پژوهش و کنش اجتماعی
دکتر علی جعفری، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در یادداشتی با عنوان «پژوهش و کنش اجتماعی» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، به مناسبت روز پژوهش نوشت:
سخن گفتن در مناسبتها، رسمی جاافتاده در میان جوامع انسانی (چه پیشرفته و چه پیرو) است؛ 25 آذر، به نام روز پژوهش نامگذاری شده است تا بتوانیم در چنین روزی، حرفی برای گفتن داشته باشیم! و اهمیت و جایگاه پژوهش در مدیریت جامعه را به یکدیگر گوشزد کنیم.
واقعیت این است که در کشورهای پیشرفته، پژوهش رُکن اساسی تصمیمگیریهای سازمانی و سیاسی است و بدون انجام پژوهشهای دقیق با روششناسیهای درست، دست به هیچ اقدامی که منافع جمعی در آن مستتر باشد؛ نمیزنند. در واقع، پژوهش یکی از مهمترین کنشهای اجتماعی در جوامع پیشرفته به شمار میرود که هم در سطح نظری، منجر به شناخت دقیقتر حوزه مورد بررسی و نظریهپردازیهای جدید میشود و هم در سطح کاربردی، تمام مدیران تصمیمگیر با تکیه بر نتایج پژوهشهای کاربردی، راهبردهای اجرایی خود را عملی میکنند. اما در جوامع پیرو (در حال توسعه، عقبمانده و جهان سوم و…)، پژوهش یکی از مهمترین حلقههای مفقوده روند توسعه پایدار است. تجربه دو دهه فعالیت پژوهشی من در عرصه پژوهش اجتماعی در جامعه ایران و تجربههای مشابه پژوهشگران مختلف در حوزههای تخصصی دیگر، نشان میدهد که پژوهش در جامعه ایران، همچون بخش عمدهای از مفاهیم و عملکردهای مدرن وارداتی، جایی بهتر از ویترین سازمانها یا کِشوهای بایگانیشان نمییابد. گویی که مدیران تصمیمگیر جامعه به زبان بیزبانی این پیام را به پژوهشگران محترم میدهند که: «عِرض خود میبَری و زحمت ما میداری. ما که قرار نیست به نتایج پژوهشهای شما توجه کنیم و فقط به ژِست و پرستیژ مدیریتی و سازمانی آن نیاز داریم و ناچاریم اندک بودجه پژوهشی تصویب شده را صرف این امور کنیم وگرنه ما خود بهتر از هر پژوهشگری میدانیم که نقاط قوّت و ضعفمان چیست و چه باید بکنیم».
غافل از آن که متأسفانه اغلب پژوهشگران نیز دریافتهاند که چگونه میتوانند در این شرایط نابسامان، وارد کنش متقابل با مدیران و سازمانها شوند و برای دست یافتن به بودجه پژوهشی آنها، پژوهشهای بیکیفیت ویترینی و چشمنواز سرشار از جداول زیبا و نمودارهای رنگی و تحلیلهای آماری دهانپُرکن انجام دهند. کاش مدیران این مرز پُرگوهر قدم رنجه میکردند و سری به مؤسسات پژوهشی که مثل قارچ سر برآوردهاند و از نوشتن کتاب برای اساتید دانشگاه جهت ارتقاء علمی و انجام صفر تا صد پایاننامهها و رسالههای دانشجویی تا پژوهشهای کاربردی برای سازمانهای دولتی و غیردولتی، در رزومه پُربارشان دیده میشود؛ بازدید میکردند و نتیجه سیاستهای غلط و پشت پا زدن به نتایج پژوهشهای ناب و کاربردی را از نزدیک لمس میکردند.
