محاجّهای با حجتالاسلام خاتمی | مرتضی زارعی
مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی با عنوان «محاجّهای با حجتالاسلام خاتمی» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، در نقد اظهارنظری از سیداحمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری نوشت:
حجتالاسلام سیداحمد خاتمی اخیرا در سخنانی گفتهاند: مشکلات، گرفتاری، اختلاس، بی تدبیری و قیمتهای افسار گسیخته هم هست که اینها محکوم است اما اگر از دست ما بیرون بود باید چه کار کنیم آیا حکومت دین را رها کنیم؟ امام علی فرمود در حکومت من ۳۰ خلاف شرع است که از دست من کاری ساخته نیست، یکی این که نتوانستم فدک را به بچه های فاطمه(س) بدهم. منطق امیرالمومنین(ع) این است اگر حکومت علی باشد ۳۰ خلاف شرع است و اگر حکومت علی(ع) نباشد ۳۰۰ خلاف شرع و بیشتر رخ میدهد (سایت انتخاب)
ایشان در این بیان با تمسک به روایتی به دنبال رفع تکلیف از خود و سایر متصدیان حکومتی بر پایه چند ادعا ونتیجه گیری مخدوش هستند. نخست این که با طرح قیاس اولویت این را القاء میکنند که وقتی حضرت علی در حکومت خود نمیتوانند برخی خلافها را رفع کنند پس در حکومت ما وجود خلاف غیرطبیعی نیست، دوم اینکه برای امام علی، حکومت اصالت داشته با این منطق که با حکومت ایشان خلافها کمتر خواهد بود لذا ما هم با این ادعا باید در پی تداوم حاکمیت خود باشیم، سوم اینکه همانطور که رفع برخی از خلافها از توان امام علی خارج بود رفع برخی خلافهای فعلی فراتر از توان ماست.
اما با اندک تاملی روشن میشود که این نتایج مورد ادعای ایشان از روایت مذکور قابل استنتاج نیست و ایشان دچار قیاسی معالفارق و طرح ادعاهایی بی اساس گشتهاند، چرا که اولا آنچه حضرت علی به عنوان خلافهایی که در دوره زمامداری ایشان رفع نشد، ذکر میکنند عمدتا مربوط به احکام عبادی و حقوق اهل بیت است که مورد بی توجهی حاکمان قبل از ایشان قرار گرفته بود و مواردی مثل اختلاس و فسادهای اقتصادی و تنگی معیشت مردم نبوده است؛ در واقع خلافها در حوزه حق الله و حق اهل بیت بوده نه حق الناس، ثانیا مقایسه اصل خلافها در دوره ما و زمان حاکمیت امام علی نادرست است چرا که حضرت علی علیه السلام که با انتخاب مستقیم مردم به خلافت رسید ومردمیترین حکومت از صدر اسلام تا کنون در تاریخ جهان اسلام را داشتهاند، در محدوده خواست مردم عمل مینمود واگر خلافهایی بوده که نتوانست برطرف کند چون در این موارد خواست وپشتیبانی مردم را نداشت لذا تکلیف و وظیفه واجبی هم در این باره نداشت، در واقع امام میخواست این خلافها را برطرف کند اما مردم نمیخواستند؛ چون از نگاه مردم اینها اساسا خلاف نبودند و بلکه طبق سیره خلیفه اول و دوم بودند که برای آن مردم، حجیت و مقبولیت داشتند لذا در صدد رفع آنها نبودند. این قسمت از فرمایش حضرت در روایت مورد اشاره این نکته را روشن میکند: حكمرانان پيش از من كارهائى انجام دادند كه در آنها با رسول خدا (ص) مخالفت كردند و از روى تعمد راه خلاف پيمودند، و پيمانش را شكستند، و سنت و روشش را تغيير دادند، و اگر من بخواهم مردم را به ترك آنها وادارم و بهجاى اصلى آنها بازگردانم و به همان ترتيب كه در زمان رسول خدا (ص) بود مقرر دارم لشكر از دور من پراكنده شوند تا جز خودم تك و تنها بهجاى نمانم (ترجمه روضه کافي شيخ کليني رسولي محلاتي، ج1 ص 85)
بنابراین قیاس مشکلات و فسادهای امروز که داد مردم از آنها بلند است و خواهان رفع آن هستند با دوران امام (ع) قیاسی باطل است. علت بر طرف نشدن برخی از خلافها در دوره امام عدم خواست و تمایل مردم بود اما امروز رفع نشدن خلافهای اساسی به عدالت و عقلانیتگریزی در مدیریتها باز می گردد، لذا علیرغم خواست مردم، خلافها پابرجا هستند و ناتوانی رفع خلاف امروز هیچ نسبت و شباهتی با وضعیت حکومت امام علی (ع) ندارد.
