دفاع مدیر سابق گروه مجلات همشهری از کارنامهی سه ساله
انتشار مجلات با صرفه جویی چند میلیاردی و حفظ کیفیت میسر شد
یکی از بزرگترین مجموعههای مطبوعاتی کشور، گروه مجلات همشهری با 8 عنوان مجله است؛ گروهی که تا قبل از سال 96 بیش از 18 عنوان مجله را در کارنامه خود داشت. مشکلاتی نظیر گرانی کاغذ و نداشتن مخاطب کافی برای برخی از عناوین مجلات، این مجلات را به ورطه تعطیلی کشاند تا اینکه در مهر ماه سال 1397 با برون سپاری به بخش خصوصی هشت عنوان از این گروه مجلات احیاء شد. مدیران وقت، ضررو زیان چند میلیاردی را دلیل اصلی برون سپاری عنوان کردند. حدود دو ماهی ست که بار دیگر مجلات همشهری در هیچ کیوسک مطبوعاتی مشاهده نمیشود.
علی رزاقی بهار، مدیر اسبق مجلات همشهری، دربارهی ادارهی سه سالهی مجلات همشهری به انصاف نیوز پاسخ داده است.
او دربارهی علت انتشار بی وقفه در دوران برون سپاری مجلات همشهری بر خلاف زمانی که توسط خود موسسهی همشهری اداره میشد و به ضرر رسیده بود، گفت: فعالیت و کار در مجموعههای خصوصی در مقایسه با دولتی یا خصولتی خیلی متفاوت است. ما توانستیم در گروه مجلات هزینههای تولید و طراحی مجلات را تا 60 درصد، هزینههای اداری تا 80 درصد و هزینههای چاپ، کاغذ و توزیع را تا 25 درصد کاهش دادیم. علاوه بر این تیراژ مجلات واقعی شد، ارسال رایگان مجلات متوقف شد، برای فروش مجلات برگشتی از کیوسکهای مطبوعاتی برنامهریزی شد. همچنین، فروش آنلاین در پلتفرمها برای نسخههای الکترونیکی مجله هم انجام شد. در حوزه آگهی هم با توجه به خصوصی بودن و اختیاراتی که داشتیم، جذب آگهی تجاری راحتتر شد. بوروکراسی و نیروهای مازاد موجود در همشهری در مجموعه گروه مجلات همشهری وجود نداشت و همین امر باعث شدتا بتوانیم عملکرد موفقی داشته باشیم. به نظرم انتشار 8 عنوان مجله در سالهای سخت مطبوعات، همه گیری کرونا، تحریم، وضعیت اقتصادی و معشیتی مردم بدون هیچ حمایت دولتی شبیه به معجزه بود.
رزاقی بهار با بیان اینکه مهمترین مشکل ما واقعاً گرانی و نایاب شدن کاغذ در مقاطعی بود، افزود: به طوریکه که کاغذ گلاسه به کیلویی 40 هزار تومان رسید. اما سعی کردیم با برنامهریزی ماهانه و هفتگی کاغذ مجلات را تأمین کنیم. هرچند نوسان قیمت فشار زیادی را بر ما تحمیل کرد. ضمن این که ما تنها 15 درصد مصرف کاغذمان را در این سه سال از کاغذ یارانهای و با ارز دولتی گرفتیم که این عدد واقعاً یک ظلم آشکار به ما بود.
او دربارهی نوع حمایت موسسه همشهری به مجلات از جمله مادی یا مکانی، گفت: نه، واقعاً هیچ کمکی در این سه سال به ما نشد. نه تنها موسسه همشهری کمک نکرد که در زمان مدیرعامل سابق، گاها برای ما و انتشار مجلات هم مشکل ایجاد میکردند. مبالغی بابت اجاره تجهیزات، دفتر و هر موضوعی مطابق کارشناسی صورت گرفته مرتباً هر ماه به موسسه همشهری پرداخت میشد. کاغذ و زینک هم در مواردی که مجلات در چاپخانه همشهری چاپ میشد با نرخ آزاد محاسبه میشد. ما حتی فضای مجازی تیم قبلی را در اینستاگرام و تلگرام نداشتیم و این باعث شد که مخاطبان ما احساس کنند مجلات تعطیل شده است.