بیتردید یکی از مهمترین ارکان جوامع انسانی، نظام سیاسی حاکم بر جامعه و شیوههای سیاستگذاری و مدیریت جامعه است. جامعهای که نظام سیاسیاش از نتایج پژوهشها بهویژه از نوع اجتماعیاش بگریزد و پژوهشگر را عنصری مخرّب و ناسازگار با نظم پوشالی حاکم بر جامعه تلقی کند؛ سزاوار شرایط بهتر نیست. مَثَلی در عربی وجود دارد که گاه به عنوان حدیثی از بزرگان دینی نقل میشود که: «الناس علی دین ملوکهم». یعنی مردم در رفتارهای اجتماعی خود تحت تأثیر حاکمان و مدیران جامعه هستند و منطبق بر شیوه آنها عمل میکنند. البته امروز میدانیم که مدیران جامعه نیز برآمده از فرهنگ عمومی جامعه هستند و ناخودآگاه همان غفلتها، سنتهای ناپسند و همان اشتباهات فرهنگ عامه را در مدیریت جامعه به کار میگیرند و بازتولید میکنند. اما جامعه جدید مبتنی بر عقلانیت، با نگاهی انتقادی به خود و همه اجزایش، تلاش میکند بر اساس داشتههایش، یافتههای ارزشمندتری برای نسل حاضر و آیندگانش فراهم کند و با عبور از سنتهای غیرمنطقی و درگیریهای گروهی و قومی، قوانین فراگیر مبتنی بر خِرد و عقلانیت جمعی را در جامعه حاکم کند. نظام سیاسی در این راستا، نقشی بیبدیل دارد. چرا که تمام منابع مدیریت جامعه را به طور انحصاری در دستان خود گرفته و کنشها و تصمیماتش، میتواند فرهنگساز باشد. از این رو باید به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی، از مدیران نظام سیاسی کشور بخواهم که پیش از آنکه مشمول جبر تاریخ گردند که حاکمان پیشین را از اریکه قدرت به زیر کشید؛ همچون جوامعی که با پژوهشهای راستین، بر مشکلاتشان غبله میکنند؛ در جهت اصلاح امور خود و مردم جامعه خود، حرکت کنند و اگر خود را پیرو واقعی علیبنابیطالب(ع) میدانند؛ این فراز از نامه حضرت به مالک اشتر را که به نام عهدنامه مالک شهرت یافته و به عنوان نامه شماره 53 در نهجالبلاغه آمده است؛ آویزه گوش خود کنند. باشد که رستگار شویم:
«… مهربانى و محبت و لطف به مردم را شعار قلب خود قرار ده، بر مردم همچون حيوان درنده مباش كه خوردن آنان را غنيمت دانى، كه مردم بر دو گروهند: يا برادر دينى توانَد، يا انسانهايى مانند تو، كه خطاهايى از آنان سر مى زند، علل گناهى بر آنان عارض مى شود و گناهانى از آنان به عمد يا اشتباه بروز مى كند، پس همان گونه كه علاقه دارى خداوند بخشش و چشمپوشى را به تو عنايت نمايد مردم را مورد عفو و چشم پوشى قرار بده، چرا كه تو از نظر قدرت برتر از آنانى و آن كه بر تو ولايت دارد بالاتر از تو مى باشد و خداوند برتر از آن كسى كه تو را والى مصر نموده. خداوند كفايت امور مردم را از تو خواسته و به خاطر آنان تو را در عرصه آزمايش قرار داده. خود را در موقِف جنگ با خدا قرار مده، كه تو را تحمّل كيفر او نيست، و از عفو و رحمتش بى نياز نمى باشى. از گذشتى كه از مردم كردهاى پشيمان مشو، و بركيفرى كه دادهاى شاد مباش، و به خشمى كه راه بيرون رفتن از آن وجود دارد شتاب مكن، و فرياد مزن كه من بر شما گماردهام، فرمان مىدهم بايد اطاعت شوم; كه اين وضع موجب فساد دل و كاهش و ضعف دين، و باعث نزديك شدن زوال قدرت است. هرگاه حكومت براى تو خودبزرگ بينى و كِبر به وجود آورد، به بزرگى سلطنت خداوند كه فوق توست و قدرتى كه بر تو دارد و تو را بر خودت آن قدرت و توانايى نيست نظر كن، كه اين نظر كِبر و غرورت را مى نشاند، و تندى و شدّت را از تو باز مىدارد، و عقلِ از دست رفته را به تو باز مىگرداند. از برابر داشتن خود با عظمت حق، و از تشبّه خود با جبروت خداوند برحذر باش، كه حضرت او هر گردنكشى را خوار، و هر متكبّرى را بى ارزش و پست مىكند…»
انتهای پیام