اتفاقات روستای حاجیآباد نماد بیبرنامگی سیاست مهاجرپذیری
یک فعال اجتماعی: بدون در نظر گرفتن ظرفیتها مهاجر نپذیریم
یک فعال اجتماعی با نقد بی برنامگی سیاست مهاجرپذیری در ایران، اتفاقاتی که در روستای حاجیآباد افتاده است را واکنش خیلی طبیعی مردمی میداند که به یکباره با افزایش حجم جمعیت مهاجر خارجی (افغانستانی) روبرو شدهاند بدون اینکه منابع و امکانات به نسبت این افزایش جمعیت غیرطبیعی افزایش پیدا کند.
او به انصاف نیوز میگوید: «مسئلهی نان بهعنوان یک قوت غالب در اقشار ضعیف ساکن در مناطق حاشیهای و روستاهای کشور محسوب میشود. شرایط اقتصادی عمومی حاکم در کشور نیز نیاز به نان را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده است».
این فعال اجتماعی به انصاف نیوز میگوید: «مسئلهی روستای حاجیآباد که در آن تابلو زدهاند فروش نان به اتباع افغانی ممنوع است و ما به اینها نان نمیدهیم، یک گوشهای از آسیبهای اجتماعی ناشی از بیبرنامگی در سیاستهای مهاجرپذیری در کشور است و در واقع به مثابه کوه یخی است که نوک آن را مشاهده میکنیم. شاهد روند افزایش بیقاعدهی ورود و اقامت مهاجرین غیرقانونی در کشور بدون در نظر گرفتن ظرفیتها، منابع و امکانات مادی، معنوی و طبیعی که در کشور موجود است، هستیم. متاسفانه مسئولین ما عادت کردهاند تا در برخورد با معضلات و مشکلات بهجای آسیبشناسی و طرح دقیق مسائل و عوامل آن، نوک حملات خود را به سمت مردم بیاورند و با تقلیل دادن و شخصی تلقی کردن واکنشهای مردمی، به حذف مسائل کمک کنند؛ بدون در نظر گرفتن اینکه ندیدن و حذف نوک کوه یخ، موجب ستبر شدن آن در زیر آب میشود.
مسئلهی روستای حاجیآباد که به برکت رانتهای موجود در واحد مرکزی خبر تبدیل به مسئلهی اجتماعی شده است، در واقع زدن شیپور از دهانهی گشاد آن است که با فرافکنی مانع از دیده شدن واقعیتهای پشت پرده میشود. این واکنش خیلی طبیعی مردمی است که به یکباره با افزایش حجم جمعیت خارجی روبرو شدهاند بدون اینکه منابع و امکانات به نسبت این افزایش جمعیت غیرطبیعی افزایش پیدا کند. تاسفبار اینکه تنها مسئله، مسئلهی روستای حاجیآباد -این روستای استان مرکزی- نیست بلکه با انبوهی از چالشهای اجتماعی در مناطق حاشیهی شهرهای بزرگ اعم از شهرهای استانهای شرقی، مرکزی و بهویژه پایتخت که کلونیهای متعدد مهاجرین خارجی در آنها تشکیل شده و بیقاعده هم در حال گسترش هستند، روبرو هستیم .
مسئلهی نان بهعنوان یک قوت غالب در اقشار ضعیف ساکن در مناطق حاشیهای و روستاهای کشور محسوب میشود که شرایط اقتصادی عمومی حاکم در کشور نیز نیاز به نان را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده است. در مقابل با خانوادههای پرتعداد و پرجمعیت مهاجری در همین مناطق روبرو هستیم که اتفاقا آنها هم قوت غالبشان نان است. در شرایطی که بسترهای لازم برای افزایش ظرفیتهای زیستی در این مناطق ایجاد نشود، طبیعتا منازعات و تنشهای محلی برای به دست آوردن امکانات حداقلی ایجاد میشود. این شرایط با وجود مهاجرتهای غیرقانونی چند صدهزار نفری که در ماههای اخیر از سوی افغانستان اتفاق افتاده رو به وخامت بیشتری گذاشته است؛ طبیعتا باید انتظار تنشهای بیشتری از این دست را نیز داشت.
