«ولایت فقیه» و «بنبست شکنی به نفع مردم»
حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد، نوشت:
در این روزها شاهد ادامه جدال لفظی و سابقهدار سخنگوی شورای نگهبان و آقای علی لاریجانی رئیس سابق چند دوره مجلس بودیم. ایشان که صلاحیتش از طرف شورای نگهبان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری تأیید نشد، خواستار اعلام عمومی دلایل ردّ صلاحیت خود شد و شورای نگهبان هم که طبق مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام موظف به اعلام مکتوب «مستند قانونی» و «ادله مثبته» آن به فرد ردّ صلاحیت شده میباشد، به قانون تمکین نکرده و باز هم سخنگویش اعلام کرده «اعلام دلایل ردّ صلاحیت شرعاً و قانوناً ممکن نیست زیرا به حیثیت افراد، که امری محترم است، لطمه وارد میکند».
رئیس سابق سه دوره مجلس که بارها به این ادعا جواب داده، باز در جواب دلسوزی نابجای سخنگو نسبت به حیثیتش اعلام کرد: «این سخن[بر فرض شرعی و قانونی بودن] درباره افرادی نظیر حقیر، که خود درخواست علنی کردن آن را دارم، وجاهت ندارد و مسئولیت آن برعهده شورای نگهبان نیست. ضمناً شفافکردن موضوع را ضروریتر میسازد… مراقب باشید در بیان و عمل خود به کسی ظلم نکنید، حتی بهنحو ایهام».
رؤسای جمهور، معاونان حقوقی و وزرای کشور قبلی هم معتقد بودند مطابق قانون مصوب مجمع تشخیص باید استنادات قانونی و ادله مثبته به فرد اعلام شود ولی شورای نگهبان قانون را به نحو دیگر تفسیر میکند و به هیچ قدرتی هم جوابگو نیست لذا این موضوع به یک «بنبست» و «معضله» تبدیل شده است و از آنجا که اعضای فقیه و اصلی شورای نگهبان منصوب مستقیم رهبرند و حقوقدانان شورا هم از طرف رئیس قوه قضائیه منصوب رهبری، برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس معرفی میشوند و مطابق بند 7 و 8 اصل 110 قانون اساسی حلّ اختلاف قوای سهگانه و حلّ معضلات نظام که از طرق عادی قابل حلّ نیست، از وظایف «ولی فقیه» میباشد، لازم مینماید که رهبری به صراحت دخالت کرده و موضوع را در راستای حفظ حقوق مردم فیصله دهد.
اخیرا هم رئیس جدید بسیج رسانه با تأسف اعلام کرده است: «نتوانستیم احساس نیاز به ولایت را برای جامعه تشریح کنیم! باید اولویت خاص همه رسانههای جبههی انقلاب، تبیین ولایت برای نسلهای جوان و نسلهای آیندهای که پرچمدار انقلاب هستند، باشد.»
البته این تقریبا سخن همه عالمان و شخصیتهای اصولگرا است که جامعه را تابع محض ولی فقیه میخواهند، و در این 4 دهه، هم در صدا و سیما و هم در آموزش و پرورش و دانشگاه و هم در تریبونهای تبلیفی جمعه و جماعت و …، تبیین هیچ موضوعی به اندازه ولایت فقیه مورد اهتمام نبوده است غافل از این که «هر موضوعی تا به طور محسوس وارد زندگی مردم نشود و مردم برکات آن را بالعیان نبینند، جا نمیافتد». با توجه به این که نهادهای منسوب به رهبری از جمله شورای نگهبان نه تنها در محبوبساختن رهبری موفق نبوده بلکه گاها عملکردشان از جمله نظارت استصوابی که موضوع رد صلاحیت آقای لاریجانی با سابقه چندین سال ریاست صدا و سیما به نصب رهبری و سه دوره نمایندگی مردم و ریاست مجلس با انتخاب نمایندگان مردم و مسئول روابط راهبردی ایران و چین با نصب رهبری و …، یکی از مصادیقی است که به کاهش محبوبیت رهبری انجامیده؛ از این رو دخالت رهبری در موضوع فوق و دفاع از «حق دانستن مردم» و «واداشتن شورای نگهبان به اجرای مصوبه تشخیص» و حل این معضله به سود حقوق مردم میتواند «نظارت استصوابی بیدر و پیکر» را هم محدود و ضابطه مند کرده و در ارتقای محبوبیت رهبری بسیار تأثیرگذار باشد. به امید این اقدام از سوی رهبری.
انتهای پیام
آقای حیدری کلا دنبال یه بهونه میگرده که موضوع رو هر جور شده یه گرهی به رهبری بزنه. رد صلاحیت لاریجانی برای عموم مردم از اولش و مدتیه برای خواص هم اهمیتشو از دست داده. ولی خب شورای نگهبان خوب گزکی داده دست مخالفینش
40سال پیش یا از سر اعثقاد یا جوزدگی مردم آن موقع به ولایت فقیه رای دادند.ولی بسیاری از آنها یا مردند یا مثل رفسنجانی و میرحسین موسوی وکروبی و…اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه ندارند.در دو اتخابات مجلس و ریاست جمهوری آمار مشارکت زیر50درصد بود این یعنی نظام مشروعیت و مقبولیت ندارد باید قانون اساسی دیگری نوشت یا به دیکتاتوری ادامه داد که نشانه آن وزیر کشور نظامی استاندار و فرماندار نظامی عدم تحمل شنیدن صدای مخالفین حتی در موضوعات علمی نظام تحمل شنیدن صدای مخالف را نداره مثلا در موضوع کرونا هیچ وقت از رسانه ملی آنتن به دانشمندان مخالف واکسن نداد تا حقایق را برای مردم بیان کنند.ادامه این رویه تا ابد ممکن نیست و سرنوشتی مانند بقیه دیکتاتوریها خواهد داشت
جدا؟؟