«چفیه، شهید سلیمانی و سند 2030» در خدمت گرفتن رأی اعتماد!
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی با عنوان ««چفیه، شهید سلیمانی و سند 2030» در خدمت گرفتن رأی اعتماد!» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
آقای نوری سومین وزیر پیشنهادی آقای رئیسی برای وزارت آموزش و پرورش روز یکشنبه هفتم آذر برای گرفتن رأی اعتماد با انداختن چفیه بر گردن، به مجلس رفت و شاه بیت دفاع از صلاحیت خودش را توسل به نام و قداست «شهید سلیمانی» و مخالفت با «سند 2030» قرار داد که در این موارد چند نکته قابل تأمل است:
- «چفیه» همچون «پوتین» نماد ظاهری جهاد و دفاع مقدس در قبال نمادهای واقعی و معنوی اخلاص، تلاش، تدبیر، گذشت، فداشدن و …؛ میباشد و چون نمادهای واقعی و معنوی قابل مانور و نمایش نیستند، برای ترویج جهاد و دفاع، چارهای جز توسل به نمادهای ظاهری نیست؛ اما نباید «نمادگرایی» ظاهری ما را گول بزند و تمسک به آنها جای تمسک به نمادهای واقعی جهاد و دفاع یعنی ترویج عملی اخلاص، بسیجی بودن، جهاد مقدس علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی را بگیرد. مردم بزرگ ایران ضمن قدردانی از چفیه به دوشان واقعی سالهای جهاد و دفاع که جان، مال، حیثیت و آبروی خود را در راه تعالی مردم ایران فدا کردند، هرگز چفیهداران دورویی همچون «خاوری مدیر عامل سابق بانک ملی» را که در پس این نماد مقدس، به نان و نوا رسیدند و با تاراج سرمایه این مردم، در کانادا و دیگر کشورها به سودای دنیایی خود مشغولند، فراموش نخواهد کرد و به سان «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد»، لذا خوف این دارد مبادا چفیه دوباره وسیله کاسبی گردد!
- اینکه آموزش و پرورش به واقع و عملاً هدف خود را تربیت انسانهای عالم، صالح، کاردان و متعهدی همچون «شهید سلیمانی» قرار دهد، آرزوی همه است ولی وزیر پیشنهادی باید توجه کند که اولا شهید سلیمانیها «دردانهها و تکدرختهای» ملتند که تعدادشان همیشه محدود و انگشتشمار است. ثانیا آنان نه تربیت شده صرف آموزش و پرورش که تربیت شده شرایط خاصند لذا شخصیت خاص آنان را غایت و هدف یک وزراتخانه قرار دادن، چه بسا مصداق ضرب المثل «سنگ بزرگ علامت نزدن است»، باشد. ثالثا در این جا هم خوف آن است که نام این شهید والا مقام سپر اهداف مادی، حزبی و جناحی گردد.
- از اردیبهشت 97 که رهبری راجع به سند 2030 به مسئولان هشدار داد که «با دقت و تأمل بیشتر پیش روند تا مبادا با اجرای حساب نشده این سند، زمینه ترویج فرهنگ غرب فراهم آید»، گروهی این سند را «پیراهن عثمان» برای حمله به دولت روحانی ساختند و امروز هم وزیر پیشنهادی برای گرفتن رأی اعتماد، مخالفت با این سند را کارساز دیده و میگوید: «شورای عالی آموزش و پروش در برخی مواقع برای نفوذ سند آموزش ۲۰۳۰ منفعل عمل کرد و حتی برخی اعضا، آن سند را همراهی کردند! سرکردگان سند آموزش ۲۰۳۰ جایی در نظام آموزش و پرورش نخواهند داشت». متأسفانه دولت روحانی در آن زمان شاید به جهت ترس از چسبیدن وصله «مخالفت با رهبری» به تبیین سند 2030 و رد ادعاهای مخالفان در باره آن نپرداخت و با این که سند 2030 ترجمه و سرفصلهای مهم آن در سایتها به وفور منتشر گردیده، ولی مدعیان ارزشها تا به حال موارد تباین این سند با ارزشهای دینی و انسانی را نشان نداده و حتی آقای بطحایی وزیر آموزش و پرورش اصولگرای دولت روحانی گفت: «آنچه در 2030 گفته شده را به صورت متعالیتر در سند تحول خودمان و مبانی تعلیم و تربیت اسلامی داشته و نیازی به 2030 نداریم». با توجه به آنچه گذشت به چه ملاکی وزیر پیشنهادی برای جلب رأی اعتماد علم مخالفت با سندی که اجرا نمیشود، را بلند میکند؟
کاش وزیر پیشنهادی بدون توسل به موارد بالا و صرفا با ارائه برنامه علمی و قابل عمل و نقد نامدیریتیهای گذشته، نمایندگان را بر توانمندی خود در ارتقا دادن آموزش و پرورش و رفع نابسامانیهای موجود امیدوار و به دادن رأی اعتماد راغب میساخت و بدین گونه نه خود در مظان استفاده ابزاری از مقدسات و باورهای مردم قرار میگرفت و نه سرمشق استفاده ابزاری میشد.
انتهای پیام
(هدف، وسیله را حتما توجیه میکند) جناب حیدری. [مسئولان] بکرات این اصل را ثابت و بدان عمل کرده است. لذا نظرات و اعتقادات این نوری تازه بدوران رسیده شاذ نیست و جای تعجب هم ندارد.