بیانیه تند و تیز اصغر فرهادی و حرفهای قبلی او [توصیهی زیدآبادی و معززینیا]
اصغر فرهادی کارگردان سینما، بیانیهی تندی در واکنش به برخی حواشی صادر کرده است. حسین معززی نیا و احمد زیدآبادی در یادداشتهایی دربارهی بیانیهی فرهادی، به قطبی بودن افکار عمومی اشاره کردهاند که از او انتظار موضع گیری ایجاد میکند و از او خواستهاند که وارد دو قطبی نشود.
اصغر فرهادی: نمیخواهم قهرمان شوم!
چندی پیش، حسین لامعی، منتقد سینمایی در توییتر نوشته بود: «ماه قبل بود که از داخل وزارت ارشاد به ما خبر رسید که «قهرمان»، “پروانهی نمایش”اش بهمشکل خورده و ۲ هفته است که ۲ تن از اعضای پروانه نمایشِ ارشاد، مجوزش را امضاء نمیکنند… بچههای رسانه به فرهادی پیغام دادند که این موضوع را رسانهای کنند؟ فرهادی گفت: «خیر!». رسانهها به او گفتند که اگر این موضوع رسانهای شود به نفعاش میشود؛ زیرا موجِ رسانهای شکل میگیرد و هم آن ۲ عضوِ وزارت ارشاد زیر فشار میروند، هم اگر این مَردم بفهمند که «قهرمان» مجوز نگرفته، فرهادی به اوج “اپوزوسیون” و “قهرمان” بودن میرسد… فرهادی پاسخ داد که اولا علاقه ندارم این مدلی به آن ۲ عضو ارشاد فشار بیاید، دوما هیچ علاقهای ندارم که با این مدل “مسخرهبازیهای مرسوم”، اپوزوسیون و قهرمان شوم… آری، آنها که دنبال “مسخرهبازیاند”، بروند پی رسولاف و غفوریآذر و امثالشان، فرهادی «هنرمند» است و بر قُلّهی «هنر»».
بیانیهی جدید اصغر فرهادی
متن کامل بیانیهی تازهی اصغر فرهادی در پی میآید:
در تمام سالهای گذشته بنا بر اين داشتم که از ورود به هر حاشیه ای پرهیز کنم و همواره تمرکزم بر نوشتن و فیلم ساختن باشد. تصورم بر این بود که پاسخ بسیاری از حاشیه ها، تهمت ها و تخریب ها در حاصل کارم داده میشود و نیاز به توضیحی نیست. اما این سکوت، برخی را بر آن داشته تا یکسویه هرآنچه را در ذهن بافتهاند بروز دهند، با این اطمینان که فرهادی ورود نخواهد کرد و پاسخی هم نخواهد داد.
بهانهی این نوشته اظهارنظر فردی است که او را نمیشناسم و من را همزمان منتسب به حکومت و خارج از کشور کرده است. خیلی صریح و روشن بگویم: من از شما بیزارم!
چگونه من را فریبکارانه منتسب به حکومتی میکنید که رسانههای تندرویش از هیچ تلاشی برای تخریب و حاشیه سازی و انگ زدن به من در سال های قبل فروگذار نکردهاند؛ حکومتی که نظرم را به صراحت دربارهی مصائبی که همهی این سال ها موجبش شده، گفته ام؛ نوشته ها و گفته هایم دربارهی تمام آن ها موجود است، از دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ تا فاجعهی تلخ و نابخشودنی مسافران کشته شدهی هواپیمای اوکراینی، از تبعیضهای ظالمانه بر زنان و دختران تا بردن کشور به مسلخ کرونا.
چگونه من را منتسب به خود میکنید در حالی که بارها در فرودگاه پاسپورت من را جلب کرده اید و جلسات بازجویی گذاشته اید؟ چگونه من را منتسب به حکومتی میکنید که بارها پیغام فرستاده: «بهتر است فرهادی به ایران بازنگردد»؟
من نه هیچگاه کوچکترین قرابتی با منش و تفکر واپسگرای شما داشته ام و نه سر سوزنی به گزافهگوییهایتان در پوشش حمایت و تعریف و تمجید نیاز دارم.
