یک گام به پیش، چند گام به پس
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «یک گام به پیش، چند گام به پس» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، در نقد پیام اخیر سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق ایران نوشت:
تازهترین پیام محمد خاتمی به هفتمین مجمع عمومی سراسری حزب اتحاد ملت علیرغم طولانی بودن اما حول چند توصیه قابل تامل است. انچه از فحوای پیام بر میآید، از یاس و نگرانی ناشی از دست دادن اعتماد و حمایت اجتماعی از جریانی حکایت دارد، که به درست یا به غلط خود را ولی نعمت آن متصور است. این تلقی همان اندازه که بر واقعبینی از موقعیت جریان اصلاحات تاکید دارد، اما واکنش به این بی اعتمادی میتوان مصداق توهین به شعور مردم تلقی کرد. تنزل دادن و به تعبیری متهم کردن مخالفان جریان اصلاحات به براندازان متوهم و بدتر از آن لحن شبه کیهانی که فی النفسه هر اعتراض به وضع موجود را به بیرون مرزها و توطئه نسبت میدهد، ترجمان همان رویهای است که برای مخالفان وضع موجود نه حق انتقاد که از اساس حق حیات قائل نیست. شخم زدن آن همسوییها ضرورتی ندارد. به گذشته مرتبط است و آنچه مهم به نظر میرسد توصیههایی است که ظاهرن به عنوان راه حل برون رفت از وضع موجود ارائه کردهاید. هر چند نکته تازه و مفغول ماندهای در آن نبود، اما به اختصار اشاره میشود.
1- ضرورت گفتمانسازی با موضوع برون رفت از وضع موجود در درون جبهه اصلاحات و همزمان تعامل با طیف عقلانی و دلسوزان اصولگرایان.
2- ضرورت نزدیکی جریانات اصلاحطلب به متن مردم.
3- و در نهایت متهم کردن بخش وسیعی از حامیان اطلاحطلبی به براندازان متوهم.
سه توصیهای که ریشه واقعی آن را میباید در یاس و ناامیدی طیفهای متنوع اجتماعی از اصلاحطلبان درون و بیرون از حاکمیت و بالمآل عبور از جریان دوم خرداد تعبیر کرد.
توصیه آقای خاتمی به نزدیکی و تعامل با بخش عقلانی اصولگرایان در شرایطی مطرح میشود که تتمه به تعبیر ایشان بخش عقلانی این جناح در جریان انتخاباتی که شاهد بودید چگونه به یکدست شدن حاکمیت منتهی گردید، به انحاء و روشهای مختلف ایزوله و از صحنه سیاسی حذف شدند. مضاف بر این که نشانههای بسیاری نه تنها بر ادامه وضع موجود سیاسی که بسیار هم مورد تاکید جنابعالی است، بر تشدید و تسری انسداد در همه حوزهها تاکید دارد. این تصور که میشود بخش عقلانی اصولگرایان و میانهروهای رانده از حاکمیت و دولت را به اشتراک گفتمانی و تشکیل جبهه واحد برای برون رفت از وضع موجود و ایضن فعالیت حزبی علیه انحصارطلبی دعوت کرد، همان اندازه خیالپردازانه و بلکه متوهمانه است که فعال مایشاء شدن ولی نعمت اصلاحات در عرصه سیاسی جامعه. این مهم را لحاظ کنید که جنابتان تا امروز بیشترین انعطاف را در مواجهه با شرایطی نشان دادهاید که به تاکید همان بخش اصولگرایان عقلانی به انفجار اجتماعی تعبیر میشود.
توصیه شما به ضرورت ارتباطگیری جریان اصلاحات و نزدیک شدن هر چه بیشتر به طیفهای اجتماعی و آن هم در شرایطی که بعضن در شعارهای کف خیابان شاهد هستید، بر ذهنیتی تاکید دارد که هنوز ابعاد واقعی ناامیدی مردم از اصلاحات را فهم نکرده است.
این توصیه آن هم در شرایطی که فرصت هشت ساله دولت مورد حمایت شما نه تنها هیچ تلاشی برای اعتمادسازی نکرد که باعث تشدید شکاف هر چه بیشتر بی اعتمادی بود، ناشی از همان نگاه ذهنی به جامعه باشد.
و در نهایت متهم کردن مردمی که به هر دلیل از اصلاحات و اصلاحطلبان عبور کرده، به براندازان متوهم، نه واکنش و پاسخ واقعبینانه که بیشتر به توهین و موضعگیری خصمانه علیه کسانی دلالت دارد که حماسه دوم خرداد بدون آنها شکل نمیگرفت. آنچه شما علاقمند هستید در لفافه و با کنایه مطرح کنید، مردم اما با صراحت توام به احترام بیان میکنند.
همسو جلوه دادن اعتراضات مدنی مردم با خشونتورزان و تروریستها و کسانی که بوی خیانتشان طی چهار دهه اخیر چنان مشمئزکننده است که بخشی از مردم به دلیل نفرت از آنها از موضع دهان کجی حتی بازگشت رژیم گذشته به آنها را ترجیح می دهند، به صراحت میگویم ناسپاسی و نمکناشناسی به مردمی است که پس از ربع قرن وعده جامعه مدنی و توسعه سیاسی و… مطالباتشان به تامین آب و نان قرضی تنزل پیدا کرده است.
آنچه درباره دلایل واقعی این ذهنیتگرایی و شکاف حاصل از بی اعتمادی به شما میتوان یادآور شد، در متن پیام موجود و نیازی به تکرار ان نیست. هر چند چون گذشته اصرار بر این است با نگاه از بالا و در مقام یک مصلح اجتماعی موقعیت ولی نعمتی خود را یادآور شوید.
آنچه در این یپام از قضاوت درباره گذشته و نقش عوامل بیرونی در محقق نشدن وعدههای انقلاب اشاره و از یادآوری صریح دلایل واقعی آن ابا دارید، در حالی است که برخی از همان دلسوزان جناح عقلانی اصولگرا علت واقعی آن را فساد و احجاف و ظلم آشکار بر مردم تعبیر میکنند. با چنین نگاه و ذهنیتی به صحنه موجود به نظر میرسد سکوت و غیبت شما بهتر از اظهارات اینچنین تاملبرانگیز باشد.
خاتمی سالهاست به ناخدایی تبدیل شده که گاه با بلند کردن دست های خود به آسمان از سرنشینان کشتی طوفانزده خود میخواهد تا فروکش کردن تلاطم امواج صبوری پیشه کنند.
انتهای پیام
نقدی پر کینه و در راستای تخریب بود، خاتمی هرگز خود را ولی نعمت ندانسته و نمی داند، تومنی صد نار با آن مقامات بادکرده ی شرک گونه متفاوت است. اما خاتمی همیشه تاکید بر گفتگو و مدارا و بهبود نرم کرده است.
این درست است مه نظام اگر به این قدر برنتابد البته روزی نتیجه اش خواهد دید اما حرکت تند و رادیکال اگر ضربه به خون کنندکان دل مردم است ضربه بزرگتری هم به خود مردم است که شاید البته روزی ملت تخلیه ی احساس و روبیدن ادعاهای گزاف را حتی با وجود آن آفات و مصایب خواهان باشد. امید که حکمرانان خرد ناب بکار گیرند و از خود پرستی و خود بصیر پنداری و کوتاه آیند و بفهمند که وکیل و خادم ملت هستند و نه آقا بالاسر آنها، طوری که نیاز به واکنش های مخرب از دو سو نباشد. مگر اصلاح چه عیب دارد حتما باید همچون گذشتگان سیلی بخورید تا بیدار شوید؟!
لات بازی سر چهار راه و در مقام به اصطلاح “نقد نویسی” و و فعالیت سیاسی نداره ظاهرا ! لات لاته در هر موقعیت و فرصتی!