آبادی فرهنگی دکتر شریعتی به عشق زادگاهش زیر تلی از خاک
کتابخانهای که دکتر علی شریعتی با رنج بسیار برای رشد علم و دانش مردم زادگاهش بنا کرده بود این روزها به ویرانهای تبدیل شده و کتابهایش را زیر تلی از خاکها مدفون کردهاند؛ این روزها جوانان این منطقه در همان کتابخانه مشغول بازی پینگپنگ هستند؛ گویی آنان از هزار دغدغه دکتر شریعتی برای پیشرفت فرهنگی این روستا یکی را هم نمیشناسند.
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، روستای کاهک؛ زادگاه دکتر علی شریعتی، به گفته برخی از اهالی ساکن آنجا، دومین روستای تاریخی خراسان رضوی و جزو شش روستای کشوری است که بناهای تاریخی آن حفظ شده و مردم اکثراً در خانههای خشتی و گلی زندگی میکنند، گویی تکنولوژی و علم به این روستا قدم نگذاشته و یا مردمانش توان ساخت و ساز جدید نداشتهاند. اما واقعیتها حکایت دیگری را روایت میکند.
کاهک روستایی است دوستداشتنی که وقتی قدم در آن میگذاری راهی گذشتههای خیلی دور میشوی. روستایی که شمال آن محصور به کوههای خراسان رضوی است و جنوب آن با فاصله ۲۰ کیلومتری وصل به کویر ایران میشود. روستایی که علیرغم داشتن ظرفیتهای بسیار بالا سرمایهگذاری بسیاری در آن برای گردشگری نشده است.
روستایی که به نوشته پوران شریعت رضوی، همسر دکتر علی شریعتی در کتاب «طرحی از یک زندگی»؛ «کاهک جایی که علی در آن متولد شد و مزینان محلی که در آن نمو یافت.»
با ورود به کوچههای قدیمی به سراغ پیرمردان و اهالی روستا برای بیان اقدامات و خاطراتی از دکتر علی شریعتی میروم. استاد دانشگاهی که معلم انقلاب نام گرفت؛ عنوانی بزرگ که از او چهرهای بارز ساخت و بهعنوان یک نماد انقلابی شناخته شد. در مشهورترین دانشگاههای کشور و جهان تحصیل و با افراد بزرگی از جهان دانش و سیاست معاشرت کرد و در دانشگاه فردوسی مشهد به تدریس پرداخت.
نابودی کتابخانه و دفن کتابها
بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی به محلی قدم میگذارم که هنوز بر سر نصب یک تابلو برای بیان زادگاه آن مرد بزرگ در این روستای دورافتاده در خراسان رضوی با مزینانیها که مدعی هستند اختلاف است و اجازه نصب تابلو در کنار جاده داده نشده است. به روستایی قدم میگذارم که بعد از آسمانی شدن آن مرد بزرگ، کتابخانهای که او با رنج زیاد برای رشد علم و دانش مردم زادگاهش بنا کرده بود این روزها به ویرانهای تبدیل شده، کتابهایش را زیر تلی از خاکها مدفون کردهاند و جوانان امروز در همان کتابخانه مشغول بازی پینگپنگ هستند و نمیدانند که دکتر چقدر دغدغه پیشرفت افراد را در روستایشان داشت.
محمد کاهه، عضو شورای اسلامی روستای کاهک در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی با بیان اینکه کتابخانه دکتر علی شریعتی که در داخل پارک روستا تأسیس شده بود بیش از ۲۰۰۰ جلد کتاب داشت، گفت: در آن زمان از روستاهای مجاور برای امانت گرفتن کتابهای این کتابخانه که در منطقه تک بود میآمدند.
این فرهنگی بازنشسته اضافه کرد: به دلیل اختلافاتی که در روستا و جو سیاسی که علیه دکتر توسط برخی ایجاد شده بود کتابهای کتابخانه را بیرون ریختند و یادم هست بخشی از آن کتابها را در کنار دیوار کتابخانه دفن کردند و نابود شد.
تأسیس صندوق قرضالحسنه
کاهک روستایی است که تاکنون خبرنگاران و رسانههای جهان از اقدامات نیکوکاری و کارهای خیر آن اندیشمند بزرگ به راحتی گذشتهاند و به ندرت به آنها اشاره شده و شاید نیز عدهای نمیخواهند یادی شود و علی را با صندوق قرضالحسنه حضرت زهرا(س) بشناسند.
اندیشمند و دکتری که در کنار تحصیل علم و دانش برای اهالی روستایش صندوق قرضالحسنه تأسیس کرده و از برکت آن صندوق خیریه، مدرسه، شرکت تعاونی و غسالخانه، کتابخانه و پارک ساخته شده و با گذشت ۴۰ سال و فوت اعضای صندوق خیریه هنوز زمینهایی که خیران از برکت این صندوق خریداری کرده و یا اهدا شده دست نخورده است، اما خیری نیست که آنها را سرو سامان داده و راه دکتر علی شریعتی را ادامه دهد.
بندزارهای کاهه را به مردم واگذار کردم
دکتر علی شریعتی در نامهای که برای صندوق خیریه فاطمه الزهرا(س) در آن دوران نوشته بیان کرده است: «چون برای من مسافرتی پیش آمده و ادامه کارم در آن صندوق مقدور نیست این چند نکته را یادآوری میکنم:
۱_ بندزارهای کاهه را به مردم کاهه واگذار نمودهام و از آقای ایادی خواهش کردهام از امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند تا این زمین بهصورت منبع خیر و خدمتی برای کاهه درآید…
۲ـ از این پس بهوسیله همسرم حقوق ماهیانهام را به صندوق خواهم پرداخت و…
در روستای کاهه به خانه مرحوم محد تقی شریعتی، قدم میگذارم. روشنفکری که معتقد بود معارف اسلامی را باید به گونهای به جامعه و به خصوص نسل جوان انتقال داد که با ملزومات و اقتضائات دوره مدرن همخوانی و سازگاری داشته باشد.
تقدیر همیشگی از معلم قرآن
پای به مدرسهای قدیمی در روستای کاهک میگذارم که مردم مدعی هستند خیران زمین آنرا دادهاند، اما توسط آموزش و پرورش فروخته شده و این روزها خانوادهها در آن ساکن هستند. با همان دیوارهای کاه گلی و خشتی و با همان نماهای قدیمی مدرسه که دانشآموزان قدیمی به خوبی خاطرات و شیطنتهایی که در این کلاسهای درس داشتند و تا چهارم ابتدایی در آن درس خواندهاند را به خوبی به خاطر دارند.
داخل مدرسه هستم که پیرمردی از راه رسید و گفت: من با دکتر همکلاس بودم و مادرم استاد قرآن دکتر علی شریعتی است. پیرمرد سنش را دقیقا به خاطر ندارد.
حسین ملا مصطفی کاهه نیز با اظهار اینکه دکتر علی شریعتی در چند خانه آن طرفتر در خانه قدیمی ما درس میخواند و مادرم استاد قرآن او بود، افزود: به واسطه قرآنی که مادرم به او قرائتش را یاد داده بود هر زمان دکتر به این روستا قدم میگذاشت به خانه ما میآمد و از مادرم احوالپرسی و بسیار قدردانی میکرد.
مکتبخانهای کوچک اما پربرکت
وی با اشاره به مکتبخانه قرآن مرحوم پدر و مادرش؛ ملا زهرا که سالهای زیادی در روستای کاهک به آموزش قرآن مشغول بودند، بیان کرد: مرحوم پدرم در ابتدا به مردان قرآن یاد میداد و به دختران و زنان نیز مادر مرحوم قرآن آموزش میداد، اما بعد از رحلت پدرم، مادرم آموزش تمام بچهها را در طول تابستانها بر عهده داشت.
کاهه با اشاره به اینکه ۵۰ سال است پارکی که دکتر برای بازی و سرگرمی بچهها احداث کرده را آبیاری میکند تا درختانش سالم و شاداب بمانند بیان کرد: اگرچه خانه کوچکی در این آبادی داشتیم، اما همان خانه کوچک که محل آموزش قرآن بود پر برکت بود. قرآن را به شیوه عم جزء آموزش میدادند.
اهدای تراکتور
پیرمرد ۷۰ ساله با بیان اینکه دکتر علی شریعتی اولین شرکت تعاونی را در روستای کاهک از طریق همان صندوق قرضالحسنهای که تاسیس کرده بود دایر کرد و محلی برای انجام کارهای خیر و کمک به نیازمندان روستا بود، گفت: یکی از اقدامات دکتر علی شریعتی کمک بسیار زیاد به فقرا و نیازمندان روستای کاهک بود.
وی با بیان اینکه این شرکت تعاونی تعطیل شده افزود: از تهران، لباس، خوارکی و موارد مورد نیاز زیادی را برای کمک به نیازمندان برایم میفرستادند تا توزیع کنم و دکتر همیشه تاکید داشت اقلام ارسالیاش به دست نیازمندان واقعی روستا برسد.
این پیرمرد میانسال با اشاره به ورود اولین تراکتور به روستایشان اظهار کرد: از اقدامات بسیار خوب دکتر تهیه و خریداری یک عدد تراکتور برای اهالی روستا بود که آن را در اختیارمان گذاشت و برای شیار زمینهای کشاورزی و کاشت محصولات از آن استفاده میکردیم و مبلغ کمی را فقط برای گذران زندگی به راننده تراکتور که در اختیارش بود و از آن نگهداری میکرد میپرداختیم.
بخوان و بخوان و بخوان
یکی از اهالی کاهه درباره آرزوهای دکتر شریعتی گفت: علی شريعتی در توصيهای خطاب به فرزندش و در واقع همگان گفته است: «اگر میخواهی گرفتار هيچ ديكتاتوری نشوی بخوان و بخوان و بخوان.»
و یکی از آرزوهای دیگرش این بود که از کاهک یک سهم آب بخرد و به نام حضرت زهرا کنم و به نام مادرم و از درآمد این آب دانشآموزان مستعد و نیازمند روستا را شناسایی و برای تحصیلشان در شهرهای دیگر کمک کند. آرزویی که به سرانجام نرسید.
به یاد جمله دکتر در کتاب «فاطمه، فاطمه است» میافتم، جایی که بیان کرده است: «برای مقاومت در برابر این دعوت شوم غرب بزرگترین امکاناتی که در اختیار جوانان اسلامی است _ علیرغم چیزهای دیگری که ندارند _ داشتن نمونههای متعالی است که چهرهشان بر پیشانی این قرن باید تصویر بشود تا نسل امروز که نمیخواهد در سنتهای پوشالی و ارتجاعی و ضد اسلامی و ضد انسانی قدیمی گرفتار بشود و میخواهد نجات پیدا کند و هم نمیخواهد قالبهای تحمیلی استعمار فرهنگی و فرنگی غرب را بپذیرد و در برابر مدرنیسم پلید امروز تسلیم بشود، بتواند با آن سلاح در برابر هجوم غرب بایستد.
انتهای پیام
هی روزگار ….
بنده اهل این روستا هستم …هیچ جای دنیا برای من مثل این روستا نیست .دلتنگی برای پدر و مادر از یک طرف و حال و هوای روستا از طرف دیگر .کافیست یک بار برای مدتی در روستا ساکن شوید تا حال و هوای رمز آلود آن را با مغز استخوان خویش حس کنید.