سه نکته از ماجرای رد صلاحیت لاریجانی
صادق فرامرزی در یادداشتی دربارهی ماجرای رد صلاحیت علی لاریجانی در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
۱- بعد از انتخابات ۹۸ مجلس شورای اسلامی یکی نوشته بود “آنقدر فلانی با رای دادن مردم رای نیاورد تا نهایتا با رای ندادن مردم رای آورد”… حالا قصه همین است! الیگارشی لاریجانیها آنقدر با روی قدرت بودنشان منشا خیر و برکتی نشدند تا حذف شدنشان از قدرت برکتآفرین باشد… چه برکتی بزرگتر از این نامه؟ اگر رنگینتر بودن خون یک خانواده در زمان در دست داشتن دو قوه فایدهای نداشت حداقل به این درد خورد تا در مناسبات قدرت شورای نگهبان را وادار به نگارش چنین نامهای کنند و عریانی پادشاه را در مردم. (و الا شاهد مثال معیوب و غیرقانونی بودن رویه ردصلاحیتها در افراد شریفتر و کارنامههای پاکتر پیدا میشد)
۲- درباره ادله ردصلاحیت و نسبتش با قانون بسیار نوشتهاند اما خب با کمترین سواد حقوقی هیچ موردی به اندازه مورد هفتم برایم خواندنی نبود!
به واژگان نگاه کنید:
“تلقی”، “سهیم بودن”، “بخشهایی”، “وضع نامطلوب” و نهایتا “قوه مجریه”… یکی از دیگری عامتر و شخصیتر! معنایش این است که “احساس کردیم شرایط خوب نیست و برداشتمان این بود که تو هم در این شرایط نقش داری و خب محکومت کردیم”… اینها ادله “نگهبان قانون اساسی” کشور است!
۳- در صفحه فقید سابق چندباری نوشتم که جامعه ایران به نقطهای بیروایت رسیده است، بیروایتی مانع از بسیج خشم انباشت شده ناراضیان میشود… انتخابات خردادماه از جهاتی نقطه پایان روایت بسیاری از امیدواران نظم موجود هم بود.
گویی حالا حامیان این نظم هم فقط حامیاند و این حمایت حول هیچ روایت مستحکمی نیست… مجموعه باورها، علقهها، منافع و نهایتا آیندهنگریها چنین حمایتی را ایجاب میکند.
جامعه بیروایت یا تجدیدنظر میکند یا انتحار!
انتهای پیام