معصومان و «قانع کردن جامعه»
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی با عنوان «معصومان و «قانع کردن جامعه»» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
معصومان و بندگان برگزیده خدا که الگوهای خدایی برای انسانها و جامعهها هستند، به قانع ساختن جامعه و ریشهکن کردن سؤالها و شبههها با دادن «زمینه یافتن جواب شافی و کافی»، همت داشتند و هیچگاه با تمسک به تقدّس، قدرت ظاهری یا باطنی و …، در صدد ساکت کردن جامعه نبودند. متأسفانه سنّت و سیره این الگوهای کامل و کمال، اگر نگوییم به فراموشی سپرده شده، حداقل آن که در بسیاری زمینهها رعایت نمیشود و بر ماست که با «بُلد کردن» فرازهای مهم زندگی آنان، جامعه را با سنت و سیره ناشناخته و فراموش شده آنان آشنا سازیم.
سؤال و شبهه با توجه به وجود زمینهها و بیاختیار در اذهان پیدا میشود و حتی اگر دشمنان و بیدینان در پیدایش یا رواج دادنش دخیل و اصیل باشند، فقط با جوابگویی قانع کننده است که میتوان آن را ریشه کن ساخت و گر نه با تمسک به تقدّس، قدرت، نسبت دادن آن به دشمنان و …؛ حداکثر میتوان آن را در اذهان پنهان ساخت و از اظهار آن جلوگیری کرد. شبهه و سؤال در هر زمینه و نسبت به هر کس، حتی خدا، پیامبر، امام و …، ممکن است ایجاد شود.
امام رضا در سال 148 هجری متولد شد و تا سال 195 یعنی 47 سالگی صاحب فرزند نشد و وقتی در این سال امام جواد متولد شد، با توجه به گندمگون بودن شدید ایشان [که گاهی ایشان را به همین جهت از روی سرزنش «سیاه» میخواندند(بحار الانوار 50/5)]، در فرزند بودنش برای امام رضا شک و شبهه شد. عجیب این است که شبهه کنندگان نه فقط دشمنان امامت، ولایت، دین و …؛ بلکه حتی برادران، برادرزادگان، خویشاوندان و شخصیتی همچون «علی بن جعفر الصادق» از عالمان و شخصیتهای مبرّز اهل بیت و شیعه؛ بودند.
ظاهرا این شبهه چند سال در جامعه رواج داشته و در این مدت امام که حتی مدتی عنوان «ولایت عهدی» داشت، نه در صدد نفرین آنان برآمد و نه آنان را به زندان و عقاب تهدید کرد و نه …؛ بلکه اجازه داد به صورت طبیعی این پدر و فرزندی ثابت شود و شک و شبهه از بین برود.
عموی بزرگوار امام رضا، علی بن جعفر الصادق(ع) میگوید: «ما عموهای امام رضا و برادرانش در حق او ستم کردیم وقتی به امام رضا گفتیم ما امام «تیره رنگ»[گندمگون شدید و سیاه] نداشتهایم![در فرزندی و امامت امام جواد شک کردیم]. امام رضا در جواب فرمود: ولی او فرزند من و امام است. ما گفتیم رسول خدا در این امور به تشخیص قیافه شناسان حکم میکرد و ما هم به تشخیص آنان گردن مینهیم. امام اجازه داد به قیافه شناسان رجوع کنییم. ما عموها و برادران و خویشاوندان امام، کناری صف کشیدیم و امام را لباس پشمین کارگران پوشانده و بیل به دست در باغ به کار گماشتیم؛ بعد از قیافهشناسان خواستیم پدر امام جواد را معرفی کنند. قیافه شناسان بعد از بررسی گفتند در بین شما مردان و در این جمع پدر این فرزند نیست فقط آن آقای بیل به دست [که هنوز چهرهاش را به جهت فاصله، درست ندیده بودند] میتواند پدر این فرزند باشد و همین که امام برگشت و چهره امام رضا را به درستی دیدند، به قطع و یقین گفتند این پدرش است.(مسائل علی بن جعفر 321 و کافی 1/322 و …)
تا اینجا مومنانی مثل علی بن جعفر در فرزندی امام جواد از امام رضا شک داشتند و با این جریان، شکشان برطرف شد و به فرزندی او ایمان آوردند ولی دشمنان ولایت و امامت و …، دستبردار نبودند و حتی او را به بعضی از غلامان امام رضا نسبت دادند! وقتی امام رضا از طرف مأمون به مرو فراخوانده شد. در آن زمان و در ایامی که امام جواد در مکه بود، جمعی ایشان را به قیافه شناسان نشان دادند تا نسب وی را معلوم کند! قیافه شناسان تا ایشان را دیدند، به نسب طاهر و طیب ایشان و بودن وی از سلسه اطیاب، از نسل رسول خدا و علی بن ابیطالب اعتراف کردند و عرضه کنندگان وی به قیافه شناسان را به شدت مذمت نمودند.(بحارالانوار 50/8 و هدایة الکبری295، دلائل الامامه384)
اگر امام رضا با تمسک به تقدّس خودش یا با نفرین و کرامت یا با تمسک به قدرت معنوی یا ظاهری خود در مقام ولایتعهدی با شبهه کنندگان مواجه میشد، شاید میتوانست آنان را ساکت کند ولی این شبهه زدوده نمیشد و مانند غده بدخیمی در تاریخ امامت ماندگار میشد ولی ایشان با سماحت آن را ریشهکن ساخت. ما باید به امامان اقتدا کنیم و نه با سرکوب شبهه کنندگان بلکه با جوابگویی اقناع کننده، شبهه را ریشه کن کنیم. بدان امید.
انتهای پیام
موضوع کاملا درست و بحقی که در نظام موجود در مملکت ایران بکلی فاقد موضوعیت است.