اما این ادعا که حضرت علی مصرّ بر حکومت بودند حتی با این استدلال که خلافها در حکومت ایشان کمتر میشد نیز بی اساس است چرا که نه در این بیان، نه در سیره امام علی اصراری بر حکومت از جانب امام دیده نمیشود و حضرت علی (ع) از اول تا آخر هیچ اصراری بر حکومت نداشتند. در خطبه سه نهجالبلاغه به صراحت میفرمایند اگر پافشاری و هجوم مردم بر بیعت نبود هیچگاه حکومت را نمیپذیرفتم و هرگز نفرمود حکومت را اگر کنار بگذارم خلافها بیشتر میشود پس با هر بهایی شده حکومت خود را تداوم میدهم؛بنابراین نباید با قیاسهای مع الفارق و نسبت دادن ذهنیتهای خود به امام عدالت و انسانیت به توجیه خبط و خطاهای حاکمیتی خود دست زد. امروز مردم خواستار رفع خلافهای ویرانگر هستند اما مسئولان با این روشهای حاکمیتی که در پیش گرفتهاند نمیخواهند یا نمی توانند آنها را مرتفع سازند و این هیچ نسبتی با روش و منش امام علی (ع) ندارد. بنایراین متصدیان امور اگر نمیتوانند خلافها را از میان بردارند نباید برای توجیه ناتوانیها از سرمایههای معنوی و انسانی جامعه هزینه کنند و اگر از عدالت جامع علی (ع) الگو نمیگیرند حداقل اعمال ناپالوده خود را با کار آن پاکسیرت قیاس نکنند که به تعبیر حکیمانه مولوی:
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند در نبشتن شیر و شیر
انتهای پیام
درود جناب زار عی، البته یک موضوع بسیار مهم دیگر هم هست که به آن اشاره ای نشده و آن اینکه اساسا باید دید فساد و خلاف در جامعه امروزین ایران توسط چه کسانی صورت میگیرد!!؟ اظهرمن الشمس است که یک سر خلاف ها و فسادها به مسئولین بر میگیردد، مگر همین مسئولان بلندپایه مملکت نبوده اند که بارها گفته و تاکید کرده اند که مملکت ما به فساد ساختاری مبتلاست!؟ و آیا فساد ساختاری میتواند حاصل عملکرد مردم باشد!؟ روشن است که بسیاری از مسئولان این مملکت بباد فنا برده شده ، خود، فاسد بلکه مفسدند و تا زمانی که مملکت بصورت دوره ای در چنگال اینها اسیر است و نخبگان و شایستگان با سلاح مرگباری بنام نظارت استصوابی مرتبا و کرارا حذف میشوند، نبایستی انتظاری برای تغییر و اصلاح امور و ساختار معیوب و مفسد موجود داشت، بلکه توجیه و تفسیرهای بیجا و مسخره ای همچون نمونه حال حاضر همچنان رواج داشته و خواهد داشت.
ظاهرا اطلاعات جناب زارعی از اوضاع زمان حضرت علی، از مقابل دماغشان بیشتر نیست.