رزاقی بهار با بیان این که در طول قرداد در مقاطعی برای پرداخت حقالزحمه، حقالتحریر یا حقوق کارمندان با مشکل روبرو شدیم، گفت: اما با همراهی تحریریه و نیروهای اداری تمامی پرداختیها تا پایان قرارداد نیروها انجام شد. در حال حاضر هیچ نیرویی از بنده و گروه مجلات بابت این سه سال طلب ندارد و با همه نیروهای فنی، تحریریه و کادر اداری تسویه حساب انجام شده است.
او دربارهی تیراژ مجلات همشهری هم گفت: در دوره گذشته بخشی از تیراژ مجلات برای افراد یا نهادهایی به صورت رایگان ارسال میشد اما مهمتر این بود که مثلاً مجلهای که فروشش 3000 نسخه بود بیش از 12000 نسخه منتشر میشد. در نتیجه هزینه چاپ مجله به طور غیر منطقی افزایش پیدا میکرد و مجلات باقی مانده معمولاً خمیر میشد. که در دوره ما میزان چاپ و فروش مجلات منطقی شد. در شریط همهگیری کرونا و گرانی و گاها نایاب شدن کاغذ، در مقاطعی تیراژ مجلات تا حدودی کاهش موقت داشت. اما مجلات همشهری هم چنان پرتیراژترین مجلات ایران هستند. مجله دانستنیها، داستان و سرزمینمن بهترین مجلات ما از نظر فروش و تیراژ بودند. توجه داشته باشید که در این سه سال چه قدر مجله تعطیل یا زمانبندی دوره انتشار آن تغییر کرد. اما مجلات همشهری پس از گذار از دوران بحران کاغذ و کرونا مجدداً افزایش تیراژ هم داشت.
رزاقی بهار در پاسخ به این پرسش که چندین تغییر در تیم مدیریتی همشهری در سه سال اخیر، در وضعیت مجلات چقدر تاثیری داشته است، گفت: در مدت قرارداد سه ساله ما، دو مدیرمسئول، پنج مدیرعامل و سرپرست و چندین مدیر مالی و اقتصادی تغییر کردند. که این موضوع در کیفیت کار ما به شدت اثرگذار بود. چرا که هر مدیری سیاست خودش را داشت و متاسفانه آخرین مدیرعامل موسسه همشهری در دوره شورای پنجم درک درستی از مطبوعات و بنگاه اقتصادی و مطبوعاتی نداشت.
او دربارهی علت برخی تغییرات پیاپی در سردبیری مجلات هم گفت: در ابتدا شاید عدم تجربه کافی و عدم همکاری سردبیران پیشین باعث شد در چینش و همکاری با برخی از روزنامهنگاران ما دچار مشکل بشویم. اما بعد گذشت یکسال تقریباً همه مجلات به ثبات رسیدند و کیفیت مجلات هم حفظ شد. به طور مثال ما با مهدی صارمیفر و سید علی ضیایی به عنوان سردبیر در دانستنیها همکاری کردیم که هر دو بهترین حوزه روزنامهنگاری علم هستند. رفتن آقای صارمیفر هم به علت مهاجرت بود و نه خواست من. در سینما ۲۴ هم با حضور آقای مازیار فکری ارشاد که چهره شاخص و شناخته شدهای ادر سینما است نزدیک دوسال همکاری داشتیم. و همینطور مجلات دیگر.
رزاقی بهار دربارهی کیفیت مجلات همشهری در دوره سه سالهی مدیریتش گفت: اگر واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم باید بگویم در برخی مجلات مثل سرزمین من، بچهها، دانستنیها، تندرستی و داستان ما به مرور رشد کیفیت داشتیم. این را از نظر مخاطبان، فروش و اثرگذاری میگویم. اما مثلاً مجله همشهری جوان به دلیل شرایطی که بود نتوانستیم کیفیت قبل را حفظ کنیم و هم از نظر محتوا و هم جلد دچار کاهش کیفیت شدیم. اگر چه به هیچ عنوان و بر خلاف گذشته ارگان شهرداری تهران نبودیم. سینما ۲۴ هم در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ با تغییر در تحریریه سعی کردیم به روزهای اوج این مجله نزدیک بشویم. اما به هرحال در نظر بگیرید ما با بحران کاغذ، گرانی و کرونا مواجه بودیم.
او دربارهی وضعیت فعلی مجلات و چرایی منتشر نشدن آنها در دو ماه اخیر گفت: با توجه به اتمام قرارداد من و تغییرات در موسسه همشهری متاسفانه دو ماه است مجلات منتشر نمیشود. البته تیم مدیریتی دوره قبل و در زمان شهرداری قبلی سیاست تعطیلی یا برون سپاری مجدد مجلات را به شکل دیگری داشتند. امیدوارم با توجه به رویکرد تیم جدید و خواست مخاطبان به زودی شاهد انتشار همه هشت عنوان مجله همشهری باشیم. آنچه من شنیدم این است که تیم مدیریت جدید در تلاش است این مجلات را در داخل موسسه همشهری منتشر کند که اتفاق بسیار خوبی است.
رزاقی دربارهی سرنوشت مجلات هم گفت: من نمیتوانم در این باره نظری بدهم اما میتوانم آرزو کنم به زودی همه این ۸ مجله و شاید با تعداد بیشتری به زودی منتشر شوند. البته من هم یک طرح جامع اقتصادی برای مجلات همشهری به موسسه همشهری ارائه دادم که به نظرم کاملاً واقعبینانه است.
انتهای پیام
اینجانب پیمان مجتهدپور هستم. حدود نه سال سابقه کاری در موسسه مجلات همشهری را دارم و متاسفانه حدود هشت ماه در دوران مدیریت این شخص در مجلات همشهری کار کردهام. طی این سالها با مدیران مختلفی در این موسسه همکاری داشتم. با اطمینان میگویم بدترین دوران کاری نیروهای شاغل در مجلات همشهری در دوران مدیریت این شخص بر مجلات همشهری رقم خورد؛ چه از لحاظ پرداخت حقوق، میزان حقوق، شرایط کاری، محیط کاری و…. نکته جالب توجه هم این بود که هیچکدام از مدیران مجلات همشهری به اندازه این آقا از خودشان و عملکردشان تعریف و تمجید نکردهاند.
اگر مدیریت سایت انصافنیوز با این شخص مسائل شخصی و خاصی ندارد، پیشنهاد میدهم امکان مناظره زنده بین من و ایشان در تحریریه انصافنیوز فراهم شود تا برای مخاطبان سایت مشخص شود که آیا گفته ایشان در مورد پرداخت حقوق نیروها و تسویهحساب کامل با نیروها درست بوده یا کذب. بخش زیادی از حقوق اینجانب طی هشت ماه فعالیت در مجلات همشهری (در زمان مدیریت این شخص)، تاکنون پرداخت نشده است.
امیدوارم از لحاظ تکنولوژی طی سالهای آتی، به پیشرفتی برسیم تا هنگام مصاحبه با اشخاص تست دروغسنجی نیز به کار برده شود تا افراد هر سخنی را نتوانند به زبان بیاورند..
در مورد تغییر نیروها نیز ایشان مطالب کذبی را مطرح کردند. حقوق نیروهای تحریریه و فنی پرداخت نمیشد و اشخاص با هر سمتی که داشتند، بعد از مطلع شدن از وضعیت پرداخت حقوق، استعفا داده و موسسه را ترک میکردند..
