نقش مهم و بی بدیل رهبران جوامع
حجتالاسلام شهابالدین حائری شیرازی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نقش مهم و بی بدیل رهبران جوامع» نوشت:
توهم خود بزرگ بینی روی دیگر سکه حقارت و تحقیر شدگی است و فرهنگ عامه ما مردم کوچه و بازار اگر چه وزیر و وکیل یا بالاتر شده باشیم، کم و بیش بر پی و زیربنای حقارت استوار شده یعنی رفتارهای ما عموما عکس العملی است به تحقیرهایی که متحمل شده ایم.
از شاه وشاهزاده تا خان و خان زاده بگیر تا امروز که حکومت بدست روحانیت است وباز همان تحقیر ها در حال بازتولید است.
اینکه در دولت سیدمحرومان! قوم خویش بازی به اوج می رسد و کسی به ابهام ها جوابی نمی دهد!
اینکه احکام سبکی برای دست اندرکاران خطاهای بزرگ در نظر می گیرند مثل شلیک به هواپیمای اوکراینی. یا اصلا پی گیری نمیشود جنایتی مثل کوتاهی در واردات به موقع واکسن که به مرگ هزاران انسان انجامید!
اینها تحقیر ملت است.
اینکه با دلائل خنده آور کاندیدی حذف میشود از صحنه رقابت و به زبان بی زبانی والبته همه فهم، به همه تفهیم می شود که سلیقه ما مهم است نه شما! اینها تحقیر ملت است.
البته این ملت، زخم تحقیر را هم از خودی خورده هم از اجنبی!
وقتی در جنگ جهانی دوم اعلان بی طرفی کردیم اما از شمال و جنوب روس وانگلیس آمدند و با تصاحب خورد و خوراک انسان و حیوان این مرز وبوم، باعث و بانی بزرگترین قحطی های قرن شدند تا آنجا که بعضی مورخین گفته اند نیمی از نفوس ایرانی تلف شدند!
یک نمونه از تحقیرهای پیاپی ملتی است به نام ایران بدست اجنبی…
تحقیر یک یکِ نفوس یک ملت آثار دیرپا ونهادینه شده ای در فرهنگ ایرانی ما گذاشته.
فردی که تحقیر شده بدنبال انتقام است
فردی که تحقیر شده اهل لاف وگزاف است وبه دنبال اثبات شخصیت به تاراج رفته اش.
انسانهای تحقیر شده از عذرخواهی وحشت دارند چون پوزش را با عظمت خیالی خود در تضاد می دانند.
انسان تحقیر شده به دنبال عقده گشایی است وبه قدر وسع خود دیگران را تحقیر می کند.
حال با این پیش فرض به عملکرد حاکمان در این چهل واندی سال نگاه کنید
ما سفارت آمریکا را گرفتیم به دیپلمات ها چشم بند زدیم و…
پرچم آمریکا که نماد ملیت امریکاست را بزرگ روی زمین کشیدیم و مرگ بر آمریکا گویان از روی آن راه رفتیم.
از اینکه در اخبار جهان به ما توجه شد ذوق زده شدیم اما متوجه نبودیم داریم انقلابی که برای برداشتن اختلاف طبقاتی و دادن نان، مسکن، آزادی به همه برپا کرده ایم.
متوجه نشدیم استقلال وآزادی و جمهوریت نظام را با این انتقام گیری کور به مخاطره می اندازیم.
ما بصورت تحقیرآمیزی با منتقدین گفتمان حاکم، آنها که میگفتند این ره به ترکستان است برخورد کردیم به آنها برچسب زدیم و انواع اتهام وتحقیر را نصیب شان کردیم و انچه با ما پیشتر شده بود را بیشتر بازتاب دادیم.
آیا نمی شد که این خشم را فروخوریم وبا خصم عاقلانه تعامل کنیم؟
آیا این یک جبر تاریخی بود وناگزیر؟
خیر! مگر در آفریقای جنوبی یک ملت سیاه پوست به جرم رنگ پوست شان زیر فشار شدیدترین تحقیرها وتبعیض ها نبودند؟
مگر پس از مبارزه طولانی و جانکاه و سقوط حکومت نژاد پرست، پس از آزادی نلسون ماندلا از زندان 30 ساله که شدیدترین شکنجه ها را متحمل شده بود این رهبر بنا را بر گذشت، نگذاشت و با این پرهیز از انتقام های کور، بستر آبادانی و آزادی جمهوری آفریقای جنوبی را نساخت؟
جالب است که رفتار عاقلانه توام با گذشت نلسون ماندلا به رفتار پیامبر اسلام پس از فتح مکه و تفوق بر دشمنان نزدیک تر است تا ما!
انتهای پیام