شما كه سال ها براى فرار از پذيرش مسئوليت خود سعى در جا انداختن واژهى «سياهنمايى» در كنار تکتک فيلمهای من كرديد و شگفت كه در سوى مقابلتان همين تلاش براى متهم كردن من به سفيدنمايى در جريان است!
اگر تا به حال از آزارهایی که برای من پیش آوردهاید سخن به میان نیاوردهام تنها به این دلیل بوده که نخواستهام راهم را جز با کارم که به آن ایمان دارم پیش ببرم؛ هرگز گمان نکنید که از سر همراهی با شما بوده است.
اگر معرفی فیلم من از سوی ایران برای مراسم اسکار شما را به این نتیجه رسانده که من زیر سایهی پرچم شما هستم، صراحتا اعلام میکنم که هیچ مشکلی با لغو این تصمیم ندارم. دیگر برایم سرنوشت فیلمی که با جان و دل ساختهام، مهم نیست؛ چه در ایران، چه در بیرون از ایران. این فیلم ساخته شده است و اگر جانی داشته باشد میماند، اگر نه، فراموش میشود.
متاسفم که تلاشم برای ماندن در ایران، ساخت فیلم در ایران و نمایش آن در ایران، این تعبیر را با خود همراه دارد که او در حال یک بازی دوسویه است. من همواره با تمام وجودم نوشتهام و فیلم ساختهام. کسانی که از نزدیک مرا میشناسند میدانند همیشه عاشق زندگی در میان این مردم و فیلم ساختن برایشان بودهام، با آن که امکان کار و زندگی در هر جای دیگر از دنیا و به دور از حاشیهها را داشتهام.
اما گویی این بار تلاشی گسترده از هر سوی در کار است تا این عشق و امید به سمت دلسردی برود، تعدادی با نشر خاطره های تحریف شده و جعلی، عده ای دیگر با تهمت و ادعاهای خلاف واقع، برخی هم با انتساب من به حکومت.
گرچه اطمینان دارم که بدخواهان همچنان به راه خود میروند اما به احترام آنان که در پی حقیقت اند، این نوشته را منتشر میکنم و به زودی سعی خواهم کرد درباره ی حواشی دیگر نیز با صراحت صحبت کنم.
اصغر فرهادی
پست اینستاگرامی حسین معززی نیا
حسین معززی نیا، نویسنده، دربارهی یادداشت فرهادی در اینستاگرام نوشت:
آقای فرهادی بالأخره تصمیم گرفته واکنش مستقیم نشان دهد. متنی منتشر کرده تا «مواضع» صریحش را توضیح دهد. در پایان متن اعلام کرده بهزودی دربارهی حواشی دیگر نیز با «صراحت» سخن خواهد گفت.
قهرمان فیلم محبوب من نیست (البته قابل تأمل و محترم است)، دربارهی بخشی از این «حواشی» هم نمیتوانم نظری بدهم چون مثلاً این مستند اخیر را ندیدهام. اما دربارهی اصل حاشیهها، یعنی تلاشی که از روزهای برگزاری جشنوارهی کن آغاز شد تا اصغر فرهادی وادار شود اعلام «موضع» کند، ترجیح شخصیام این بود هرگز وارد این بازی نمیشد.
درک میکنم وقتی یاوهگوییها طاقت آدم را طاق میکند، تحمل دشوار است و یک جایی صبر به پایان میرسد. اما این بازی پایان ندارد. واردش که بشوی آلوده خواهی شد. چون کسانی آن سر بازیاند که درکشان از دنیا پرسپولیس ـ استقلالی است؛ این وری هستی یا آن وری؟ سریع بگو. از نظر اینها عمیقترین کنش بشری، صدور اطلاعیه است. متعالیترین عمل، بالا بردن تابلوست. مقصود را در یک کلمه منتقل کردن. اظهارنظرهای یک سطری. دنیای اینها «اعلام موضع» است. همیشه باید «صریح» باشی. دائم باید بگویی «موضع»ات چیست.
دنیای اینها هر ده دقیقه یک بار بر مبنای جدیدترین سرخط خبرها «به روز» میشود. پس باید دست کم روزی یک بار بگویی «موضع»ات چیست. همانها که وقتی کنار دستت فیلم میبینند هنوز تیتراژ پایانی بالا نیامده کلهشان را میآورند توی حلقت و میپرسند چطور بود. «بود» و نه هست. فیلم هنوز تمام نشده ولی برای اینها تمام شده. از بس که تشنهی «موضع» تازهاند. تیتر یک میخواهند. هر پدیدهای در دنیا موقعی برایشان جذاب است که بشود چیزی از تویش بیرون کشید. چند کلمه «حرف حساب» که صراحت داشته باشد. توی فیلمها دنبال موضع میگردند و از هنرمند هم میخواهند «صریح» و «به روز» باشد.
این قصهی تلخ کل دنیاست. این روزها هر فرش قرمزی که پهن میشود باید به خبرنگار همان را بگویی که برایش له له میزند. هنرمند اما دلیلی ندارد وارد این چرخهی هرز شود. هنر میماند و اینها میروند. هنر قلمرو «صراحت» نیست. میدان تناقضهاست و پیچیدگیها. تناقضهایی که از خروارها «صراحت» اینها صریحتر است و تیزتر. اما هر کسی درک این پیچیدگی را ندارد. برایش تربیت نشده. اینها را میشود واگذار کرد به بازی خودشان تا ببینیم دوشادوش سیاستمدارن، سیاستپرستان و بوقچیها، با صراحتشان چه گلی به سر آیندهی دنیا خواهند زد.
زیدآبادی: صبور باش و حرص نخور برادر!
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، در یادداشتی تلگرامی در این باره نوشت:
اصغر فرهادی کارگردان شهیر و توانمند سینمای ایران این روزها گرفتار بلیهای شده است که برخی به آن “حاشیه” میگویند.
من به عنوان نیمچه علاقمندِ سینما، عموم آثار فرهادی را دیدهام و به نظرم او هم کارگردانی اهل فکر و دلسوزی برای کشورش هست و هم از زاویهای ظریف و زیبا به جنبههای تراژیک و بغرنج زندگی آدمهای معمولی مینگرد.
به علت همین نگاه ظریف، فرهادی مورد استقبال مجامع هنری بینالمللی قرار گرفته و در بین ایرانیان هم بسیار محبوب شده است. این واقعیت طبعاً افزون بر آنکه حسادتهایی را برمیانگیزد، دو سرِ قطببندی سیاسی در ایران را هم به طمعِ بهرهبرداری از او برای مطامع خود میاندازد.
فرهادی باید متوجه باشد که اولاً دو سرِ این قطب بندی کاذب، همۀ مردم ایران یا بخش بزرگی از آنها نیستند که لازم باشد او از سر و صدایشان بهراسد و خود را به واکنش اندازد. و ثانیاً این دو سر، هر دو تمامیتخواهند و به کوچکترین استقلال رأیی رضایت نمیدهند و مریدِ مطلقاً تسلیم میطلبند؛ همانطور که در کتاب آمده است:
“وَلَن تَرضىٰ عَنكَ….حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم” (از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه کاملاً تسلیمشان شوی)
پس ای برادر! اگر از من میشنوی هر دوی اینها را به حال خود رها کن و به کار اصلیات برس. تولید اثرِ فاخر و تأثیرگذار است که پایدار و ماناست و جامعه هم قدردان آن است. غوغاها مثل کف روی آب است. دیری نمیپاید که فرو مینشیند و تمام میشود. حرص آن را نخور و صبور باش و کارگردانی کن.
انتهای پیام