خرید تور نوروزی

منتقدان دولت رئیسی و مساله مذاکره با آمریکا

عمار کلانتری، روزنامه‌نگار، در یادداشتی درباره‌ی موضوع مذاکره با آمریکا که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

اعلام آمادگی وزیر امور خارجه برای مذاکره مستقیم با طرف آمریکایی در خصوص توافق هسته‌ای و رفع تحریم‌ها، دو واکنش متفاوت در منتقدان دولت داشته است.

دو ماه از آغاز مذاکرات تیم دولت سیزدهم برای رفع تحریم‌ها گذشته و دور هشتم مذاکرات وین به یک ماه رسیده و همچنان گفت‌وگو و جدل دیپلماتهای ایران با کشورهای 1+4 ادامه دارد و اخیرا بعد از بیانات رهبر انقلاب، وزیر امور خارجه و رئیس جمهور، گمانه‌زنی درباره مذاکره با آمریکایی‌ها جدی‌تر شده است.

چراغ سبز مذاکره مستقیم

رهبر انقلاب در دیدار مردم قم با تاکید بر این که «عدم تسلیم در برابر دشمن مستکبر جزو اصول انقلاب است»، در عین حال اظهار کردند: «اینکه ما با دشمن مِن‌باب‌مثال یک وقتی مذاکره کنیم، صحبت کنیم، تعامل کنیم، این یک حرف دیگر است.» در واقع ایشان خط قرمز را تسلیم در برابر دشمن دانستند و تعامل و مذاکره ای که به تسلیم منجر نشود را قابل قبول برشمردند.

در همین راستا وزیر امور خارجه چهارم بهمن ماه در نشستی گفت: «طرف آمریکایی از طرق مختلف پیام‌هایی را ارسال می‌کند که خواهان سطحی از مذاکره مستقیم با ایران است. مذاکرات ما با ۱+۴ است و مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا از طریق NonPaper و از طریق مورا و یکی دو کشور عضو برجام در وین است. گفت‌وگوهایی که بعضا در برخی از کانال‌های مجازی منتشر می‌شود که ایرانی‌ها در حال مذاکره مستقیم با آمریکایی‌ها هستند به هیچ وجه صحت ندارد، ولی در عین حال اگر در روند مذاکرات به مرحله‌ای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا لازمه‌اش این باشد که سطحی از گفت‌وگو را با آمریکا داشته باشیم، آن را نادیده نخواهیم گرفت.»

بعد از این سخنان، رئیس جمهور هم با اشاره به درخواست آمریکا برای گفت‌وگوی مستقیم با ایران خاطرنشان کرد: تاکنون مذاکره‌ای با آمریکایی‌ها صورت نگرفته، اما در صورتی که طرف‌ها آماده باشند، تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران را لغو کنند، زمینه برای هرگونه توافق کاملاً وجود دارد.

نقدها به مذاکره غیرمستقیم

پیش از این بسیاری از کارشناسان خودداری ایران از مذاکره مستقیم با آمریکا را به نقد کشیده و آن را باعث اخلال در روند مذاکرات، طولانی شدن و تضعیف دستاوردهای ایران می‌دانستند. استدلال آنها هم روشن بود: این که علت بروز مشکل برای ایران، عهدشکنی آمریکا در تعهدات برجامی بوده و هدف مذاکرات، بازگرداندن ایالات متحده به مسیر برجام است. با این حال مقصر اصلی در مذاکرات، غایب است و اروپایی‌هایی که در زمان خروج آمریکا از برجام، قدرت باقی ماندن بر تعهدات خود را هم نداشتند، حالا باید نقش پیغام بردن را هم ایفا کنند.

این موضوع دستمایه مطالب طنز و جدی زیادی شد؛ از جمله یک تحلیلگر محتوای مذاکرات ایران با 1+4 را که چیزی جز پیغام دادن ایران به آمریکا از طریق واسطه‌ها نیست، تبیین کرده و نشان داده بود با حضور واسطه‌ها، پیام‌های ایران و آمریکا با کیفیت مختلف و مخدوش به طرف اصلی ایران منتقل شده و این خود مانعی جدی برای حصول توافق خواهدشد.

