ما چگونه ما شدیم؟
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی دربارهی کتاب «ما چگونه ما شدیم؟» و برخی اظهارنظرهای صادق زیباکلام نوشت:
پر فروشترین کتاب صادق زیباکلام، یعنی «ما چگونه ما شدیم؟» که تاکنون بارها تجدید چاپ شده و یکی از عوامل شهرت وی است، به دنبال علل عقب ماندگی ایرانیان میگردد. البته که برخلاف کتابهای دیگری که در این زمینه نوشته شده و هم صورت مسئله را به درستی طرح کرده و هم خود مسئله را به شیوهای روشمند بررسی کرده، کتاب زیباکلام در این زمینه ضعفهای جدی دارد. اما به نظر میآید یکی از دلایل توسعهنیافتگی ایران، یا به زبان زیباکلام یکی از دلایل اینکه «ما چگونه ما شدیم؟» خود همین افرادی هستند که بهعنوان روشنفکر درباره مسائل کشور نظر میدهند.
به کلیپ زیر که بخشی از مصاحبه زیباکلام است نگاه کنید: برگزاری جشنهای ایرانی همچون شب چله، نوروز، سیزده به در و… را نشانههای نژادپرستی ایرانیان میداند. او تاکنون بارها به بهانههای گوناگون ایرانیان را نژادپرست خوانده است. برای نمونه هنگامی که تیم فوتبال ایران در جام جهانی پیروز شد، او ناراحت گشت و گفت کیف میکند وقتی تیم فوتبال ایران میبازد؛ چرا که ایرانیها هنگام پیروزی تیم فوتبالشان به خیابان میریزند و خوشحالی میکنند و تلویزیون هم آهنگی پخش میکند که به رستم و پوریای ولی و تختی و امام علی (ع) و… اشاره دارد که اینها از نگاه او از نشانههای نژادپرستی است. خب مشخص است جامعهای که روشنفکرش در این حد تنزل کرده باشد نمیتواند به این سادگی توسعه یابد.
یکی از سادهترین راههای روشنفکر شدن در ایران، حمله به تاریخ و تمدن ایران باستان، نفی سنتهای ایرانی، حمله به زبان فارسی، حمله به فرهنگ امروزین مردم ایران (و از جمله ادعاهایی درباره نژادپرست بودن ایرانیان، دروغگو بودن، دزد بودن، کلاهبردار بودن، ریا کار بودن و…) و موارد مشابه است. به گونهای که اکنون هنگامی که اصطلاح روشنفکر در ایران شنیده میشود، نخستین چیزی که به ذهن میرسد، ترسیم فضای سیاه علیه فرهنگ مردم است.
این در حالی است که برخی کارهای علمی که به بررسی این ادبیات سیاهنمایانه علیه فرهنگ ایرانی پرداخته، به خوبی نشان میدهد که چنین ادعاهایی (حتی آنگاه که در قالب کتابهایی همچون جامعهشناسی خودمانی و… منتشر میشود) تا چه اندازه غیر علمی و بدون پشتوانه است (برای نمونه به این یادداشتم با نام «ایرانیبازی یا خودشرقشناسی ما» نگاه کنید).
آسیب جدی دیگری که این دست سخنان بیپایه و اساس وارد میکند این است که شما دیگر نمیتوانید به انتقاد از برخی رفتارهای نادرست فرهنگی بپردازید. برای نمونه شخصا نزدیک ۱۴ سال است که همه ساله در آستانه نوروز، در ضرورت پرهیز از خرید ماهی قرمز برای سفره هفتسین یادداشت رسانهای مینویسم و نشان میدهم که این تجارت سیاه سالانه جان بیش از ۱۰ میلیون قطعه ماهی قرمز را میگیرد (این رقم گاه تا ۲۰ میلیون قطعه هم برآورد میشود). چیزی که بهطور تاریخی هم در فرهنگ ایرانیان نبوده (برای نمونه به این یادداشتم نگاه کنید). اما وقتی ایرانستیزی این دست از روشنفکران تا بدین پایه مبتذل میشود، انتقاد به خرید و کشتار ماهی قرمز نیز از سوی بسیاری از مردم در چارچوب همان ایرانستیزی و مخالفت با نمودهای فرهنگ ایرانی تفسیر میگردد و طرد میشود.
پینوشت: بد نیست از فرصت استفاده کنم و به آسیب دیگری که برخی طرفداران حقوق حیوانات به آن دچار شدهاند هم اشاره کنم. سالها در رسانهها در انتقاد از کشتار سگهای خیابانی توسط شهرداریها یادداشت نوشتم و راهکار ارائه دادم. این رفتار شهرداریها از یکسو خوشبختانه با مخالفت جدی مردم روبرو شده و از سوی دیگر شوربختانه بهواسطه نبود برنامه جامع در زمینه کنترل اصولی جمعیت حیوانات خیابانی (بهویژه سگ و گربه)، اکنون تعداد این جانوران به حدی زیاد شده که خود به یکی از اصلیترین آسیبهای محیط زیست ایران تبدیل شدهاند. گزارشهای زیادی از حمله گروهی سگها به حیوانات در معرض انقراض (همچون خرس سیاه، خرس قهوهای، پلنگ و…) و حتی کودکان منتشر میشود. این در حالی است که اکنون جامعه به حدی از فضای احساسی رسیده که کمتر میتوان در زمینه کنترل جمعیت این دو گونه جانوری (سگ و گربه) چیزی گفت یا نوشت و سریعا با برچسب «دشمن یا قاتل حیوانات بیسرپناه» روبرو میشوی. آنگونه که دکتر حسین آخانی (استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران) بهواسطه یادداشتهای آگاهیبخشی که در این زمینه مینویسد، به شدت مورد حمله و توهین واقع میشود. همچنین است برخی طرحها یا ایدههای غیر اصولی در زمینه جنگلکاری در هر نقطه از کشور. همانگونه که دکتر حجت میانآبادی (استاد دیپلماسی آب در دانشگاه تربیت مدرس) به درستی اشاره میکند، همانگونه که بیآبی و بیابانی شدن برخی نقاط کشور خطرناک است، جنگل شدن جاهایی که پیش از این جنگل نبوده یا پوشش گیاهی متفاوتی داشته نیز میتواند برای محیط زیست کشور خطرناک باشد.
انتهای پیام
متأسفانه نویسنده مشکلات بنیادین فرهنگی در ایران را که ریشه اصلی نابهنجاری های اجتماعی، کاستی های فراوان اقتصادی و حتی همین «خرید و کشتار ماهی قرمز» است را نادیده گرفته و با نگاهی سطحی و تنها بر پایه تعصبی کورکورانه به نفی یک دیدگاه (به جای نقد آن) نشسته است. درست این بود که جناب نویسنده مثلا در مورد شادی از باخت تیم ملی ایران، نخست، نقل قول تمام و کمالی انجام دهد و سپس به نقد این گفته بپردازد. شایسته است که عضویت ایشان در بخش «تحلیلی» انصاف نیوز نقد گردد.
شما یه سر برید پیش روانکاو
اول سلامت روانی خویش را بسنجید
اظهارات آقای زیبا کلام کاملا منطقی است
متاسفانه درس منطق حلقه گمشده نظام آموزشی ایران است
و روشنفکرنماهایی مثل شما که دلبسته ایران باستان هستند عملا توان تحلیل منطقی مسائل را ندارید
علت عقب ماندگی ما نشریه تحلیلی نژاد پرست و خاتمی مدافع سرکوب است والسلام
سلامکسیدردجامعه.انسان.محیط
زیستو….راداردفکرمیکندنقدمیکند
خوباینکهخیلیخوباستحالاگرنقاد
سعیکندمنصفهمباشدکهخیلی
عالیستاگرآقایزیباکلامگفتهایرانیها
نژادپرستندایننژادپرستیدردوره
جاهلیتعربهاخیلیشدیدبودنگاهکنید
بهتاریخیاجتماعیایراندکترراوندی
ایرانباستانویکجامعهمرزبندیشده
طبقاتیونژادی.اشعارفردوسیو…هم
هجمههاینژادیوتحقیرکموبیشدیده
میشوددرورزشهمهستوقتیبرخی
تبمهابابودجهبیتالمالورانتهایدیگر
حمایتمیشوندوباتیمهاّیعادبمانند
تراکتورسازیماشینسازیبازیمیکنند
ماننداینستکهیککشتیگیرسنگین
وزنبایکمگسوزنآنهم…مسابقه
بدهند.حضرتعلی.ع.دیدندجمعی
ازمسلمانهایکنفرغریبهغیرمسلمان
رااذیتتخریبوهوو…میکنندفرمود
همدینوهمزبانوهمنژادشما نیست
امادرخلقتمانندشماستاینفرمایش
حضرتعلی.ع.یعنیتمامحقوقبشر.
برخیمانندمرحومدکترشریعتیروی
دیگرسکهباستانگرائیراهممیگوید
عظمتاهرامسلاسهوابوالهولو بناهای
باعظمتوتفاخرلشگرکشیهابرخی
شاهان…تمامتاریخنیستبردههایی
کهلهولوردهشدندانسانهاییکه
مجبورشانکردندهمدیگرراسلاخی
کنندآهوزارمادرانویتیمانرهاشده…
اماانصافادردورهپهلویو بخصوص
جمهوریاسلامیبرایزبانفارسی
سنگتمامگذاشتند….امااینهمهشاعران
فارسیگوو…راتشویقکردنداماعبرت
اینستکهمانندشاعرانوادیبانسترگ
دورانقدیمحتیدورهقاجارآثارادبی
نیامدهوایننشانمیدهدباظلمبهزبان
ترکیایرانو…فارسیشکوفانمیشود
وحاکمجهانهمهحسابهادستشهست
آقایزیباکلامهمنعمتاستشماو
دوستانتاندرانصافنیوزنعمتهستیدو
روشنفکرانوحاکماندرسریرقدرت
وگرداندگانبایداختلافآراو نظرات
نتفاوترابشنوندباعقایدو تصمیمات
خودسبکوسنگینکنندتابتوانندبهتر
سیاستگذارینمایند
اهرام ثلاثه .
به نظرمیاد بعضی کامنت گذارها هدفشان نقد مطالب ارائه شده در یادداشت جناب هاشمی مقدم نیست ودر رد منطقی نقدهای ایشان برنظرات آقای زیبا کلام قادر به ارایه استدلال نیستند و فقط دوست دارند بنا به تعصبات وتعلقات ذهنی خودشان یک راست به سراغ تخریب شخصیت نویسنده بروند و البته کاملا مشخص است کدام وجه شخصیت نویسنده باعث کینه و وسواس فکری آنها شده.
متن بالا درمورد نقد برخی اظهارات نسنجیده و روشنفکرمآبانه آقای زیباکلام درموردبرخی مسایل فرهنگی و سنتهای ملی واثرمخرب اینگونه اظهارات والقائات برافکارعمومیست.مثلا آقای زیباکلام در جایگاه یک استاد دانشگاه که رسالت مهمی در جامعه فرهنگی و علمی کشور به عهده ایشان است؛به صراحت سنت حسنه جشن نوروز رایک نژادپرستی ایرانی خوانده اند وجامعه ایرانی را متهم به نژادپرستی کرده؛آقای هاشمی مقدم نیز در نقد این نظر؛یکی ازمشکلات جامعه ایرانی را همین اظهارات نسنجیده وخودزنیها از جانب کسانی دانسته که صلاحیت اشغال جایگاه علمی و فرهنگی کشور را ندارند.دوستانی که مدعی هستند اظهارات آقای زیبا کلام کاملا منطقیست و از درس منطق و قدرت تحلیل دم میزنند ؛بفرمایندجشن نوروزکه امروز یک جشن جهانیست وعلاوه برایران توسط کشورهای همسایه وملل غیرایرانی هم گرامی داشته میشه؛براساس کدام منطق و استدلال و انصاف باید نژادپرستی ایرانی خوانده بشود؟
درود و سلام
نکته اصلی همان است که در دیدگاه/ کامنت قبلیتان نوشتید. مطمئن باشید خیلی از اینها نوشتههای مرا اگر درباره هر موضوع دیگری هم که باشد، تنها به صرف دیدن نام من بهعنوان نویسنده رد میکنند. طبیعتا از انتقادات سازنده استقبال میکنم. از سوی هر کسی که باشد.
از همراهی شما هم سپاسگزارم.
زنده و پایدار باشید
سلامجشننوروزکهدرآذربایجانایل
بایرامیهمبدانمیگوینداصلانژاد
پرستینیستومراسماتمردمیخاص
وزیبائیازجملهتکمگردانی.و…..درواقع
جشنبیداریطبیعتاست.تاجائیکه
شنیدمبرخیبرنامهسیاهبازیو ….دربرخیمناطقبودهکهاحتمالابهآن
جنبههاایرادگرفتهشده