خرید تور تابستان

«خانه‌ی هایده مدرسه شد»

زهرا منصوری، انصاف نیوز: مسعود فروزنده، پژوهشگر تاریخ، می‌گوید در چهارراه فرمانیه خانه‌ای که مشهور به محل سکونت هایده -خواننده قدیمی- بود، به یک بازاری فروخته شد و امسال به مرکز آموزشی تبدیل شده است. خانه‌ای که حداکثر پنج نفر با یک مستخدم در آنجا زندگی می‌کرد، اکنون سی دانش‌آموز دوره‌ی اول و دوم متوسطه در آن تحصیل می‌کنند.

فروزنده، در گفت‌وگوی خود با انصاف نیوز به بررسی روندی پرداخته که سیستم آموزشی در ایران طی کرده است: آموزش یکی از مراکز اصلی تشکیل جامعه‌ی مدنی است. آموزش می‌تواند تحولات اجتماعی را در کنار تغییرات اقتصادی سامان دهد. از درون نهاد آموزشی است که نیروی کار ماهر پدید می‌آید. در زمان پهلوی دوم برخی از مدارس مثل مدارس ملی و خصوصی تشکیل شدند. این مدارس ملی توسط گروه‌های اقتصادی یا فکری سامان داده شدند. افرادی که می‌خواستند به این مدارس بروند، پس از بررسی‌های مالی و سوابق سیاسی توسط آموزش‌و‌پرورش اجازه را به فرد متقاضی صادر می‌کردند، این بررسی شش تا یک سال طول می‌کشید.

ایسنا: مدارس غیردولتی، تیزهوشان، هیئت امنایی، نمونه دولتی، سما، وابسته، قرآنی، مونته سوری، هوشمند، فوتبال، طبیعت و … ؛ نمونه‌هایی از عناوین مختلف است که بر سر در مدارس دیده می شود؛ شماری از اینها دارای مجوز رسمی از آموزش و پرورش بوده و برخی دیگر تنها عنوان «مدرسه» را یدک می‌کشند. به عنوان مثال مدارس فوتبال از هیئت فوتبال مجوز می‌گیرند و مدارس طبیعت نیز غیرمجاز و غیرقانونی شناخته شده و تعطیل شده‌اند.

او در ادامه افزود: در کنار مدارس ملی یک‌سری از مدارس متعلق به ارگان‌ها بود؛ مثل شرکت ملی نفت یا مدارسی که توسط وزارت فرهنگ‌و‌هنر با عنوان هنرستان تأسیس می‌شد. پس در کنار مدارسی که آموزش و پرورش تشکیل می‌داد، چند نوع دیگر از مدارس مثل مراکز وابسته به وزارت‌خانه‌ها و سازمان‌های دیگر بود که توسط گروه‌های نخبه سامان شده بود. مدارسی داشتیم که توسط روحانیون در اصفهان، شیراز و تهران تأسیس می‌شدند. بعد از انقلاب آموزش‌و‌پرورش یک فرماسیون دیگری پیدا کرد. چون انقلاب جنبه‌ی ایدئولوژیک داشت مسئولین بر این عقیده بودند که باید نسل جدید تحت آموزه‌های انقلابی و اخلاق صحیح تربیت پیدا کنند و به جایی رسید که آموزش‌و‌پرورش بیشتر نیروهای انقلابی را داشت و آنها را به وزارت‌خانه‌های دیگر نیز سرایت می‌داد و هم در تأسیس مدارس جدید کوشش فراوانی می‌کرد.

فروزنده با اشاره به تغییر نگاه در اقتصاد و تغییر شکل مدارس در دوران ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: در دوره‌ی آقای هاشمی مدارس غیرانتفاعی و غیردولتی افزایش یافت. از زمان آقای هاشمی رفسنجانی به دلیل کسری بودجه و تغییر نگاه به اقتصاد و با گسترش اندیشه‌ی سرمایه‌داری بخش‌هایی از دولت برون‌سپاری شدند. یکی از آن بخش‌ها مدارس بودند. با اجازه‌ی آموزش و پرورش و کسب مصوبات مربوطه مراکز آموزشی تحت عنوان مدارس غیر انتفاعی، گسترش یافتند.

مراکز آموزشی در مقاطع مختلف از طریق نخبگان، بازاری‌ها و سرمایه‌داران حمایت می‌شدند، در دولت احمدی‌نژاد نگاه جدیدی به مراکز آموزشی پدید آمد. دلیل این نگاه جدید بود این بود که در مقابله با آنچه آنها ولنگاری فرهنگی می‌نامیدند، برخی از نیروها و شخصیت‌ها با استفاده از سرمایه‌هایی که منشأ آنها نامعلوم بود، اقدام به تأسیس مراکز آموزشی جدید کردند. اما اکنون که در سال 1400 هستیم. شاهد جلوه‌ی دیگری از مراکز آموزشی بودیم. مدارسی لاکچری با هزینه‌های سرسا‌م‌آور، شمار بسیار کم دانش‌آموز و گلچین کردن دبیران با تجربه شکل جدیدی از مراکز آموزشی خلق شدند. این مدارس و دبیرستان‌ها در نواحی شمال و غرب تهران دیده می‌شوند.

این تحلیل‌گر می‌گوید هزینه‌های ثبت نام در این مدارس لاکچری برابر با ده سال حقوق یک کارگر است و در این‌باره بیشتر توضیح می‌دهد: از 200 تا 600 میلیون تومان از والدین برای ثبت‌نام اخذ می‌کنند. حتی هزینه‌های مهدکودک هم به ارقام نجومی رسیده است. مثلاً یک مهدکودک در زعفرانیه برای یک سال تحصیلی نزدیک به 200 میلیون تومان دریافت می‌کند. استدلال صاحبان این مراکز این است که اجاره‌ی ساختمان آنها و هزینه‌ی اجرای برنامه‌های کمک درسی و استخدام معلم‌ها بسیار بالا است. در یک مورد در چهارراه فرمانیه خانه‌ای که مشهور به محل سکونت هایده خواننده قدیمی بود؛ به یک بازاری فروخته شد و امسال به مرکز آموزشی تبدیل شد. خانه‌ای که حداکثر پنج نفر با یک مستخدم در آنجا زندگی می‌کرد، اکنون سی دانش‌آموز دوره‌ی اول و دوم متوسطه در آن تحصیل می‌کنند.

او در پایان درباره‌ی خصوصیات این مدارس لاکچری گفت: خصوصیات این مدارس گلچین کردن این دانش آموزان از دانش آموزان مرفه، احترام فوق العاده به دانش‌آموز، ارتباط مستمر با والدین و دانش آموزان است. براساس قانون اساسی که آموزش باید رایگان باشد و دولت هم متصدی اجرای آن است. چه دلایل سیاسی وجود دارد که این نوع مدارس برای طبقات مرفه سامان گرفته‌اند؟ مخالفین می‌گویند سرمایه‌داری نئولیبرال تا مغز استخوان دیوان سالاری جمهوری اسلامی نفوذ کرده است. در حالیکه کارشناس در تلویزیون و رادیو دم از شعارهای انقلاب می‌زنند یا سیاست‌مداران وابسته به هسته‌ی مرکزی قدرت از انقلابی‌گری دفاع می‌کنند و از زندگی اشرافی و فرهنگ ولنگاری انتقاد می‌کنند. جای تعجب دارد در عمل اصلی‌ترین نهادی که باید نسل جدید را پرورش دهد وابسته به طبقه‌ی سرمایه دار است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا