نقد نوع مواجههی رسانههای اصلاحطلب با فیشهای حقوق
«محمد توکلی» در یادداشت ارسالی با عنوان «یادداشتی در نقد نوع مواجهه ی رسانه های جریان اصلاحات از جمله سایت محترم انصاف نیوز با فیش های حقوقی»، نوشت:
یک سوزن هم به خودتان بزنید. از ابتدای شروع به کار دولت روحانی برخی چهره ها و رسانه های جریان اصلاحات گاه از سر دلسوزی و گاه بابت علایق جناحی و متاسفانه گاهی بابت مسائل شخصی تیم رسانه ای دولت را ناکارآمد می نامند. اوج این ماجرا در همین قضیه ی حقوق های نامتعارف ولی مطابق قانون بود که رسانه های این جریان سیاسی انتقادات تندی را متوجه تیم رسانه ای دولت کردند. سوالی که این جا مطرح می شود این است که به واقع تیم رسانه ای دولت چه باید می کرد؟ وقتی رییس جمهور روحانی به هر دلیلی علاقه ای به صراحت در این موضوع و گفتگوی رو در رو با مردم ندارد تیم رسانه ای باید او را وادار به این کار کند؟ اساسا اختیار این کار را دارد؟
زمانی که رسانه های جریان اصلاحات که قرار است به وقت مشکل یار دولت باشند بابت چند کلیک بیشتر یا فروش بیشتر روزنامه با جریانی که خودشان هم می دانند از کجا آب می خورد همراه می شوند و سعی در پررنگ کردن ماجرای فیش های حقوق دارند از تیم رسانه ای دولت چه انتظاری است؟ همراهان رسانه ای دولت حرفشان را از طریق کدام رسانه به گوش مردم برسانند وقتی از صدر تا ذیل رسانه هایی که حامی دولت اند مشغول بزرگنمایی ماجرای حقوق هاست؟
اصلا بیاییم در توهممان فکر کنیم که مردان رسانه ای رییس جمهور به دنبال تک دوره ای شدن مسوولیت اویند، در خیالمان، آشنا و نهاوندیان و اسماعیلی و … را نفوذی های دیگران در دولت بنامیم، اصلا تیم رسانه ای دولت روحانی فشل و ناکارآمد و هر صفت ناپسندی که می گویند؛ در کنار این همه «جوالدوز زدن به دیگران» بد نیست «یک سوزن هم به خودتان بزنید». خوب است یک بار نوع مواجهه ی رسانه ای تان با فیش های حقوق در زمانهایی که افشا می شوند را مقایسه کنید با پوشش رسانه ای که به توضیحاتی که داده می شود می دهید.
چند درصد مردم باخبرند که این حقوق های نجومی مطابق قانون پرداخت شده است و از جنس مفاسد اقتصادی نیست؟
چند درصد مردم غارتگری های امثال بابک زنجانی و امیرمنصور آریا و بنیاد تعاون و … را بابت عملکرد غلط رسانه های جریان اصلاحات در این موضوع برابر این فیش های حقوقی گرفته اند؟
چند درصد مردم فکر می کنند که در این دو سه سال اخیر این حقوق ها پرداخت می شود و در گذشته از این حقوق های خبری نبوده؟
چند درصد مردم خیال می کنند که این جور پرداخت ها فقط در دولت به معنای قوه مجریه است و در سایر نهادها و سازمان ها خبری از این حقوق ها نیست؟
چند درصد مردم باخبرند که بخش قابل توجهی از حقوق هایی که افشاگرانِ یادآور مارکسیست های اول انقلاب افشا کرده اند یا برگردانده شده یا اساسا به افراد پرداخت نشده است؟
وظیفه ی اطلاع رسانی در این موضوعات به عهده ی کیست؟ تیم رسانه ای دولت؟ سلّمنا، با کدام ابزار؟ صداوسیما؟ شوخی می فرمایید، ایران و ایرنا؟ رسانه ای که اداره اش مستقیما بر عهده ی دولت (هر دولتی) است حرفش خریدار ندارد. می ماند رسانه های جریان اصلاحات که این جور که پیداست صفحات مجازی و کاغذی شان را با دستپخت حضرات افشاگر بسته اند و جایی برای نشر این توضیحات ندارند. اگر خوابیده اید تا دیر نشده بیدار شوید و اگر خود را به خواب زده اید خداوند بیدارتان کند.
انتهای پیام
تشکر بسیار بابت سعه ی صدرتان و انتشار این مطلب
متاسفانه عدم صلاحیت مدیران در این کشور و بهره گیری ان ها از رانت های مختلف برای تصاحب نهادهای قدرت و ثروت موجب گردیده است که این دسته از مدیران که متأسفانه بخش غالب مجموعه را تشکیل می دهند، نقد را که بهترین و کارامدترین ابزار برای اصلاح نقاط ضعف و تقویت بیش از پیش مدیران بشمار می آید، به دشمنی و چوب لای چرخ گذاردن دشمنان تعبیر کنند. این ضعف نه تنها اجازه رشد و تکامل فکری مدیران را نمی دهد، بلکه شرایط را برای رقیبان فراهم می اورد تا با تثبیت و تقویت دیدگاه های خود و تضعیف مدیران مستقر بر نهادهای فدرت بپردازند. خطای این دولت که هنوز هم ادامه دارد، مثل صرف بیشترین انرژی خویش برای تخریب دولت و رئیس جمهور قبلی، با توجه به اینکه در گذر زمان کارایی خود را از دست داده و موجب احیاء دوباره ان می شود، نشان می دهد که این دولت و این مدیران احتیاج به هیچ دشمنی ندارند، بلکه خودشان یک تنها زحمت همه نیروهای رقیب و مخالف خود را بر دوش خود می کشند. شما تصور بفرمائید، یک دولت سه سال مداوماً شعار فساد دولت قبلی را می دهد و البته بدون هیچ مستنداتی، حالا یک باره سیل عظیمی از مستندات مربوط به فیش های حقوق مربوط به این دولت منتشز می شود، ان هم در دوره ای که به هر دلیلی اقتصاد کشور در سراشیبی است و هر روز به سبب حذف یارانه، محدودیت تسهیلات بانکی، تعطیلی کارخانجات و مراکز اشتغال زا و حجم عظیم بیکاری در کنار افزایش سرسام آور هزینه های زندگی، شما از این ملت چه انتظاری دارید. وقتی ملت می بیند که رئیس جمهور و مجموعه ی دولت، نه تنها با ملت همدردی نمی کند و می کوشد با حاشیه سازی از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کند، معلوم است که چ واکنشی نشان می دهد. سر خود را زیر برف نکنید، چرا که این برف دیر یا زود آب می شود و سر مشخص می شود. تا دیر نشده به جای توجیهات و حاشیه سازی ها و متهم کردن دیگران و توهین به ملت یک فکری بکنید. ملت را گوشفند فرض نکنید. اتفاقاً سکوت و بی تفاوتی ظاهری این ملت خیلی خطرناک است. اگر تاریخ را درست بخوانید، متوجه می شوید که این ملت هفت خط کمتر اجازه داده است که حاکمی در این کشور سر سالم بر زمین بگذارد. آن ها هم که مثل انوشیروان و شاه عباس و …. به مرگ طبیعی مردند، زندگی داشته اند که اگر ما جای ان ها بودیم، روزی هزار بار از خدا مرگ را می طلبیدیم. باز هم به آقای رئیس جمهور و یارانش پیشنهاد می کنم که تا دیر نشده کاری بکنند و طرحی متفاوت بیندازند. تا حالا یعنی در سه سال گذشته دقیقاً در میدان احمدی نژاد و موافق با طرح وی و اتاق فکرش بازی کرده اید و یک روز اجازه ندادید که یاد وی در خاطره ی تاریخی این ملت کم رنگ شود و کاری کرده اید که ملت به این نتیجه رسیده اند که می توان بدون ارزش های دین و انقلاب زندگی کرد اما بدون احمدی نژاد نه. و با سرگرم شدن به مسائل حاشیه ای حتی نتوانسته اید چند مدیر سوء استفاده گر و زیاده خواه را کنترل کنید، پس به جای توجیه عمل این چند نفر و رودربایستی با ان ها، با اعمل مدیریت در حذف و تنبیه این چند نفر قلیل العده ضمن بازیابی آبروی مدیران دیگر در دولت، شایستگی خود در عرصه مدیریت سیاسی کشور نشان دهید.