خرید تور نوروزی

پاسخی به مولوی گرگیج

مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، درباره‌ی اظهارات اخیر مولوی گرگیج نوشت:

امام جمعه اهل سنت یکی از شهرها موضوع کنیز بودن مادر امام سجاد (ع) را با حقانیت خلافت خلیفه دوم پیوند زده و ادعا نموده است که علم و اعتقاد به کنیز بودن مادر امام سجاد(ع) لازمه‌اش اعتراف به مشروعیت خلافت خلیفه دوم است. متن سخنان فرد یاد شده دراین باره چنین است: «مادر زین‌العابدین دختر یزدگرد بود که حضرت عمر (رض) پس از فتح ایران به نکاح حضرت حسین (رض) درآورد و 9 امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم اعتبار امامان و نسب آنان را زیر سوال برده‌ایم». (خبرگزاری ایسنا)

صورت بندی ادّعا و استدلال امام جمعه مذکور به این شکل است که مادر امام سجاد(ع) کنیز بود و این کنیز به اهل بیت (ع) از ناحیه خلیفه دوم  بخشیده شد و زمانی این کنیز بودن و به تبع بخشش خلیفه صحیح و حلال خواهد بود که بگوئیم  وی در جنگ مشروعی اسیر شده است. مشروعیت جنگ هم یعنی خلافت خلیفه دوم مشروعیت داشته است بنابراین صدق عنوان کنیزی و حلیّت این نکاح وابسته به مشروعیت خلافت خلیفه دوم است. اما این ادّعا و استدلال به خاطر برخوردار بودن از ایرادات اساسی سست و غیر قابل طرح بوده و از جهات مختلف نادرست ومردود است  که به برخی از آنها به اجمال می پردازیم:

۱- اصل قضیه و اینکه مادر امام سجاد(ع) دختر یزدگرد باشد از نظر تاریخی مشکوک است همان گونه که بزرگانی مثل دکتر شهیدی و شهید مطهری ودکتر شریعتی این تشکیک را  مطرح نموده‌اند. ‌و نیامدن قضیه نکاح شهربانو و امام حسین (ع) در منابع اولیه و سیره و سنن تالیف شده در قرن اول و دوم هجری، اثبات وقوع این واقعه را دشوار می سازد.

۲- به فرض تحقق این موضوع در تاریخ، این امر دلیل بر حقانیت خلیفه دوم نیست؛ چرا که گرچه در نگاه خلیفه دوم دختر یزدگرد کنیز محسوب می‌شد اما این به معنای قبول این مساله از ناحیه اهل بیت (ع) نبوده است بلکه به احتمال قوی نکاح به شکل عقد و ازدواج بوده نه به عنوان نکاح با کنیز. ( تفاوت نکاح به عنوان کنیز با نکاح غیر کنیز علاوه بر نبود مالکیت در ازدواج و وجود مالکیت در نکاح با کنیز، این است که در نکاح کنیز احتیاج به عقد وجود ندارد اما در نکاح فرد آزاد و غیر کنیز عقد و صیغه ایجاب و قبول لازم است) و در این مورد در برخی از منابع  موضوع خوانده شدن خطبه عقد وحتی نام عاقد روایت شده است. (ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۴، ص۵۵/ یوسف بن حاتم شامی، الدر النظیم، ص۵۷۹)

۳- به فرض که اثبات شود این وصلت با عنوان کنیزی و هدیه خلیفه بوده باشد حتی این امر نیز دلیل بر مشروعیت جنگ ابتدائی با ایران و مشروعیت اصل خلافت خلیفه دوم نیست چراکه به تعبیر اصولی دراین جا کنیز دانستن فردی مثبِت مشروعیت خلافت نیست یعنی این گونه نیست که وقتی یکی از لوازم عملی خلافت را پذیرفتیم اصل خلافت هم مشروعیت پیدا کند، چون حکم  لوازم مستقل از ملزومات مورد بررسی قرار می‌گیرد لذا می‌توان درکنار اعتقاد به کنیز بودن فردی که در دوره خلیفه دوم  اسیر شده است، اعتقاد داشت که اصل خلافت خلیفه دوم نا مشروع و جنگ ابتدایی او با ایران هم نامشروع بوده است. عناوین و لوازمی مثل عبد و کنیز وابسته به واقعیت جنگ است نه حقیقت آن و لازمه عملی کار حکومتی است نه علت اثبات‌گر حقانیت حکومت. در آن زمان راه حلّ نگهداری اسیران حکم  عبد و کنیزی بود. که در آن دوره در فقه اسلامی نیز پذیرفته شده بود و این حکم فارغ از مشروعیت حاکم وقت و جنگ رخ داده بر موضوع خود حمل می‌شده است لذا این که در آن دوره در جنگ با غیرمسلمانان اسیران عبد و کنیز محسوب می‌شدند (حکمی که البته امروز از اساس موضوعیت ندارد) ربطی به مشروعیت اصل جنگ و آمر به جنگ ندارد و اصل مستقل دیدن حکم لوازم از حکم اصل موضوع درموارد دیگر نیز به خصوص در موضوعات اجتماعی جاری بوده و هست و برای عدم خلط بین احکام به امر مهم جدا دیدن احکام اصل و فروع در فقه و مبانی فقه باید توجه نمود. به عنوان مثال در زمان فعلی برخی مواقع برای ضرورت‌های شهری مثل خیابان‌کشی در منطقه‌ای ممکن است لازم باشد خانه‌ی برخی از شهروندان تخریب شود و در حکومتی که اعتقاد به نامشروع بودنش هست نمی‌توان گفت تخریب خانه به وسیله این حکومت وجهی ندارد چون این امر یک ضرورت اجتماعی است و مربوط به مصالح جامعه و مردم است و تابع مصالح جمعی و داری ملاک جدا از اصل حکومت است؛ لذا در فقه این امور فارغ از مشروعیت حکومت‌ها مورد لحاظ قرار می‌گیرند. مساله کنیزی در گذشته نیز این گونه است و هیچ لزومی بین پذیرش کنیزی و مادر امام سجاد(ع) بودن شهربانو با حقانیت خلیفه دوم وجود ندارد. عنوان کنیزی امری مستقل از خلیفه و عملکرد اوست و با فرض قبول کنیز بودن مادر امام چهارم به هیچ وجه مشروعیت خلافت خلیفه دوم اثبات نمی‌شود و بین این دو تلازم حکمی وجود ندارد و هرکدام حکم مستقل دارد. بنابر این سخنان فرد یاد شده به دلائل متعدد از اساس نادرست است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. بابا دیگه ول کنید…فعلا علی الظاهراافاقه عقلی ای داردایجادمیشودهمگان به برجام اویخته اند…بالاتراز اون …

  2. سلام متن خوبی بود البته اضافه کنم که مثلا پذیرفتن ایشان منصب امامت جمعه را دلیلی بر مشروع دانستن ولی فقیه از سوی ایشان نیست بنابه استدلال ایشان قبول این منصب ملازم است با پذیرفتن ولایت فقیه و پذیرش ولایت فقیه یعنی پذیرفتن ایمه شیعه

    2
    2
    1. اولا با این جملات جوانان رو بیشتر از اسلام دور میکنینن با این سخنان و جوابیه ها واقعا دارم نظر بدی نسبت به اعتقاداتم پیدا میکنم
      یعنی واقعا دینی که در همون ابتدای ظهورش تا این حد بین نزدیکان پیامبر اختلاف باشه قابل توجیحه؟
      با این حساب که شما میگین پیامبر کلا در همون ابتدای کارش شکست خورده چون تا این حد اختلاف بین نزدیکانش واقعا قابل قبول نیست مگر اینکه تمام این مسائل و اختلافات زائده افکار مسموم یک عده شیخ مسلک و تند رو هست
      موضوع الانم هدف فقط اینه که حواس مردم رو از اوضاع مملکت دور کنن

      1
      1
      1. اختلافات پدید آمده در صدر اسلام  وتاثیر آن تا به امروز قابل انکار نیست ودلیل آن را نیز حضرت زهرا(س)چنین مطرح نموده اند:
        امّا وَاللّهِ، لَوْتَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیّه ، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ،
        به خدا سوگند، اگر حقّ  را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر  پیروى ومتابعت كرده بودند حتّى دو نفر هم با یكدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمى كردند.
        .(الا مامة والتبصرة : ص 1، بحارالا نوار: ج 36، ص 352، ح 224.)
        اما این اختلافات دلیل بر شکست پیامبر اکرم (ص)نیست زیرا اولا  اختلاف ها بازگشت به خصلت های بشری و مقدم نمودن منافع فردی یا قبیله ای بر حقایق دارد ثانیا  پیامبر اکرم (ص)ملاک های داوری را مشخص نموده اند که رجوع به قرآن وسیره اهل بیت(ع) است واهل تحقیق با تکیه بر این ملاک ها می توانند حقیقت را پیدا کنند لذا حقیقت دین اسلام  همواره قابل شناخت هست  . و راه درست در دسترس انسان های حقیقت جو قرار دارد.

  3. آیا مادر حضرت اسماعیل هم کنیز بوده یا خیر؟پس باید گفت به نسب پیامبر باید شک کرد؟در ضمن در غرب رسم بوده که اگر در جنگ بزرگ زاده ای به اسارت در می آمد او را به نکاح بزرگ زاده عرب در می آوردند.حال فرض تمام صحبت های صحیح باشد آیا جد امام سجاد فاطمه و علی بوده و از مادر هم پادشاه ساسانی و مشخص بوده بجز نشانی از بزرگ زادگی از هر دو طرف داشته بوده یا خیر؟و جمله آخر اینکه این موضوع چه ربطی به خلافت عمر داشته.متاسفانه خلیفه دوم کار پیامبر را هم قبول نداشت.چون در موضوع فدک پیامبر آن را به دخترش بخشید که میگویند غنیمت جنگی بوده و نه هدیه
    اگر غلط بوده که هیچ پس گرفتنش توسط خلیفه دوم صحیح بوده و اگر درست بوده کارخلیفه دوم غلط.

    2
    1
  4. پاسخ به شبهه گرگيج

    ١. حضرت شهربانو رضوان الله عليها كنيز هديه به امام حسين عليه السلام نبود بلكه امام علي عليه السلام ايشان رو آزاد كرد و ازدواج رسمى بود و خطبه عقد رو هم جناب حذيفه رضى الله عنه كه از شيعيان اميرالمؤمنين علي عليه السلام بود خواند

    المناقب – ابن شهر آشوب – ج ٤ ص ٤٨

    ٢. امام باذن الله مالك كل عالم است و اگر غاصبى چيزى به ايشان ببخشد ملكيت ايشان بخاطر هديه توسط غاصب نيست بلكه ايشان از طرف خدا مالكيت دارد

    الكافى ج ١ ص ٤٠٧

    ٣. پذيرفتن هديه از حاكم نامشروع جايز است و به معناى مشروعيت حاكم نيست همانطور كه رسول الله صلى الله عليه و آله هديه و كنيز اهدايى مقومس حاكم كافر مصر را پذيرفت و حضرت از اين كنيز يعنى ماريه قبطيه صاحب پسرى بنام ابراهيم شد

    تاریخ أهل البیت علیهم السلام ج ۱، ص ۹۱

    ٤. امام حسين عليه السلام امام معصوم من عند الله تعالى است و عمل ايشان حجت است پس بر فرض اگر ايشان حضرت شهربانو رضوان الله عليها را از عمر كه حاكم نامشروع بود پذيرفته باشد اينكار عين دين ميباشد و جايز است

    2
    2
  5. متاسفانه اینا هیچ سوادی ندارن نه منطق بلدن نه فقه نه تاریخ
    آقای گرگیج فقط لحظه ای گرگ بودنش غلبه کرد و گیج شد من حاضرم با بزرگ اهل سنت آقای مولوی عبدالحمید مناظره کنم به شرط اینکه به من بگویند امام زمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چه کسی بود؟؟این سوال رو تا ابد نمیتونن پاسخ بدن !!

    2
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا