فائزه هاشمی: گردش قدرت در تمام کشور لازم است
سرویس سیاسی انصاف نیوز: فائزه هاشمی در گفتوگوی خود با انصاف نیوز به تغییرات اخیر در حزب کارگزاران پرداخته است. او میگوید غلامحسین کرباسچی در این دوره کاندیدای دبیرکلی نشده و شاید در صورت کاندیداتوری دوباره انتخاب میشد.
این عضو حزب کارگزاران همچنین معتقد است انتخاب سیدحسین مرعشی تغییر ماهوی در حزب ایجاد نخواهد کرد و تغییرات -درصورت رخ دادن- همگی داخلی خواهند بود.
او این تغییرات را تغییراتی طبیعی میداند که برای تغییر و چرخش نخبگان و پویایی یک سیستم و حزب نیاز است.
انصاف نیوز: تحلیلتان از وضعیت فعلی حزب کارگزاران و تغییری که بعد از سالها در آن ایجاد شده است چیست؟
فائزه هاشمی: مجموعهی کارگزاران، تشکیل شده از افرادی تکنوکرات و مدیر است که سالهاست این حزب تاسیس را تاسیس کرده و با عقل جمعی هم پیش بردهاند. آقای مرعشی که الان دبیرکل شدهاند، از قبل در تصمیمگیریها بودهاند، یا آقای کرباسچی که الان دبیرکل نیستند احتمالا همچنان در تصمیمگیریها حضور خواهند داشت. اینگونه نیست که در حزب کن فیکون شده باشد و فکر کنیم تغییرات آنچنانی قرار است رخ دهد.
هیچکس فراموش نمیکند که آقای کرباسچی یکی از مهرههای اصلی موفقیت حزب کارگزاران در شروع به کار این حزب و تا سالها بعد از آن بوده است؛ طبیعتا هنوز هم جایگاه ویژهی خودش را دارد. این تغییرات طبیعی است، قرار نیست که همیشه یک نفر باشد، تغییر و چرخش نخبگان نیاز است. همان چیزهایی که ما اصلاح طلبان برای مملکت دنبال میکنیم، در احزاب خودمان هم باید به همان رویهها عمل کنیم. بنابراین من به این تغییر بار آنچنانی نمیدهم و آن را یک چیز عادی و روتین میدانم. بالاخره کنگره هرسال تشکیل میشود، یکسری اعضای شورای مرکزی تغییر پیدا میکنند. هیئت رئیسه و دبیرکل و… هرسال رای گیری دارد و حالا امسال هم اینچنین شده است.
این تغییر میتواند مثبت باشد اما تغییر آنچنانی هم رخ نخواهد داد چون آقای مرعشی هم در این سالها کنار آقای کرباسچی بوده است. یعنی یک فردی جدید و متفاوت نیست، همان مسیر و شرایط کارگزاران حفظ میشود.
اگر از نظر شما دیدگاههای آقای کرباسچی مناسب بوده است به چه دلیل این تغییر اتفاق افتاد؟
آقای کرباسچی،خودشان این دوره کاندیدا نشدند، شاید اگر کاندید میشدند دوباره رای میآوردند. یعنی ممکن بود اگر کاندید میشدند رای میآوردند و یا رای نمیآوردند.
دوم اینکه به هرحال تغییر نیاز است. یعنی تغییر جزو اصول مدیریتی است، البته نه تغییر کن فیکونی، تغییر ضمنی و آرامی باید صورت بگیرد که همیشه آن تشکیلات و یا آن حزب بتواند پیشرو و پویا باشد. این تغییرات به پویایی حزب و هر تشکیلاتی کمک میکند؛ اینجا هم دلیلمان همین بود دیگر.
بعد هم در دنیا –البته ما خیلی با دنیا و کشورهای توسعه یافته و احزاب این کشورها فاصله داریم- حتما دیدید که برگزیت که رای آورد نخست وزیر استعفا داد و گفت من چون با این سیستم جدید موافق نبودم و رای ندادم، نمیتوانم اداره کنم و کنار میروم.
فرضا یک حزبی شکست میخورد و حزب دبگری برنده میشود، معمولا رهبر آن حزب عوض میشود؛ آن شکستی که اتفاق افتاده نشان از این دارد که حزب به یک مسیر جدید و یک پویایی نیاز دارد و آن رهبر نمیتواند آن حزب را به آن سبک اداره کند، چون مدتی بود و شکست خورد.
حزب کارگزاران هم دو دوره در انتخابات شرکت کرد، انتخابات مجلس سال 98 و انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 و آرای مناسبی از طرف جامعه کسب نکرد. ایرادی ندارد، این تغییرات اتفاق میافتد که حزب پویاتر به راه خود ادامه دهد. میتواند بروز باشد و حرکت به جلو داشته باشد. میخواهم بگویم که به این تغییرات نباید با دید منفی و اینکه حتما موضوعی پشت پرده بوده است، نگاه کرد. من این مسائل را یک امر طبیعی میدانم و اگر تغییر اتفاق نیافتد بنظرم عجیب و غریب است.
آقای کرباسچی به نمادی در اصلاح طلبان تبدیل شده است که معتدلتر و مصلحتاندیشتر از بخش دیگری از اصلاح طلبان است، نظر شما در این مورد چیست؟
بطور کلی حزب کارگزاران اصولا چنین ماهیتی دارد، مثلا نسبت به حزب اتحاد و برخی دیگر از احزاب اصلاح طلب، کمی متفاوتتر است. چون گردانندگانش از مدیران باتجربه هستند، مدیران تکنوکرات هستند. اینها بیشتر فنگرا هستند تا اینکه سیاسی باشند. به همین دلیل طبیعتا ماهیت متفاوتی دارد. این را قبول دارم.
البته من خودم به عنوان یک شخص حقیقی –ونه حزبی- چنین مواضعی ندارم. ولی حزب کارگزاران چنین است.
نسبت به آقای مرعشی چطور؟
اتفاقا آقای مرعشی ارتباطش با سایر احزاب اصلاح طلب قویتر از آقای کرباسچی بود.
فکر میکنید آقای کرباسچی نسبت به آقای مرعشی معتدلتر یا محافظهکارتر هستند؟
نه! محافظهکارتر نیستند؛ اینها ویژگیهای شخصیتی است. آقای مرعشی به لحاظ رفتاری و شخصیتی گرم و گیراتر از آقای کرباسچی است. به همین دلیل همان موقع هم که دبیر کل نبود و رئیس کمیته سیاسی و سخنگو بود، همان ارتباطات را با احزاب داشت و الان هم بعنوان دبیرکل چنین ارتباطاتی را با احزاب خواهد داشت. باز ماهیتا فرقی نمیکند.
میتوان چنین تحلیلی کرد که کارگزاران پس از دبیرکلی آقای مرعشی به حزب اتحاد نزدیکتر خواهد شد؟
نه! چون همان موقع هم آقای مرعشی این ارتباطات را برقرار میکرد. بنابراین تغییر آنچنانی اتفاق نیافتاده است که فکر کنیم الان کارگزاران با آمدن آقای مرعشی، مشی متفاوتی خواهد داشت. شاید بیشتر تحولات درونی اتفاق افتاده تا تغییرات بیرونی. حال باید دید که چه خواهد شد. نمیتوان قضاوت کرد، چون تازه این اتفاق افتاده و من خودم هنوز جلسات را نرفتهام.
فکر میکنید دبیرکلی آقای مرعشی چه تغییراتی را در حزب سبب شود؟
تغییر عمیقی نخواهد بود، طبیعتا تغییرات اینگونه یکسری حرکتهای جدید و امیدوارکنندهای ایجاد میکند؛ ماندگاری در قدرت و در یک پست خودش باعث عدم پویایی است. به همین دلیل ما همیشه میگوییم که چرا بعضی مسئولیتهای مهم کشور تغییر نمیکند، عدم تغییر ایستایی ایجاد میکند و تغییر باعث پویایی میشود.
آیا فشاری از بیرون برای انجام این تغییر بوده؟ مثلا از سوی احزاب دیگر؟
من چون دوسال حزب نمیرفتم و نبودم شاید متوجه نشدم. ولی از طریق دیگران هم نشنیدهام. آخر ربطی به احزاب دیگر ندارد، چرا آنها باید فشار آورند؟!
امیدوارم که در سیاستهای مملکت ما هم تغییراتی اتفاق بیافتد تا از این بنبستی که دچارش شدیم خارج شویم. تغییر خوب است و خودش تحولزاست؛ میتواند شرایط جدیدی را فراهم کند. ما در کشورمان نیاز داریم به تغییراتی که منجر به تغییر سیاستها شود و این تغییر سیاستها با این بافت موجود و تکرار این افراد و تکرار این تفکرات نمیتواند اتفاق بیافتد.
انتهای پیام
حالا من فکر میکنم گردش قدرت در ایران زیاد هم بوده ! قدرت همش میره گردش و تفریح ، و همین مسئله باعث شده که هوایی بشن و دائم به گردش فکر کنن ، همین هفته گذشته ۴۰ نفر از قدرتی ها با خانواده شون رفته بودند اطریش برا گردش، یه هفته اونجا بودند ، خوش گذشت ، میخوان دوباره برن همونجا ، گردش چون خرجش زیاده مردم فکر میکنن اینا سختشونه ، در حالیکه اینا خیلی زرنگ هستند ، یواشکی جیب مردم رو خالی میکنن میرن گردش ، عقیده دارند دنیا دو روزه و آدم باید از لحظات عمرش کاملا سود ببره ، یه خانم تپل مپل که هنرپیشه م هست در حال گردش در ترکیه میگفت ادم اگه بعد سی سال کار وضعش هنوز خوب نباشه و میلیاردر نشده باشه ادم دست و پا چلفتی و بی عرضه ای هست ، اما توجه نداشت که درسته که گردش خوبه و پول بی حد و حصر هم خوبه اما هشتاد میلیون ادم که همگی یه جا نمیتونند میلیاردر باشن و گردش بروند ، همیشه باید یه عده آدم باشند و یه عده ای هم خر تا ادمها سوار اونا بشوند و بوسیله خر گردش بروند، از گردش هر چه بگم کم گفتم، قدرت در گردشه، ما خدا رو شکر میکنیم!