دوگانهای برای فرار از خدا
احسان بابایی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «دوگانهای برای فرار از خدا» نوشت:
“اگر زندگی و رفاه بر خدا ترجیح داده شود وضع ما از زمان امام حسن (ع) نیز بدتر خواهد شد.”
ظاهرا این سنخ جملات از نظر محتوایی درست است. اما همین جمله، معنای واحد ندارد. وقتی ناظر به شرایط موجود اجتماعی و با توجه به مخاطب در نظر گرفته شود؛ شاید علیرغم ظاهر عبارت، معنای متفاوتی داشته باشد که چندان هم قابل دفاع نباشد.
دوگانه “رفاه و خدا” می تواند درست باشد و رو به خدا و نیز می تواند نادرست باشد و راهی برای فرار از خدا. به معنای دوم از دوگانه رفاه و خدا می پردازیم که این، فقط بازی با واژه ها نیست، تهی کردن اسلام و انقلاب اسلامی از معناست.
دو گانه رفاه و خدا، مطرح می شود زیرا نمی شود عدالت را مقابل خدا قرار داد. معنا دارد که به خاطر خدا از رفاه عبور کنیم؛ اما بی معناست که به خاطر خدا دنبال عدالت نباشیم. دوگانه رفاه و خدا مطرح می شود تا عدالت، مسکوت بماند.
آدرس اشتباه می دهند. مشکل امروز، رفاه نیست؛ فقر در متن نابرابری است. مردم به ویژه فرودستان جامعه، دنبال رفاه نیستند، در جستجوی عدالت هستند.
در روایت مارکسیسم از الهیات، دین افیون و عامل تخدیر جامعه است؛ چندان هم نابجا نیست. دین و ادبیات دینی هم مثل یک ابزار به خدمت گرفته می شود. چقدر کار عدالت خواهی سخت است وقتی ادبیات دینی، حجاب می شود.
چرا برخی ادای حقوق اولیه را به رفاه، ترجمه می کنند؟! برای مردمی که زیر خط فقر هستند یا در همسایگی فقر هستند دوگانه رفاه و خدا بی معناست. لالایی است که عدالت را و حقوق مسلّم و معمول را به حاشیه می کشاند.
انتهای پیام