روحانیت و پرسشهای سالگرد پیروزی انقلاب
احسان بابایی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «روحانیت و پرسشهای سالگرد پیروزی انقلاب» نوشت:
به سالروز پیروزی انقلاب نزدیک می شویم. به مناسبت ایّام، یکی از زمزمه ها، جدایی دین از سیاست است. بعضی در دفاع از پیوند دین و سیاست، هنوز در بیراهه قدم می زنند و فکر می کنند این هم از جنس سوالات دهه هفتاد است و سعی می کنند به گونه ای کلامی به طرف مقابل پاسخ دهند. فکر می کنند در کلاس درس حوزه یا اندیشه اسلامی دانشگاه هستند. در حالی که زمزمه جدایی دین و سیاست به زندگی روزمره برمی گردد؛ به خرید و فروش مایحتاج روزانه، به اخبار فساد، اخبار مهاجرت ها، آلودگی هوا، مشکلات آب و گاز، بیکاری، نابرابری و تبعیض، آمار ازدواج و طلاق و محافظه کاری انقلابی.
می شود همدلانه با موافق و مخالف همراهی کرد و این پرسش را مطرح کرد که نسبت دین با این همه مشکل چه بوده است؟ یا چه می توانسته باشد؟ دین هم یعنی حوزه، روحانیت، ائمه جمعه و جماعات، صاحب منصبان روحانی، نمایندگان ولی فقیه در انواع سازمان ها، سازمان های رسمی و غیر رسمی مذهبی، مراکز کوچک و بزرگی که فعالیت دینی دارند؛ هیات های مذهبی.
ممکن است پاسخی ساده و تکراری داده شود که اداره کشور نیازمند علم است و علم هم دینی نیست و بنابراین خروجی هم جامعه دینی نمی شود؛ یا این که نرم افزار، خوب است اما مجریان (یعنی منتخبان مردم) مشکل دارند. این، پاسخ، کافی نیست، چرا که بالاخره سهم دین را مشخص نمی کند که در این چهار دهه، چه کارنامه ای داشته است؟ به علاوه آیا در حوزه های اختصاصی دین، کارنامه متولیان دینی قابل عرضه است؟
و نکته دیگر، بعضی عرصه ها هم هیچ ربطی به اجرا و مجریان ندارد. متولیان دینی چقدر در عرصه نظارت و مطالبه گری، دفاع از آزادی ها، مقابله با نابرابری ها، حضور داشته اند؟ اصلا چقدر توانسته اند از حیثیت خود در برابر همان ساختارهای مدیریتی که مشکل زا هستند دفاع کنند، گاهی نه تنها فاصله را حفظ نکردند؛ بلکه دین را مثل ابزار در خدمت روندهای مشکل دار قرار داده اند. موضوع، پیچیده تر از آن است که بتوان با تکرار کلیدواژه های علم سکولار و خطای مردم در انتخابات و توطئه دشمنان، جمع کرد. راه عبور روحانیت و نظام از این گردنه، از مواجهه با همین پرسش ها می گذرد.
انتهای پیام