از مهدی صارمیفر نام برده شد. اینجانب صفحهآرای مجله دانستنیها نیز بودم و آقای مهدی صارمیفر عزیز بعدا از چهار ماه فعالیت در مجله دانستنیها به اینجانب گفتند که بعد از گذشت چهار ماه از فعالیتشان در نشریه، ایشان نیز هیچ پرداختیای بابت فعالیتشان دریافت نکردهاند. نفرات زیادی چه قبل و چه بعد از حضور اینجانب در مجلات مشغول به کار بودند که بعد از چند ماه فعالیت رفتند.
در مورد کیفیت مجلات صحبت شده است. بیشتر مجلات در دوره مدیریت ایشان، تبدیل به مجله زرد شدند. مجله دانستنیها در زمان سردبیری مهدی صارمیفر زرد نبود ولی چه قبل و چه بعد از ایشان تبدیل به مجله زرد شد. هفتهنامه همشهری جوان، پرتیراژترین مجله کشور تا قبل از مدیریت ایشان تبدیل به یک نشریه تمامعیاز زرد شد. وقتی تحریریه همشهری جوان را با نگاه بنگاهی این شخص در اختیار افرادی قرار گرفت که هیچ سابقه نگارشی نداشتند و سقوط همشهری جوان در این دوران رقم خورد.
لازم به ذکر است که سردبیران بسیار خوب و کاربلدی در دوره مدیریت این شخص در مجلات همشهری مشغول به کار شدند که به دلیل عدم پرداخت حقوقشان، ادامه حضورشان در نشریهشان را متوقف کردند و نفرات جایگزین.کیفیت کار این اشخاص را نداشتند.
در پایان این متن را با این جمله به پایان میبرم: «امیدوارم روزی در این سرزمین ریشه دروغگویی خشکیده شود.»
با سپاس
پیمان مجتهدپور
این همه دروغ و کینه را از کجا آوردید؟ کدام نیرو حقوق نگرفت؟ ما که در این چند سال همه حقوق خود را با رعایت احترام گرفتیم اگرچه گاهی با تاخیر مواجه بود. شما را هم بادم هست یک طراح معمولی که به لطف ایشان توانستید چند ماهی در مجلات حضور پیدا کنید اگرچه که همراه با کلی گاف و سوتیهای وحشتناک بود
مرندیام
پیامهای زیر پیام خودم را چند روز پیش مشاهده کردم. از طریق دوستان توانستم با خانم ساحل مرندیام ارتباط برقرار کنم و از ایشان بابت این متن توضیح خواستم. همانطور که حدس میزدم بهام اطلاع دادند این متن را ایشان ننوشتند و شخص دیگری با نام ایشان این پیام را نوشته است.
چقدر یک انسان از لحاظ اخلاقی میتواند پست و حقیر باشد که با نام شخص دیگری در قسمت پیامها وارد شود و با نام جعلی از خودش تعریف و تمجید کند و به من نیز اتهاماتی وارد کند.
البته یادم است همکاران دیگرم در آن مجموعه هم هم زمانی که طلب دستمزدشان را میکردند، با همین اتهامات مواجه شدند؛ تاکتیک قدیمی و نخنمایشان برای ساکت کردن معترضین خود.
از فرومایگی اخلاقی شما افراد معلومالحال هر چه بگویم کم است.
میدوارم مدیران سایت انصافنیوز هم فکری به حال قسمت پیامهای سایتشان داشته باشند تا هر شخصی با نام جعلی نتواند پیام بگذارد. ورود دو مرحلهای همراه با پیامک راهحل خوبی برای جلوگیری از این سوءاستفادهگری است.
واقعا آقای رزاقی معجزه کرده
دمش گررررم
انتشار مجلات با وجود اون شرایط کار بزرگی بود واقعا ما که با خواندن داستان و دخترم مجله بچهها بذت میبردیم . دست همه دستاندرکاران مجلات درد نکنه