حزب خدا، حزب شیطان
به گزارش انصاف نیوز، هفته نامه کرگدن در مقدمه ی انتشار دو یادداشت از شهید بهشتی در شماره ۱۰، سه شنبه هشتم تیر 95 نوشت:
آنچه میخوانید، دو یادداشت تازهیاب از مرحوم دکتر بهشتی است درباره حزب. به نظر میرسد دبیرکل حزب، که در شلوغترین ایام کار اجرایی نیز خود را متعهد میدانست که 25 ساعت از وقت زندهاش در هفته را به کار تشکیلات اختصاص دهد، در هر فرصتی برای نکته نویسی درباره تحزب بهره میبرده است. این دو یادداشت گرچه به قول امروزیها تکسی ناقص است اما در کانتکس خود، نشانهای از باور عمیق نویسندهاش به کار تشکیلاتی است.
یادداشت اول
تعریف حزب:
حزب در فرهنگ سیاسی امروز عبارت است از: جمعیت سیاسی سازمانیافته و منظم، دارای رهبری و مرام و خطمشی معین و مواضع روشن و مشخص در مسائل مربوط به زندگی اجتماعی انسان.
سازمان
برخی از گروههای سیاسی به جای واژهی «حزب» نام دیگری برای خود انتخاب میکنند، از قبیل سازمان، جمعیت، گروه و… و برخی دیگر اصولاً از این عناوین صرفنظر میکنند و نامهایی از قبیل جنبش، نهضت و… روی خود مینهند؛ ولی روشن است که این گوناگونی الفاظ در محتوا کمترین تغییری نمیدهد، یک جمعیت سیاسی متشکل «حزب» است، خواه آن را «حزب» بنامند، خواه «سازمان» خواه «جنبش»، «نهضت»، «دفتر»، «ستاد»، «جمعیت»، «انجمن» یا هر عنوان دیگر.
جالب اینجاست که بعضی دارودستههای سیاسی در عین اینکه رفتار سیاسی و اجتماعی یک حزب و یک گروه سیاسی را دارند، از اینکه خود را حزب بنامند سرباز میزنند صرفاً برای اینکه در تبلیغات فریبکارانه خود گروههای سیاسی دیگر را با عناوینی از قبیل «حزببازی» و «گروهبازی» بمباران کنند. اینها میکوشند هر نوع «تشکل سیاسی» را گروهگروی و تفرقهاندازی و ضد «وحدت» قلمداد کنند، در حالی که خود واقعاً یک باند و دارودستهی سیاسی بیش نیستند و تنها فرق اساسیشان با احزاب این است که سامان و سازمان و انضباط حزبی را ندارند.
واقعیت اجتماعی
جوامع گوناگون را بررسی کنید، به خوبی میبینید که در هر جامعه نوعی گروهبندی وجود دارد. خواه به عنوان حزب، خواه به عناوین دیگر، خواه بدون عنوان و خواه به صورت هواداران و مریدان این یا آن چهره سیاسی و اجتماعی.
حقیقت این است که آنچه به «وحدت» آسیب میرساند اصل تحزب و تشکل نیست، زیرا در نظامهای اجتماعی «تکتحزبی» حزب و تشکیلات سیاسی منظم هست، ولی حزب واحد نمیتواند عامل ضد «وحدت» و مایه جدایی و تفرقه باشد. بنابراین عامل یا عوامل جدایی و تفرقه را باید در جای دیگر جستوجو کرد، نه در اصل «تشکل و تحزب».
و در جامعههایی که حزب و تشکل سیاسی وجود ندارد، ولی قطبها و محورهای اجتماعی متعدد وجود دارد، وحدت سیاسی نیست و وجود همان قطبها و محورها و مردید و مرادها و [ناخوانا] رهبران جدا از یکدیگر مایه جدایی و تفرقه است.
حتی در جوامعی که از نعمت وجود رهبر واحد و عمومی برخوردار میشوند، پیرامون همان رهبری واحد، گروهبندیها به وجود میآید، در جت به دست گرفتن قدرت یا در جهت گرایشهای مختلف فکری و اجتماعی.
بنابراین منشأ وحدت یا منشأ جدایی و تفرق در اصل تشکل و تحزب نیست، در جایی دگر است.
به همین جهت قرآن ایمان آورندگان راستین را حزب خدا مینامد و در ستایش از آنان میگوید: «هیچ گروهی را نمییابی که به خدا و روز پایان ایمان آورده و با کسانی که با خدا و پیامبرش در ستیزند دوستی متقابل داشته باشند، هر چند پدر، پسر، برادر یا تبار آنان باشند، خدای در دل اینان ایمان نگاشته، با روحی خدایی یاریشان داده و به بهشتهاشان درآورده که بر کف آنها جویبارها روانند، جاودانه در این بهشتها، خدا از آنان خرسند و آنان از خدا خرسند، اینان حزب خدایند، آری. حزب خداست که [ناخوانا] است.» سوره مجادله، آیه22.
