بیم و امید مذاکرات
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «بیم و امید مذاکرات» دربارهی مذاکرات احیای برجام نوشت:
آغاز مذاکرات هستهای با کشورهای اروپایی و مذاکره غیر مستقیم با آمریکا برای احیای برجام و بازگشت طرفین به تعهدات همزمان حامل امیدهایی برای آینده و ترسها است.
یک: اگر موضع منتقدان برجام در گذشته را مدنظر قرار بدهیم، در حال حاضر منتقدان سابق خودشان اهرم مذاکرات را به دست گرفتهاند. تفاوت اصلی آنجاست که افرادی که سالهای گذشته متن برجام را ناکافی میدانستند و دولت وقت را به کم کاری، عقبنشینی، وادادگی، امتیاز دادنهای بیهوده به غرب و آمریکا و در نظر نداشتن منافع ملی محکوم و همین ادبیات را در هر جلسه رسمی و غیر رسمی تکرار میکردند و به کلیدواژه حاکمیت و یا تصمیم نظام توجهی نمیکردند، امروز دقیقا در همان جایگاهی قرار گرفتند که روزگاری منتقد سرسخت آن بودند. مذاکره کنندگان، مذاکره میکنند و میبایست توجه داشت علاقه شخصی، نزدیکی و دوری آنان به جریانهای سیاسی و سایر موارد بیتاثیر و کماثر است. بنابراین برخلاف نظر برخی از چهرههای سیاسی و نمایندگان سابق مجلس که مذاکره کنندگان را به دلیل مواضع سالهای قبل مورد نقد قرار میدهند، به نظر میرسد مذاکره کننده براساس تجربه و شیوههای خود مبلغ سیاستهای کلی نظام هستند.
دوم: بازگشت به مذاکرات هستهای بیش از آن چیزی که گمان میرفت طولانی شده است. بیش از شش ماه تاخیر برای بازگشت طرفین به میز مذاکره و رسیدن به نتیجهای مشخص و قابل لمس زمان برده است. بنابراین هر دو طرف مذاکره کننده خواستههای خود را در این مدت ارزیابی مجدد کردند، در چنین شرایطی به نظر نمیرسد طرف مقابل به سادگی حاضر به امتیاز دادن و یا برداشتن تحریمها شود، اما همزمان نشریات داخلی بدون توجه به این نکات در حال انتقال ادبیات بسیار مثبت از مذاکرات هستند، در صورتی که بررسی مواضع هر کدام از کشورهای طرف مذاکره ما را با نتیجهای دیگری روبرو میکند. صحبتهای راب مالی مسئول تیم مذاکره کننده آمریکا با ایران که قبلتر نظرات بسیار مثبت درباره بازگشت ایران به برجام داشت و تحلیلهایی نزدیک به واقعیت را بیان میکرد، حال در گفتگو با یکی از رسانههایی آمریکایی شرایطی را بازگو میکند که رسیدن به نتیجهای مشخص را دشوارتر میسازد. سخنان نماینده روسیه، آلمان، فرانسه و سایر کشورها را نیز نمیتوان چندان جدی گرفت. این کشورها دقیقا همان سیاستهایی را پیگیری و دنبال میکنند که در نهایت امر به صدور قطعنامههای سازمان ملل و گسترده شدن چتر تحریمها را به دنبال داشت.
سوم: بررسی نوسانهای پیوسته بازار ارز، طلا و حتی بازار سرمایه قبل از شکلگیری مذاکره و آغاز آن قابل ذکر است. طی روزهای اخیر با کوچکترین خبر منفی و یا مثبت از وین و نشر خبرها و تحلیلهای مرتبط با مذاکرات هستهای و احیای برجام بازارهای مختلف به آن واکنش نشان میدهند. این همه نشان میدهد گذشت زمان و طولانی شدن بازگشت به میز مذاکره نه تنها دستاوری برای اقتصاد کشور به همراه نداشته است، بلکه شرایط را برای شرکتها و بازرگانها نسبت به گذشته حساستر کرده است. به عبارتی دیگر، سرمایهگذاران و کسانی در بخش خصوصی به کسب و کار مشغول هستند بیش از آنکه نحوه ورود به مذاکرات، شخصیتها و شیوه دفاع از برنامهی هستهای برایشان مهم باشد، به رفتار بازار نگاه میکنند.
چهارم: در حال حاضر رسیدن به نتیجه مطلوب برای همگان مهمتر از گذشته نه چندان دور شده است. اگر همین مسئله را از نگاه شهروندان فهم کنیم، آنان گمان دارند با گشایشهای پس از رفع تحریمها زندگی آرامتری را تجربه خواهند کرد. زندگی که در آن تورم، گرانی کالاهای اساسی و رشد قیمتهای را به همراه نداشته باشد و حداقل بتوانند با دغدغهای کمتر برای آینده برنامهریزی نمایند. در نگاه سیاسیون نیز چنین امری قابل رصد کردن است. وزیر نفت در گفتگو با خبرگزاری تسنیم گفته است: «در چند سال اخیر برای افزایش ظرفیت پالایش کشور سرمایهگذاری نشده و طرحها به بهرهبرداری نرسیده. اگر این طرحها زمین بمانند دغدغهای که امروز برای کسری گاز وجود دارد به مرور وارد حوزه فرآوردهها هم میشود و دو تا سه سال آینده باید به مقدار نصف مصرف فرآورده کشور، واردات داشته باشیم». چنانچه همین عبارت را در کنار خروجی وزارتخانههای مختلف قرار بدهیم، نتیجهای بهتر از این کسب نخواهیم کرد.
پنجم: چنانچه متن مصاحبه کاظم غریبآبادی، نماینده و سفیر پیشین ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی را مدنظر قرار بدهیم، بعید است طرفهای مذاکره کننده از شهریورماه سال جاری تا به امروز تغییری در رویه خواستههای خود را انجام داده باشند. آنگونه که غریبآبادی گفته است، خواستههای طرفهای مقابل بیش از آن چیزیست که در متن برجام آماده بود. ۱. کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آتی در مورد مسائل منطقهای گره زدند که کاملاً با موضوع مذاکرات غیرمرتبط و مضر است. همچنین خروج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست گروههای تروریستی را مستقیماً به پذیرش این بند منوط کردند. 2. حاضر به لغو دستور اجرایی تحریم تسلیحات متعارف نشدند که کاملاً با قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت و برجام در تناقض آشکار است. 3. حاضر به برداشتن تحریمها علیه بیش از ۵۰۰ نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی -که توسط دولت ترامپ به بهانهی غیرهستهای تحت تحریم قرار گرفتند و همچنین لغو قانون تحریمی کاتسا نشدند. 4. حاضر به ارائهی تضمین در مورد عدم تکرار رفتارهای مشابه دولت قبل در قبال تفاهم هستهای نشدند؛ حتی حاضر نشدند دورهی زمانی معقولی را هم برای تداوم کار شرکتهایی که با ایران وارد تجارت و کار اقتصادی میشوند، در نظر بگیرند. 5. حاضر به بحث دربارهی خسارات وارده به ایران در اثر خروج یکجانبه و غیرقانونی از تفاهم هستهای نشدند. 6. دربارهی فعالیتها و تعهدات هستهای ایران زیادهخواهیهایی را مطرح کردند که حتی فراتر از متن برجام است. در این قضیه، طرفهای غربی نیز از موضع مشابهی برخوردار بودند. ۷. در مورد راستیآزمایی با وجود اینکه در مدل اوّلیهی برجام ایران ابتدا برای چندین ماه تعهدات هستهای خود را انجام داد که مورد راستیآزمایی آژانس نیز قرار گرفت و سپس سایر طرفها با اجرای تعهدات رفع تحریمی خود پرداختند، امّا در سری جدید گفتوگوها آمریکاییها حاضر نشدند این واقعیت مهم را بپذیرند که تمامی مشکلات موجود ناشی از رفتارهای خصمانه و مخرب آنهاست و ابتدا آنها باید تمامی تعهدات خود را انجام بدهند و تنها پس از راستیآزمایی در زمانی معقول، ایران به اجرای تعهدات خود خواهد پرداخت.
انتهای پیام