پاکسازی قومی را ترویج میکند. در رسانه های و کتب درسی باکوست که تاریخ جعلی ساخته میشود و از ازادی بزودی “اذربایجان جنوبی” گفته میشود و بر اساس همان جعلیات نفرت از ایرانیان پخش میشود و مقام پارلمانی اش از “محو ایران از روی نقشه” میگوید. اگر به انجا سفر کره باشید خواهید دید که چگونه این تبلیغات نوعی بیزاری از ایرانیان را دامن زده. حالا کدام کشور را شما سراغ دارید که همسایه اش سی سال این کارها را بکند و باز ساکت بنشیند؟
طرز تفکر شما تکاندهنده است.
اصل قضیه این است که در محور شرق به غرب، باکو و آنکارا میخواهند ما را به عنوان مسیر طبیعی جاده ابریشم نوین، از صورت مسئله پاک کنند و سهم اصلی این مسیر تجاری را صاحب شوند.
در محور شمال به جنوب هم ارتباط خلیج فارس و دریای سیاه را تحت سلطه و اراده خود درآورند و از ایران و ایرانی امتیاز بگیرند. شما اگر ایرانی هستید نمیتوانید نسبت به این دو مسئله بی تفاوت بمانی.
حقا که فقط چینیها زبان شما را فهمیدند و بس.کمپهای انسانسازی
انصاف نیوز اگر هرچه سریعتر مقاله این تجزیه طلب را از سایتت برندارید به زودی با دادگاه روبه رو خواهید شد