و در برابر آنها از منحرفین مسلماننما نکوهش میکند و آنها را حزب شیطان مینامد:
«آیا به آنها نمینگری که همپیمان گروهی میشوند که مورد خشم خدایند، اینها واقعاً نه از شما هستند، نه از آنان، ولی دانسته به دروغ سوگند میخورند (که مسمانند و با دشمنان اسلام رابطه ندارند). خدا برای اینان عذابی سخت فراهم ساخته که به راستی بدعمل میکنند. اینها از پیمان و سوگند سپری ساختهاند (تا در پشت آن پنهان شوند و) سر راه خدا گردند، و عذاب خوارکننده نصیب آنها خواهد بود.
ثروت و قدرت آنها را از خدا بینیاز نخواهد کرد، اینها دوزخیانند که در آتش جاودانه میمانند.
در روز قیامت که خدا آنها را از خاک برمیآورد، آن وقت برای خدا هم (به دروغ) سوگند میخورند، چنانکه (امروز به دورغ) برای شا سوگند میخورند، ولی پندارند که پایگاهی دارند، آری اینهایند دروغپردازان.
شیطان بر اینان سخت چیره شده و یاد خدا را از خاطرشان برده، اینان حزب شیطانند، آری حزب شیطان است که بازنده است.» آیههای 20-15، سوره مجادله.
یادداشت دوم
حزب:
- تبدیل شدن امامت فردی به امامت جمعی
- زمینه شرکت دادن هر چه بیشتر امت در امامت
- زمینه شناسایی بهتر استعدادها و نیروها
- زمینه بهتر به کار گرفته شدن استعدادها و نیروها
- زمینه شکوفایی بهتر و بیشتر استعدادها و نیروها
- زمینه افزایش شناخت افراد از یکدیگر و اینکه پیوندها متکی بر آگاهی و شناخت باشد
- زمینه اینکه هر کس بهتر در جای خودش قرار گیرد، نه کار کهان به مهان واگذار شود و نه کار مهان به کهان
- زمینه توانایی بیشتر و سازمان یافتهتر برای برنامهریزی و اجرا.
شرطش این است که:
- حزب همه خوبیها را منحصر در خود و اعضایش نداند و به ارزشهای موجود در خارج از حزب ارج بگذارد، آن هم ارجی مساوی.
- قدرتطلب نباشد، خداطلب باشد، خدمتطلب باشد، شعار خدمت به خلق برای رضا ی خدا و بدون چشمداشتی از آنها.
این معنی از حزب است که:
- میتواند عامل وحدت باشد، به جای عامل تفرقه. همانگونه که یک فردِ امام به علت سعهصدر و وسعت نظر و گذشت و ایثار و قدرت تصمیم و روشنبینی سیاسی و اجتماعی و علو معنوی، عامل وحدت گستردهتری میشود، یک گروه متشکل با این صفات نیز میتواند عامل چنین وحدتی باشد.
- وحدت برخاسته از امامت حزب پردوامتر و مؤثرتر و کاملتر از وحدت برخاسته از امامت فرد خواهد بود.
- تجربه عملی پس از فقدان یک رهبر.
رابطه چنین حزبی با:
- افراد و احزاب برادر که با او همفکری اصولی دارند.
- افراد و احزاب مخالف که با او مخالفت اصولی دارند.
- با توده مردم (خدمت و سازندگی)
ـ چنین حزبی، حزب خداست
ـ حزب خودمحور، حزب قدرتطلب، حزب شیطان است.
حزب جمهوری اسلامی بر این اساس به وجود آمد:
- دروغ است که این حزب انحصارطلب است. اگر در میدان گستردهای از جامعه نفوذ دارد و هوادار دارد و در نتیجه نامزدهایش پیروز میشوند، این هرگز به معنی انحصارطلبی نیست.
- نشانهاش انتخابات خبرگان، مجلس و دعوت از افراد در مؤسساتی که وزیر یا مسئولش عضو حزب است. نهضت آزادی، مجاهدین انقلاب، و گروههای دیگر.
- اگر مبالغه در ارزیابی و تبلیغ نقاط قوت کاندیداهای حزب یا مبالغه در به رخ کشیدن نقاط منفی دیگران به کار رفته، برخلاف رهنمودهای مؤکد حزب بوده است. (نمونه از روزنامه حزب آورده شود.)
- ضرورت چنین تشکلی در مرحله حزب
- ضرورت چنین تشکلی در مرحله جبهه متحد اسلامی
- دعوت از گروههای دیگر که دست از دروغزنی و اتهام بردارند.
- دعوت از گروههای برادر اسلامی برای یکی شدن در حزب یا لااقل در جبههی متحد اسلامی.
- دعوت از گروههای غیراسلامی که ضد اسلام نباشند به همکاری در جهات مشترک
- اعلام مبارزه با گروههای ضد اسلام
ما مواضع حزب را درباره یک یک این ردهها با ذکر نام گروهها در جزوهی دیگری منتشر خواهیم کرد.
حزب جمهوری اسلامی حزبی است به این معنی، نه به معنای دیگر
ـ به گروههای دیگر ارج مینهد
ـ به افراد متشکل ارج بیشتر
ـ به افراد تک نامزد ارج کمتر.
آنها که میخواهند جنتمکان باشند و مورد قبول همه گروهها و از هر نوع موضعگیری مشخص سر باز میزنند، یا آنقدر خودمحورند که نمیتوانند با هیچ [ناخوانا] گروه شوند.
انتهای پیام