برخی دیگر از تحلیلگران هم با اشاره به انگیزه پایین و منافع متفاوت و بعضا متضاد واسطه‌های شرقی و اروپایی در پرونده هسته ای ایران، توضیح دادند ورود واسطه‌ها به جای آن که به حصول توافق خوب کمک کند، می‌تواند مذاکرات را به انحراف و حتی بن بست بکشاند؛ چیزی که با سخنان این روزهای برخی طرف‌ها نظیر وزیر خارجه انگلیس، دور از ذهن هم نیست.

دو نوع واکنش

در این شرایط، طرح موضوع امکان مذاکره با آمریکا از سوی وزیر خارجه، با دو نوع واکنش از سوی منتقدان دولت که نوعا در طیف اصلاح‌طلب و اعتدالگرا دسته‌بندی می‌شوند، همراه شد. برخی با وجود زاویه با دولت سیزدهم، ضمن انتقاد از این که دولت دیر به این مسیر وارد شده، از رویکرد جدید آن حمایت و تاکید کردند این مسیر برای رفع تحریم‌ها و برداشته شدن موانع بزرگ در اقتصاد ایران زودتر پیگیری و به نتیجه رسانده شود. استدلال این گروه مشخص و مبتنی بر نگاهشان به منافع ملی بود. آنها قبلا خودداری دولت از شیوه مذاکره‌ای که درست می‌دانستند را به نقد کشیده بودند و حالا که سخن از آمادگی برای گفت‌وگو با ناقض اصلی و موثر برجام شده، از این اقدام دولتی که رقیب سیاسی‌شان است، حمایت می‌کنند.

اما برخی دیگر با اشاره به شعارهای طیف اصولگرا در دوره دولت گذشته که هر گونه مذاکره با آمریکا را مردود می‌دانستند، به آنچه تناقض میان شعارهای سابق و رویکرد کنونی این طیف می‌خواندند، طعنه زدند؛ طعنه‌های طنز و جدی که این روزها در فضای مجازی زیاد دیده می‌شود. واقعیت آن است که برخی جریان‌ها در دو سال گذشته آن قدر شعارهای تند و تیز داده بودند که استناد به آنها کار دشواری نبود: از «لزوم خرد کردن دهان کسی که بعد از ترور شهید سلیمانی حرف از مذاکره بزند» تا تهدید به سازوکار «استخر فرح».
این روش گرچه از منظر رقابت سیاسی قابل درک است، اما باید از منظر منافع ملی به آن نگریست؛ آن هم در شرایطی که معیشت مردم آسیب‌های جدی از تداوم شدیدترین تحریم‌های تاریخ خورده و روز به روز عرصه بر اقشار ضعیف تنگ‌تر می‌شود.

اگر این گروه مدعی پایبندی به منافع ملی هستند، باید بدانند جریان مقابلشان نیز یکدست نیست و این نوع طعنه‌ها و تحریکات، می‌تواند طیف رادیکال را فعال و وارد فشار به دولت در مسیر مذاکرات کند؛ روندی که در همین روزها نیز شواهدی از آن، از جمله در برخی رسانه‌های نشان‌دار دیده می‌شود.

از این رو گرچه در فعالیت سیاسی مرسوم دنیا ضربه زدن و تخطئه رقیب سیاسی امری معمول است، به نظر می‌رسد زندگی مردم که آسیب زیادی از تحریم‌ها دیده، اهمیت بیشتری دارد. اگر این گروه واقعا به منافع ملی پایبندند، بهتر است طعنه‌ها را به دوره رقابت‌های انتخاباتی موکول کنند و اجازه دهند مذاکرات نمایندگان کشور در مذاکره با کشورهای مهم جهان، در فضایی حرفه‌ای تر دنبال شود تا نتیجه آن بیشترین منافع را برای مردم ایران به همراه داشته باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا