خرید تور نوروزی

همسان سازی حقوقی یا یکسان سازی دانش و معیشت؟

علی قربانپور، مدرس دانشگاه، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز در نقدی بر نظام رتبه بندی معلمان نوشت:

اخیرا رئیس محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد که معلمان در 5 رتبه ­ی آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم طبقه بندی میشوند. بر اساس این رتبه بندی، بنا بر گفته ایشان، حقوق معلمان، در هر رتبه، درصدی اضافه خواهد شد. مثلا  افزایش حقوق استاد معلم 70 درصد، دانشیار معلم 60 درصد و همینطور به ترتیب، تا مدارج پایین، درصدهای کمتری، افزایش حقوق تخصیص خواهد یافت (نقل از خبرگزاری تسنیم/29 مهر 1440).

افزایش حقوق مادی و معیشتی معلمان عزیز کشور، از نظر هر کسی که الفبایی از توسعه نیروی انسانی را میداند، می‌تواند بارقه‌­ای از امید به توسعه در کشور را نوید دهد؛ چرا که معیشت معلمان با ارتقاء کیفیت آموزش در هر نظام آموزشی نسبت مستقیم دارد و لذا باید افزایش حقوقی صورت بگیرد، تا به اعتبار کاهش دغدغه­‌های معیشتی معلمان عزیز، بتوانیم به بالیدن جوانه­‌های انسانی توسعه، برای آینده کشور،  دل خوش کنیم.

از سوی دیگر، از لحاظ هویتی و کارکردی، معلمان مدارس و معلمان دانشگاه، همچون تنواره‌­ای به هم پیوسته، جزیی مهم از نظام سیاسی-اجتماعی کشور محسوب می‌شوند، که کارویژه مشترک­ جامعه پذیری ناظر بر توسعه را  تحقق می‌بخشند.

معمولا در تمام دانشگاه‌های دنیا، از جمله ایران، افزایش حقوق اساتید آن، درصدی به افزایش سابقه سنواتی و درصدی هم به ترفیع درجه علمی ایشان منوط می‌باشد که افزایش سنوات را با عنوان افزایش “پایه استحقاقی” در احکام، قید می‌شود و افزایش درجه علمی با عنوان “رتبه” اعلام می‌شود که رتبه‌های مرسوم عبارتند از: مربی، استادیار، دانشیار و استاد. همانطور که افزایش سنوات، به سان معلمان، صرفا افزایشی مادی می‌باشد؛ رتبه علمی هر مدرس دانشگاه، بر اساس، تعداد مقالات منتشره در مجلات علمی معتبر، پروژه‌­های پژوهشی، تالیف و تصنیف و ترجمه کتب و مقالات، سخنرانی‌های علمی و بطور کلی مشارکت تمام عیار در توسعه علم و دانش در سطوح محلی، ملی و بین‌­المللی محاسبه میشود و بنابراین اطلاق عناوین دانشیاری و استادی و استادیاری و مربی صرفا در پرتو فعالیت‌های دامنه‌دار علمی و در چارچوبی مشخص، صورت می‌گیرد.

هم معلمان عزیز مدارس و هم کمیسیون محترم مجلس و هم مردم عادی به خوبی بر این امر واقفند که یک مدرس دانشگاه برای ترفیع رتبه علمی خود چه دود چراغی باید بخورد تا مقاله ای بنویسد و چه مشقتی باید به جان بخرد تا مقاله‌اش در یک نشریه داخلی یا بین‌المللی به چاپ برسد. چنین رویه‌ای باعث م‌شود که مدرس دانشگاه علاوه بر حضور در کلاس درس، بخش عمده اوقات فراغتی که معلمان عزیز، در استراحت! به سر می‌برند، باید در کنج کتابخانه قوز کند، و به مطالعه و قلم‌فرسایی بگذراند. از سوی دیگر، بر خلاف محتویات درسی از پیش آماده شده در مدارس، مدرسان دانشگاه، برای تهیه محتویات درسی، به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی، باید خود را با آخرین دستاوردها و تغییرات علمی زمانه تجهیز نمایند که لازمه این امر نیز مطالعه و پژوهش شبانه روزی می‌باشد.

از اینرو، اطلاق عناوین استادی و استادیاری و دانشیاری صرفاً صبغه‌ای علمی دارد نه معیشتی و مختص کسانی است که علاوه بر فعالیت‌های آموزشی در دانشگاه، به فعالیت‌های پژوهشی در راستای رشته آموزشی نیز مبادرت می‌ورزند و تخصیص آن به اصناف غیردانشگاهی و غیرپژوهشگر، علاوه بر اینکه مورد پذیرش معلمان باانصاف و فرهیخته کشورمان نخواهد بود بلکه مدرسین زحمتکش دانشگاهی نیز، بدون شک، آنرا به مثابه نادیده گرفتن رنج‌ها و مشقات علمی خود تلقی خواهند کرد که از جمله پیامدهای این یکسان سازی معیشت و دانش، می‌تواند رکود علمی در دانشگاهها و مهاجرت برخی از نخبگان دانشگاهی را به کشورهای دیگر، (از جمله کشورهای مستعد منطقه، مثل امارات، عربستان و ترکیه ) را در پی داشته باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. این عناوین طرح رتبه بندی واقعا جالب و منطقی نیست اصلا و کلا کپی کاریه به نظرم
    ولی نقد این بنده خدا هم همچین کامل و جامع نبود
    میتونست بقیه جنبه های قضیه رو هم تحت بررسی قرار بده تا کامل تر بشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا