قصاص آرمان و یادآوریِ چند نکته
مهدی میرآبی، نویسنده و روزنامهنگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «قصاص آرمان و یادآوریِ چند نکته مهم» نوشت:
آرمان قصاص شد. اعدام او به همان اندازه تکان دهنده و ناراحت کننده بود که رفتارهای والدین و وکلای او! سؤال پیش میآید چرا؟
زیرا از همان ابتدای صورت گرفتن این قتل، تیمِ به رهبریِ پدر آرمان (متشکل از وکلا و اطرافیان، منظورم از اطرافیان بعضی روزنامههاست!) در صدد برآمدند تا ارتکاب قتل او را با سناریوهای مختلف انکار کنند. علیرغم فرصتهای زیادی که خانواده شکور به آنها داد اما آنها تا آخرین لحظات روی مواضعِ اشتباه خود ایستادند و پافشاری کردند. همین موضوع خانواده مقتول را در جهت اجرای حکم جدیتر و مصممتر کرد.
خانم شکوهی (مادر غزاله) بارها و بارها گفته بود که اگر آرمان راستش را بگوید یا اینکه جای جسد را نشان دهد او را میبخشم! به گمانم آرمان اشتباه کرد که راستش را نگفت. “آرمان قربانیِ تحلیلهای وکلای خود شد.”
وکلای آرمان تحلیل متناقض و کاملاً اشتباهی از روند ماجرا داشتند و گمان میبردند اکنون که آرمان چهار الی پنج بار پای چوبه دار رفته و هر بار مادر غزاله فرصت دوبارهای به حیات او بخشیده (بخشیدن موقت) در مرتبه آخر بخشیدن موقت خود را به دائم تبدیل میکند و از حکم قصاص میگذرد. نهایت اما همه چیز بر خلاف تصور آنها و بخش وسیعی از مردم که ماجرای پرونده را دنبال میکردند رقم خورد. واقعیت این است که قتل غزاله به دست آرمان محرز شده بود و قضات نظر قطعی خود را در این خصوص صادر کرده بودند و حکم در دیوان عالی (نه یکبار) صادر شده بود. اما آنچه باعث به تعویق افتادن اجرای حکم میشد این بود که خانم شکوهی میخواست پی به واقعیت ماجرا ببرد. به این معنا که بداند سرنوشت پیکر دخترش چه شده است تا در صورت امکان آن را بیابد و مزاری برایش فراهم آورد. وانگهی در طول این هشت سال وکلای آرمان از هر روزنهای ولو جعلی استفاده کردند تا بتوانند ماجرای قتل را مبهم و گنگ جلوه دهند و قضات و به ویژه خانواده مقتول را در این زمینه دچار تردید کنند.
برجسته کردن ابهامات روی برخی رسانهها هم تأثیر گذار بود و آنها خواسته یا ناخواسته تحلیلهای نادرستی در گزارشهای خود ارائه میدادند.
اینکه آرمان تحت شکنجه اعتراف به قتل کرده یا غزاله قرارهای متعددی در همان روز داشته و اینکه در دبی و روی ویلچر دیده شده و مطالبی از این قبیل کاملاً کذب، مندرآوردی و بیاساس بود که ثمرهای جز بازی دادن افکار عمومی و جریحه دار کردن احساسات خانواده مقتول نداشت.
تحلیل و به ویژه در این نوع مواردِ حساس باید منصفانه، بیطرفانه و عاری از هر گونه منیات شخصی باشد.
با این حال ماجرای این پرونده هم بسان بسیاری از پروندهها پس از کش و قوسی طولانی و مدتدار به شکلی نامتعارف و حیرتآور بسته شد.
چرا که هیچ کس فکرش را نمیکرد دو خانوادهای که در سفر تفریحیِ ترکیه برای فرزندانشان مقدمات جشن شادی فراهم آورده بودند، دست آخر آنها را نه در لباس عروسی بلکه در کفن مرگ به خاک بسپارند.
پانوشت: در دی ماه ۹۸ خانم شکوهی طی مصاحبه مفصلی با روزنامه شهروند خبر از فرصت یک ماهه به آرمان داد. آن یک ماه سپری شد و در آن محدودهی زمانی و حتی چند ماه بعد خبری از اجرای حکم نشد. تصور بنده و بعضی دوستان رسانه بر این بود که آرمان بخشیده شده است. به همین منظور در اول مرداد ۹۹ مقالهای با عنوان “امین اعدام شد، آرمان نه” نوشتم. آن تحلیل را بنده بر اساس بخشیده شدن آرمان به نگارش درآوردم که بابت این لغزش از مخاطبانم پوزش میخواهم.
انتهای پیام
جناب میرابی همین مقاله شما امین اعدام شد ارمان نه ونقش ……….؛خوب بلدید سخنرانی کنید برای دیگران ندانم کاری شما از همین جا تیشه زد به ریشه سرنوشت ارمان متن فوق را هر اولیائ دمی بخواند درقصاص جری تر می شود بروید استغفار کنید وبعد بمیرید
وقتی چیزی پیدا نشده آرمان چه جوری قاتل شده مگه مفقودالاثرای جنگ که بعد سی سال پیدا شدن تا پیدا شدن پیکر مفقودالاثر نبودن اگر هم پیدا میشد باز میشد درگیری و قتل غیر عمد آرمان شهادتت مبارک
وقتی چیزی پیدا نشده آرمان چه جوری قاتل شده مگه مفقودالاثرای جنگ که بعد سی سال پیدا شدن تا پیدا شدن پیکر مفقودالاثر نبودن اگه هم پیدا میشد باز میشد درگیری و قتل غیر عمد آرمان شهادتت مبارک