وظایف ما و بازماندگان بمبارانهای شیمیایی
عباس عبدی در روزنامه ی اعتماد نوشت:
فردا سالروز حمله شيميايي جنايتكارانه و غيرقانوني رژيم صدام حسين به سردشت است. حملهاي كه در 7 تير سال 1366 انجام شد. البته این جنایت او نه اولین بود و نه آخرین. تقریباً تمامی منطقه غربی کشور از سال 61 شاهد این نوع جنایات بود. از شمال به جنوب از سردشت، الوت بانه، روستاهای قلاجی و مژمار در مریوان، روستای “زرده” در کرمانشاه و نیز مناطق اطراف دهلران و مهران و بیمارستان صحرایی در اطراف آبادان تا شادگان خوزستان نیز به تناوب دچار این وضع شدند. ولی اتفاق سردشت از این نظر مهم بود که بمبها به مرکز شهر و مناطق مسکونی ریخته شد و حتی چشمه آب آشامیدنی شهر را زدند که تا چند روز آلوده بود و هر کس از آن خود مصدوم شد؛ و این شاید اولین بار در جهان بود که چنین اتفاقی علیه مردم عادی رخ میداد.
اگرچه صدام حسين با اين اقدام پرونده سنگين خود را سنگينتر كرد و در نهايت هم به شكل خجالتآوري و ذليلانهاي از اين دنيا رفت، ولي او توانست پرسش مهمي را در برابر جهان امروز طرح كند. اين پرسش كه آيا مقررات و معاهدات بينالمللي فقط يك مشت كلمات زيبا و فريبنده هستند يا ضمانت اجرايي داشته و تعهدآور ميباشند؟ آيا جهان غرب قانون و انسانيت و اخلاق را مطابق ميل و منافع خود تعريف و اجرا ميكند، يا آنكه فراتر از اين منافع و ميل، جايي هم براي اخلاق و انسانيت گذاشته ميشود؟ وقتي كه چند مورد استفاده مشكوك از بمب شيميايي در سوريه به گوش رسيد و حتي به طور دقيق معلوم نشد كه دولت سوريه آن را به كار برده يا مخالفان، غرب و در رأس آن ايالات متحده دستور آمادهباش براي حمله دادند. از سال 1366 تا سال 1392 چه اتفاقي افتاد كه در آن زمان غرب در برابر آن حمله شيميايي گسترده و آشكار كه بيش از صد نفر را شهيد و هزاران نفر را مجروح كرد، سكوت همراه با رضايت اختيار كرد، ولی در سال 1392، آمادهباش براي حمله نظامي داد؟ كدام قانون بينالمللي تغيير كرد؟
از حمله سردشت بگذريم، حمله شيميايي 8 ماه بعد از آن، در حلبچه را چگونه بايد تحليل كرد كه فاجعهبارترين نوع حملات شيميايي در تاريخ است، و باز هم غربيها سكوت كردند، و به بقاي صدام حسين رضايت دادند. نه تنها او را تهديد نكردند بلكه مانع جدي براي دستيابي او به سلاحهاي شيميايي نيز فراهم نكردند. حتي افراد و شركتهايي كه به صدام حسين كمك كردند تا به اين بمبهاي كثيف دسترسي پيدا كند، آزادانه فعاليت ميكردند. تفاوت در چه بود؟ آيا تفاوت در افراد كشته شده بود؟ آيا تفاوت در مواد شيميايي استفاده شده بود؟ … تفاوت فقط در منافع غربيها بود. آنان حتي اجازه ندادند كه نهادهاي مدني غربي نيز در اين مورد علیه صدام حسین و اقداماتش به نحو موثری فعال شوند!!
شايد پرسيده شود كه اكنون در سالگرد آن جنايت، چرا به اين موضوع پرداخته شده است؟ پاسخ اين است كه ريشه آن جنايت همين برخورد دوگانه است. وجود معيارهاي دوگانه، خطرناكتر از سلاح شيميايي است. چه این معیارها در داخل کشور باشد چه در سطح بینالمللی. قرار نيست فراموش كنيم که ريشه اصلي حمله به حلبچه در سكوت غرب در برابر حمله به سردشت بود. از صدام كه انتظاري نبايد داشت، او نه ادعاي اخلاقي داشت و نه انسانيت، كساني بايد پاسخگو باشند كه چنين ادعايي دارند ولي مسئوليت متناسب با آن را نميپذيرند. نه تنها حلبچه، بلكه جنايت سردشت هم ريشه در سكوتهاي قبلي غربيها در برابر استفاده از بمبهاي شيميايي داشت. صدام حسين از 5 سال پيش از حمله به سردشت جسته و گريخته و شايد با هدف تست كردن جهان از اين بمبها استفاده ميكرد و اتفاقاً هم تست او پاسخ داد و متوجه شد كه «از غرب خبري نيست».
واقعيت اين است كه ما از چند جهت در برابر بمباران شيميايي سردشت كوتاهي كردهايم. يا حداقل آنچنان كه شايسته است عمل نكردهايم. اول از جهت مبارزه با سلاح شيميايي. اگر استفاده از اين سلاح غيرانساني است، چه كسي بهتر از ايران ميتواند هر سال به مناسبت سالروز اين فاجعه، برنامه جامعي را در منطقه بمباران شده و با حضور مصدومان و بازماندگان شهداي اين حادثه برگزار كند و از سراسر جهان و نهادهايي كه عليه اين نوع جنايات هستند، دعوت كند تا در اين مراسم و يادبود شركت كنند. حتي ميتوان بناي يادمان مهمی را در تهران براي آنان ساخت و آن را به نمادي در مبارزه با كاربرد سلاح شيميايي تبديل كرد. متاسفانه هنرمندان ما هم تاکنون در این زمینه فعال نبودهاند. در نقاشی مجسمه سازی فیلم و موسیقی میتوان یاد و خاطره آنان را زنده نگهداشت و این جنایت را محکوم کرد.
از سوي ديگر نقد عملكرد غرب و قدرتهاي بزرگ در جريان آن بمباران بسيار ضروري است. اتفاقاً بايد از دولتهاي آنان درخواست كرد كه كليه اطلاعات دولتهايشان را در زمان بمباران از حالت محرمانه خارج كنند، تا دنيا بداند چرا جهان غرب در برابر اين جنايت سكوت پيشه كرد و اين سكوت چه هزينهاي را بر جهان تحميل نمود؟ خودمان هم باید دربرابر کسانی که به نحوی در این جنایت شرکت داشتند حساس باشیم. اخیراً گفته شده است که یک شرکت ایرانی با یک شرکت دارویی در آلمان قراردادی را منعقد کرده که آن شرکت در تجهیز صدام به بمب شیمیایی نقش داشته است. در صورت درست بودن خبر باید در برابر این اقدام واکنش نشان داد.
ادعای خسارت از دولت عراق اقدام مهمی است که هنوز انجام نشده است. هر دولتی که در عراق مستقر شود مسئولیت حقوقی در برابر اقدامات دولت پیش از خود دارد. مگر نه این که مسئولیت پرداخت خسارات به کویت را دارند. در این مورد باید خسارت دهند. اگر با ایران دوست هستند با رغبت بیشتری باید خسارت بپردازند. مساله نیز فقط گرفتن پول نیست مساله مهم اجرای عدالت و برقراری یک رویه است.
و بالاخره و شايد مهمتر از همه كمك كردن همهجانبه به هموطنان عزیز سردشتي است كه حدود سه دهه در حال دستوپنجه نرم كردن با عوارض ناشي از اين جنايت هستند. كمكهاي درماني، دارويي، رواني و مادي، حداقل اقدامي است كه بايد نسبت به آنان انجام داد. راهاندازي مركز بينالمللي مطالعات پزشكي درباره مصدومان شيميايي نيز در اين زمينه ضرورت دارد. باشد كه از اين طريق به وظيفه ملي و انساني خود عمل كرده باشيم.
انتهای پیام