این مسئله را در عین حال در زمان ثبتنام دانشآموزان فاقد مدرک اقامت قانونی در مدارس دولتی هم شاهد بودیم. تنشهایی میان جامعهی میزبان و مهاجرینی که باید برای بهرهمندی از فرصتهای محدود و کم ناشی از کمبود شدید زیرساختهای آموزشی در مناطق محروم و حاشیهای به رقابت تنگاتنگ بپردازند، ایجاد شد. یکی از جدیترین اشکالات در این دست پدیدههای اجتماعی این است که اشخاص و گروهها بدون آسیبشناسی و در نظر گرفتن واقعیتهای اجتماعی و شاید به زعم خود حمایت از یک گروه محروم، گروه محروم دیگری که اتفاقا خود را برای استفاده از منابع سرزمینیاش محققتر میداند را نادیده میگیرند؛ بدون در نظر گرفتن اینکه این جنس نادیدهانگاریهای تعمدی از جمعیت میزبان میتواند ضمن افزایش شکافهای اجتماعی، فسادهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی جدیتری را به دنبال داشته باشد.
من امیدوارم فرماندار محترم اراک به دلیل گرفتار شدن در جنگ روانی که جماعتی خاص با رانت بهرهبرداری از ظرفیت رسانهی ملی راه انداختهاند، فرافکنی از قصور در فقدان سیاستگذاری و برنامهریزی مناسب برای اسکان خارج از ظرفیت مهاجرین خارجی در استان و پروندهسازی برای اهالی روستای حاجیآباد، از اهالی این روستا عذرخواهی نماید.
در مجموع اینکه متاسفانه نظام سیاستگذاری کشور در مسئلهی پذیرش کمی و کیفی مهاجرین خارجی از یک ضعف کلی در سیاستگذاری و بیبرنامگی مطلق در اجرا رنج میبرد. به همین دلیل است که چون سیاستگذاری مشخص و منسجمی موجود نیست، هر جریان داخلی و خارجی به خود اجازه میدهد تا به دخالت در این امر بهشدت پیچیدهی سیاسی و حاکمیتی وارد شود و تصمیمسازی کند».
این فعال اجتماعی در پاسخ به این پرسش که چه راهحلی برای مقابله با این بحران وجود دارد، گفت: «ما باید در برخورد با پذیرش مهاجر خارجی بیش از هر چیز ظرفیتهای زیستی کشور را در کنار مصلحتها و منافع ملی در نظر بگیریم و خط قرمزها را تعریف کنیم. اگر مسئولین ذیربط پاسخ دهند که ظرفیتها و امکانات داخلی به قدری بالاست که میتوانیم جدای از پاسخگویی مناسب به جمعیت داخلی و تامین معاش حداقلی آنها، مهاجرین خارجی را هم پوشش دهیم، صورت مساله عوض خواهد شد و قطعا شاهد این دست واکنشها در جامعهی محلی نخواهیم بود. ولی اگر ظرفیتها و منابع موجود ما کم است و کفاف محرومین خودمان را هم نمیهد، به جای ایجاد دغدغه و نگرانی در میان ایرانیها و نیز ایجاد توقعات و مطالبات روزافزون در میان مهاجرین، به ساماندهی و ایجاد محدودیت در پذیرشها بپردازند و یا حداقل تلاش بیشتری برای جذب منابع بینالمللی و ایجاد اردوگاههای ویژهی مهاجرین خارجی با ظرفیت های مکفی بکنند تا شاهد گسترش و عمیقتر شدن بحرانهای اجتماعی از این دست نباشیم».
انتهای پیام