مرگ در خاموشی
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد، به بهانهی درگذشت داوود رحمانی نوشت:
مرگ داود رحمانی معروف به حاج داود رئیس زندان قزل حصار طی سالهای 1360 تا 1363 همان اندازه که در داخل با سکوت و انفعال و بی خبری توام شد، واکنشهای وسیع و گسترده از سوی مخالفان جمهوری اسلامی در خارج کشور به همراه داشت. آنچه این اتفاق را قابل تامل می کند سکوت تقریبا تمامی جناحهای سیاسی داخلی و حتی کسانی است که همچنان از عملکرد اسدالله لاجوردی در دوران ریاست او بر دادگاه انقلاب در دهه شصت به جد و بدون کمترین انتقاد حمایت میکنند. و مهمتر اینکه حاج داود تا آخرین روزهای حضور لاجوردی در مقام دادستانی به جدیت از عملکرد او حمایت کرد.
از این منظر شاید بتوان سکوت رسانهای در قبال مرگ او را به این معنی تعبیر کرد که هیچ جریانی حاضر به تائید عملکرد حاج داود در زمان ریاست بر زندان قزل حصار نیست. خبر مرگ او در داخل تنها به توئیت معنیدار حسن دهباشی محدود شد.
انچه درباره رضایتمندی دوران ریاست اسدالله لاجوردی میتوان اشاره کرد همچنان به نقل قول مجید انصاری از اظهارات امام محدود میشود که در این رابطه گفته است؛ «من در آن زمان برای ایجاد گشایش در امر زندانیان و پرسنل زندان درخواستی از حضرت امام کردم. که نیازمند امکانات بسیار وسیع و با ارزشی بود. همین که من خدمت امام این درخواست را مطرح کردم بدون معطلی حضرت امام به مسئول بنیاد آن زمان و نیز نخستوزیر دستور دادند که امکانات در اختیار ما قرار گیرند. حضرت امام بارها تاکید میکردند که برخورد با زندانیان صددرصد باید منطبق با قانون باشد و اگر کسی جنایت کرده و حتی انسان کشته و قرار است قصاص شود کسی حق ندارد برای اینکه این فرد محکوم به اعدام است یک سیلی اضافی به او بزند. ایشان بحث کرامت انسانی و حقوق افراد را مورد تاکید قرار میدادند. امام می فرودند با متخلف برخورد قاطع شود اما در چارچوب قانون».
انصاری همچنین در ادامه درباره واکنش لاجوردی به این ماجرا می گوید؛ «مرحوم لاجوردی خدمت حضرت امام رفته بود و در آنجا از جنایتهای منافقین صحبت کرده بود و گزارش مفصلی خدمت امام دادند. امام فرمودند آقای لاجوردی اگر جمهوری اسلامی به دست اینها ساقط شود بهتر از آبروی اسلام است که با این کارها (خودسریهای داخل زندان) برود. شما بروید مسئولیت را تحویل دهید چون آقای لاجوردی مسئولیت را تحویل نمیدادند».
حاج داود رحمانی که زندانیان آن دوره به نام حاج داود میشناختند با تصمیم اسدالله لاجوردی به ریاست زندان قزلحصار انتخاب شد. درباره دوران ریاست او بر زندان قزلحصار اغلب مخالفان جمهوری اسلامی در خارج کشور اظهارنظر کردهاند. اما آنچه در خصوص واکنشهای مسئولین میتوان یادآور شد، اینکه پس از بازدیدهای هئیتهای شورای عالی قضایی به ریاست مجید انصاری از زندان قزلحصار تلاشها برای برکناری او در خرداد سال 1363 به نتیجه رسید. در همین رابطه میتوان به نقش نمایندگان آیتالله منتظری در تهیه گزارش از وضعیت زندانهای کشور و بهخصوص قزلحصار اشاره کرد.
با برکناری حاج داود در نیمه دوم سال 1363 شخصی به نام حاج میثم جایگزین او گردید. آنچه درباره سوابق حاج داود میتوان اشاره کرد، نه دخلی به تحصیلات و سوابق مبارزاتی او دارد و نه تجربهای که بتوان به اتکای آن قرار گرفتن او در مدیریت بزرگترین زندان دوران پر التهاب و متلاطم سالهای اول دهه شصت را توجیه کند.
آنچه از زندگینامه او و بهطور پراکنده در دسترس است، این که وی متولد 1327 در محله سرآسیاب دولاب تهران است. در خانوادهای تنگدست متولد میشود. تحصیلات او در همان دوره ابتدایی به دلیل فقر و تنگدستی خانواده ناتمام میماند. و از همان دوران به شغل آهنگری و در و پنجرهسازی روی میآورد. در نوجوانی و جوانی جذب هئیتهای مذهبی میشود. همزمان با پیروزی انقلاب به دادستانی انقلاب نزدیک می شود. حاج داود در جایی در خصوص تاثیر انقلاب بر تحولات شخصیتی خود گفته است؛ «انقلاب اسلامی او را از ورطه نابودی نجات داده و به راه رستگاری کشانده است».
لاجوردی در مراسم تودیع خود در باره حاج داود میگوید؛ «به حاج داود رحمانی میگویند تو لیاقت اداره زندان را نداری، چرا؟ چون توانایی فراوان دارد. حالا به پاس خدمات نهایتا او را حجاج ابن یوسف میکنند. اول یک آدم انقلابی و دلسوز برای انقلاب را با این توانایی و کارایی ضایع کنیم و حجاج بن یوسف و بزرگترین ضدانقلاب کنیم و بعد او را برکنار کنیم».
به عنوان کسی که از نیمه دوم سال 1363 تا اواسط سال 1365 شاهد تغییر و تحولات ناشی از برکناری حاج داود بوده، تنها به نقل زندانیان میتوان اکتفا کرد. اما شاید بتوان وضعیت دوران ریاست حاج داود را با تفاوت شرایطی که اغلب زندانیان در دوران ریاست حاج میثم به هتل و بهشت تعبیر میکردند، مورد تاکید قرار داد.
انتهای پیام
چگونه برای مرگ همچین موجودی، آیه شریفه قرآن را در بالای اطلاعیه خبر مرگ وی درج میکنند!!؟ هرچه این ملت مظلوم میکشند از همین (حاج) ی هاست!
اولا از همه اینکه کل اين مطلب چرت محض بود و اطلاعات کاملا اشتباهی داده. به عنوان نمونه میشه به سال تولد حاج داود اشاره کرد
دوما اینکه تویی که نمیری از درستی مطلب مطمئن بشی لطفا نظر نده. بنده 15 سال بود که همسایه حاجی بودم و با چشمان خودم دیدم که چه کار های خیری برای فقرای دور ورش انجام میداد. سوما اینکه جز افراد ضد انقلابی که حتی پاش بی افته به حاج قاسم سلیمانی هم این حرف هارو میزنن که قاتل و… آدم حسابی ای هست که این حرف ها رو در مورد دوران ریاست حاج داود تایید کنه!!!!