جلوی گناه را گرفتن
امیر ترکاشوند، نویسنده‌ی کتب دینی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «جلوی گناه را گرفتن» نوشت:
جلوگیریِ حکومت از بروز گناه (گناه‌های ویژۀ شرع) و از بین بردنِ منشأها و کانون‌های تولید آن، محوری‌ترین و بلکه یگانه دغدغۀ دیروز و امروزِ حکومت‌های دینی و از جمله حکومت دینیِ خودمان بوده، هست و خواهد بود. اوج این مبارزۀ قهری و نقطۀ پایانی آن، به استقرار دولت مهدی و حکومت آخرالزمانی موکول شده که در آن، سرچشمۀ تولید گناه از سوی شخص مهدی با اقدامی نظامی و قضایی خشکانده می‌شود؛ چه، شیطان عامل گناه انسان معرفی شده و از سویی دگر چون حکومت آخرالزمان، متکفل زدودن زمینه‌های گناه و عصیان از جامعه است پس چارۀ کار (مطابق دیدگاه سنتی) جز آن دیده نشده که سپاه مهدی، شیطان را به عنوان اُم‌الفساد بازداشت کند، کشان کشان به مسجد کوفه آورند تا به عجز در برابر خلیفةالله زانو زنَد و آن‌گاه مهدی موهای پیشانیِ او را بالا کشیده (و یحتمل پس از قرائت کیفرخواستِ دور و دراز از فریفتنِ آدم و حوا تا هر چه بعد از آن فریفت) با شمشیر گردنش را بزند [و سر از بدن جدا شود] تا ریشۀ فساد از جا کنده شده و چشم فتنه برای همیشه از کاسه درآید و سرچشمۀ گناه خشکانده شود و در نتیجه آحاد انسانی سر به راه شده جز راه طاعت و بندگی نپویند (: فإذا بعث الله قائمنا كان في مسجد الكوفة و جاء إبليس حتى يجثو بين يديه على ركبتيه فيقول: يا ويله من هذا اليوم فيأخذ بناصيته فيضرب عنقه فذلك اليوم هو الوقت المعلوم)
حذف صورت مسئله. آیا ما و حکومت مذهبی‌مان گهگاه متأثر از رسوباتِ این دست روایات باطل و کودکانه بوده و به شبیه‌سازی‌های فوق در نابودی گناه دچاریم و با تقنین و توسل به قوۀ قهریه مقدمات نابودی شیطان را فراهم می‌کنیم؟ آیا با ساده‌سازیِ مسائلِ پیچیده راهِ نابودی شیطان‌وار را در پیش گرفته‌ایم؟ جلوگیریِ قهری از بروز گناه آیا پایانی جز تخیّلات و داستان‌بافی‌های فوق خواهد داشت؟ ما نه معلوم است در تشخیص موضوعات گناه درست رفته باشیم و نه در چگونگی مهار آن.
شیطان که سرچشمه و منبعی عام با دارا بودنِ فضایی مجازی و نافیلتر به گستردگی سینۀ تک‌تکِ آحاد برای فریب افکار عمومیِ انسان‌ها است آیا سرنوشت او (سلب آن فضا از وی برای همیشه) در فیلم‌تخیلیِ اعدامش در حکومت مهدی، ناخودآگاه بر برخی سیاست‌های قهرآمیز و بر برخی اشتیاق‌ها در تصویب قوانین محدودکننده اثر نگذارده؟
انتهای پیام
اگه قابل هدایتی که هدایت بشی انشالله
ولی اگه قابل هدایت نیستی خدا تو و امثاله تو رو لعنت کنه که روایاتی که روایت هایی که سنی و شیعه و… قبول دارن رو مزخرف میخونی!!!