بنیصدر نیز رفت امّا…
امیر ترکاشوند، نویسندهی کتب دینی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «بنیصدر نخستین رئیس جمهور نیز رفت امّا…» نوشت:
«خوب یا بد امّا اخلاق اداری و آداب و تشریفات حکم میکرد نهاد ریاست جمهوری درگذشت نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران را اطلاعرسانی میکرد؛ همین و بس.
و راستی یادم آمد تا یادمان نرود همان شور و شوقی که بعدها مدتی برای سیدمحمد خاتمی، سپس برای محمود احمدینژاد و اینک اندکی برای سیدابراهیم رئیسی پدید آمد ابتدا (با وصفی فراتر از آن سه) در خصوص وی برون زد و چند صباحی ادامه داشت (و گرچه سپس کامها تلخ شد).
یادمان نرود تنها فردی که در تاریخ جمهوری اسلامی به فرماندهی کل قوا منصوب شد همو بود (گرچه سپس به عزلش انجامید).
یادمان نرود که در مقام رئیس جمهور و با آغاز جنگ، یک پای او در مناطق جنگی بود و یک پایش در پایتخت.
یادمان نرود در خلال همین حضور در جبههها بود که سانحۀ سقوط هلیکوپتر برایش پیش آمد و امام خمینی نجات وی از آن حادثه را عنایتِ معجزهآسا و از الطاف الهی شمرد: «این عنایت معجزهآسا دلیل آن است که شما و همراهانتان در خدمت به کشور اسلامی صدیق بوده و صدیق خواهید بود»
یادمان نرود وقتی وزیر اقتصاد و دارایی بود با اعطای وامهای سیصد هزار تومانیِ خرید خانه، بسیاری را در همان سال نخست انقلاب صاحب خانه کرد؛ ای کاش وزیر دارایی مانده بود و (سودای ریاست جمهوری نمیکرد) تا لااقل اینک خیالمان از حوزۀ مسکن راحت بود و با ابر بحرانِ خرید و اجارۀ ملک روبرو نبودیم (صد البته عوارض پرداخت آن وامها باید توسط متخصصان بررسی و داوری شود و نه از سوی این متن احساسی).
و یادمان نرود که فارغ از کارنامۀسیاسیِ وی پس از عزلش از ریاست جمهوری، اما او به عنوان اندیشمندی مؤمن در حوزۀ دین، تحقیقات قابل استفاده و مراجعهای دارد.
ولا یجرمنّکم شنئان قومٍ علی أن لا تعدلوا إعدلوا هو اقرب للتقوی
اشارۀ دکتر سیدابوالحسن بنیصدر به کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر در خلال تفسیر آیۀ ۳۱ سورۀ نور (ده سال پیش): «… هستند کسانی که “خمار” را مقنعه ترجمه کرده و آیه را اینطور معنا میکنند: “سینههای خود را با مقنعه بپوشانند”. گذشته از اینکه مقنعه کلمهای عربی و به معنای روبنده است، اگر مراد روبنده بود، کلمه خمار بکار نمیرفت. بکاربردن منطق صوری از سوی چنین مترجمانی و صادر کنندگان حکم “پوشاندن سینه با مقنعه”، آنها را از این واقعیت غافل کرده است که این سان معنی کردن آیه، بنفسه گویای این امر است که زنان پیراهن سینه باز میپوشیدهاند و خداوند به جای آنکه از آنها بخواهد پیراهن سینه باز (به اصطلاح غربی “دکلته”) نپوشند، از آنها خواسته است با روسری یا مقنعه خود، سینه و برِ عریان خود را بپوشانند! اما سئوال این است که در کجای قرآن از زنان خواسته شده است که روسری بر سر کنند و یا سر و صورت را با مقنعه بپوشانند تا در آیه ۳۱ سوره نور از آنها بخواهد با همان روسری یا مقنعه سینه و برِ عریان خود را بپوشانند؟ افزون بر این که آن روسری و یا مقنعهای که سینه و بر را بپوشاند، دیگر روسری و مقنعه نیست؛ چادری است که مأخوذ از زنان اشرافی ایران قدیم میتواند باشد. این نوع بیان در شأن یک عقل عادی نیست چه رسد به عقل آزاد صاحب قرآن که بیان خود را سرراست و شفاف میخواند. سخن شفاف و سرراست این بود که بگوید یقۀ پیراهن خود را ببندید. تحقیق بسیار جامع و ارزنده امیر ترکاشوند با عنوان حجاب شرعی در عصر پیامبر در بیش از هزار صفحه، معنی آیه را بس دقیق و شفاف گردانده است …»»
انتهای پیام