در فقدان آخرین نماینده نسل بی مثال حوزه علمیه تهران
آیتالله سید عباس حسینی قائم مقامی، رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ آلمان، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «در فقدان آخرین نماینده نسل بی مثال حوزه علمیه تهران» نوشت:
هو الحی
ضایعه رحلت حکیم متأله، فقیه متضلّع، استاد گرانقدرم حضرت آیت الله سید رضی شیرازی (رفع الله درجاته) خسارتی جبران ناپذیر برای حوزههای علمیه و محافل علمی و اخلاقی و به خصوص حوزه علمیه تهران به شمار میآید. (إلاّ أن یشاء الله)
آن عالم ربانی به حق، آخرین بازمانده نسل بی مثالی بود که نُماینده جامعیت کمنظیر حوزه علمیه تهران به شمار میآمدند. اجتماع سرآمدان و نخبگان علمی حوزههای علمیه نجف، قم، اصفهان و… در حوزه علمیه تهران، به آن غنا و جامعیت کمنظیری بخشیده بود که متاسفانه در دهههای اخیر با فقدانِ جایگزین ناپذیر شخصیتهای آن نسل طلایی به سرعت از رونق آن کاسته گردیده و اینک تقدیر چنین بود که دفتر این نسل طلایی با رحلت فقیه و حکیم کم نظیر آیت الله آقا سید رضی شیرازی خاتمه یابد.
آیت الله شیرازی ازنادر شخصیتهایی بود که علیرغم تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف و دریافت اجازه اجتهاد از بزرگترین استادان آن حوزه در عنفوان جوانی، خود را فارغ و بی نیاز از تداوم تحصیل و توسعه دانش و معرفت نیافت و به مصداق “الحکمة ضالّةُ المؤمن، فحیثُ وجدَها فهُو أحقُّ بها” به دنبال گمشده خویش هرگز از پای نشست. از یاد نمیبرم خاطراتی که آن جناب از سفرهای سالیانه خود از نجف به ایران، برای بهره مندی از استادان نامدار و کم نظیر آن روزگار حوزه تهران همچون آیت الله میرزا مهدی آشتیانی، آیت الله شیخ محمد تقی آملی، آیت الله شعرانی و… بازگو مینمود و نیز بعدها پس از مهاجرت به تهران، سفرهای پی در پی به قزوین برای کسب فیض از محضر حکیم الهی، فقیه صمدانی حضرت آیت الله رفیعی قزوینی!
در گذشتهی حوزههای علمیه، خصوصاً حوزه علمیه تهران که جامعیت و تنوع علوم، ویژگی جدایی ناپذیر آن به شمار میرفت، عنوان “جامع المعقول و المنقول” به معنای صاحب نظری و مهارت کامل در علوم عقلی و نقلی (فقه، اصول، فلسفه، عرفان، تفسیر و…)، معرِّف شخصیتهایی بود که نمایندگی و سرآمدی این حوزه را عهده دار بودند، و آیت الله شیرازی، به حق در این سلسله قرار دارد.
تبحر در علوم معقول و مهارت در علوم منقول، همهی ویژگی مرحوم استاد آقا رضی شیرازی نبود بل فراتر از اینهمه، برخورداری از فضایل و اخلاق والای انسانی، مردم دوستی و مردم داری، روشن بینی، شخصیت شمول پذیر، همزبانی و ارتباط مؤثر با اقشار و طبقات مختلف از نخبگان تا عموم افراد جامعه، از ایشان چهره عالمی ربّانی تصویر میکرد که دیدار، همنشینی و هم سخنی با او برانگیزنده شوق و رغبت به معنویت، اخلاق و دینداری خصوصاً در نسلهای جوان و تحصیل کرده بود.
هرگز از یاد نمیبرم إنذار و زنهارِ مشفقانه آن بزرگوار نسبت به خطر آسیبهای اخلاقی و علمی که حوزههای علمیه و روحانیت را در جامعه امروز تهدید میکند و بسا از دامنه غنای فکری و علمی، نیز مرجعیت اجتماعی و تأثیر اخلاقی و معنوی آنان بکاهد. و ایشان خود با شناخت عمیق و مسئولانه از رسالتهای علمی و اخلاقی حوزههای علمیه و روحانیت، در طول سالیان علی رغم دعوتها و اصرارهای فراوان، ثابت قدم بر عهد خویش باقی ماند و از پذیرش هرگونه مسئولیتی که کمترین تزاحم با مسئولیتهای اصیل روحانیت داشت، قاطعانه پرهیز نمود و حتا با آن که به حق شایستهاش بود آنگونه که خود میفرمود، به تأسی از استادان بزرگوارش همچون آیت الله شیخ محمد تقی آملی و آیت الله میرزا احمد آشتیانی از پذیرش مناصب رسمی حوزوی همچون مرجعیت و انتشار رساله پرهیز نمود.
به یاد دارم در سالیان خوش تلمذ در محضر شریف آن استاد گرانقدر، با آنکه بسا در همان زمان دیگرانی در مرتبه شاگردی او سطوح عالی را تدریس میکردند، آن انسان نمونه بر حسب نیاز و تقاضای شاگردان، به تدریس متون ابتدایی و میانی همچون معالم در اصول و منظومه در فلسفه اهتمام نمودند و از استاد بزرگوار خود مرحوم علامه ذوفنون آیت الله شعرانی نقل میکردند که این علوم و معارف، امانتی است که باید به اهلش و به محل نیاز برسد.
برخورداری از نگاه تفاهم پذیر و انسانی به موضوعات اجتماعی و دینی، از رهگذر توفیق سفرهای متعدد و آشنایی با جامعه جهانی، نواندیشی و نوگرایی فقهی در عین پایبندی تام به روش سنتی اجتهاد و التزام به اصول و مبانی فقهی و بهرهگیری از زبان عقلانی در تبیین معارف دینی، بخشی از فضایل پرشمار آن شخصیت کمنظیر علمی و روحانی بود. تاکید آن بزرگوار بر ضرورت تجدید نظر در پارهای احکام تعایش و ارتباط با غیر مسلمانان، و نیز إناطه و اشتراط اجرای حدود در جامعهای که از شاخص عدالت برخوردار باشد، نمونهی از روشن اندیشی ها و واقع بینیهای آن فقیه فرزانه بود…
و اینک در ایامی که هنوز قامتِ خمیده از فقدان استوانه حکمت و معرفت، حضرت آیتالله استاد حسن زاده آملی (رحمة الله علیه) راست نآمده، ضایعه فقدان استاد دیگرم، حضرت آیت الله آقا سیدرضی شیرازی که از سابقه همدرسی و همراهی با استاد حسن زاده، در بسیاری از دروسِ بزرگان و اساطین حوزه تهران برخوردار بودند درد مضاعف و ضایعه مکرری است که فقط با چشمداشت به فضل الهی، میتوان تشفّی و جبران آن را امید داشت. (اللهم آمین).
با قلبی انباشته از غم و اندوه، این مصیبت بزرگ را به محضر ولی الله الاعظم (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)، حوزههای علمیه، محافل علمی و نخبگانی، همه ارادتمندان و شاگردان و خصوصاً بیت مکرم آن عزیز راحل تسلیت عرض مینمایم.
والسلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا
انتهای پیام