سونامی سرقتهای خرد؛ آیا سارقان گرسنهاند؟!
غلامرضا بنیاسدی، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «سونامی سرقتهای خرد؛ آیا سارقان گرسنهاند؟!» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
آمار بالای سرقت، قبل از این که نشانِ دراز دستی افراد باشد، بیانگرِ کوتاهتر شدن دستشان از سفره و نان است. اگر به بیماری خودشان مربوط بود باید در زمانهای پیش که آرامش اقتصادی هم حاکم بود، شاهد صدرنشینی و فراوانی در حد امروزِ این گناه زشت می بودیم. این که امروز صدای همه از فراوانی سرقت بلند شده است از این روست که وضعیت اقتصادی و معیشتی جامعه به حدی رسیده است که افراد به بزهی چنین مبتلا می شوند. اگر اهل خبر باشیم حتما خوانده ایم که کابل های تلفن به سرقت می رود. دزدان سیم های برق را می برند. درپوش های منابع آب از سرقت در امان نیست. حتی به توالت های عمومی هم رحم نکرده و در وپنجره و شیرآلاتش را به سرقت می برند. جایی خواندم که معاون سازمان راهداری هم گفته است، به شدت با سرقت علایم راهنمایی رانندگی، تجهیزات راهداری، کابلهای برق و … در سطح جادههای کشور مواجه هستیم. او این را هم گفته که، نه تنها تابلو، تجهیزات جادهای استانهای خلوت و کم آمدوشد مانند سیستان و بلوچستان یا کرمان دزدیده میشوند که در جادههای اطراف تهران، در ۵۰ کیلومتری، تابلوها و تجهیزات جادهای را میدزدند.
این سونامی سرقت خبر از خیلی چیزها دارد که مهمترینش آسیب جدی است که “معاشِ مردم” دیده است که “معاد” را از یادشان می برد. ترجمه عینیِ “من لامعاش له، لامعاد له” را امروز در کوچه و بازار می بینیم. اینان که به سرقت هایی خرد و گاه حقیر می پردازند، دستشان از دیگر امور کوتاه است و گاه به دهانشان هم نمی رسد. رضا اکبری، ناظر به شرایط سخت زندگی اینان است که این را هم می گوید: “احکام سنگینی برای دزدی این تجهیزات در نظر گرفته شده اما چون سارقان اغلب از افراد بسیار ضعیف جامعه هستند اساسا نمیتوان این احکام را در رابطه با آنها اجرا کرد.” یعنی ما با باند های حرفه ای سرقت و کسانی که برای فزون خواهی دزدی می کنند مواجه نیستیم، بلکه با افرادی رو به روئیم که برای گرفتن نان دست به این اعمال مجرمانه می زند. این خطرش هزار بار بیشتر از سرقت های سازمان یافته است چون اینجا فقط اموال به سرقت نمی رود که شخصیت خود سارق اول به تاراج رفته است تا دست از آبرو و ایمان بشوید و در طلب نان، به هیچ چیز دیگر فکر نکند. این حجم انبوه فقر است که بیراهه را به جای راه به مردم نشان می دهد تا چنان که رئیس قوه قضائیه می گوید، سرقت در صدر عناوین مجرمانه کشور قرار بگیرد.
حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای، از جایگاه قانونی خود که باید مراقب اموال عمومی و مال مردم و آرامش آحاد جامعه باشد، به درستی تاکید می کند، “دادستانهای سراسر کشور با هماهنگی نیروی انتظامی نسبت به سارقینی که موجبات آزار مردم را از این طریق فراهم میآورند و حس ناامنی در جامعه ایجاد می کنند بدون هرگونه اغماض و مماشات برخورد کنند.” این وظیفه قانونی قاضی القضات است اما آیا فقط او باید به وظیفه خود عمل کند؟ دستگاه قضا و پلیس که آخرین حلقه مواجهه با رویداد های اجتماعی هستند. چرا کسانی که عهدهدار تمشیت معاش مردم هستند، کاری نمی کنند؟ کم کاری آنان است که شرایط را به وضع موجود رسانده است. تورم بی مهار و گرانی های سرسام آور است که روز به روز دست قشر ضعیف را از سفره کوتاهتر می کند. نتیجه می شود این که می بینیم. می شود این که سرقت های خرد، صدر نشین جرایم می شود. می رسیم به اینجا که دیگر افکار عمومی هم سرقت هایی از این دست را نه که چندان بد نمی شمارد که به عنوان امری ناگذیر می پذیرد. این نگاه در میان مدت به عادی سازی بزه می انجامد و در بلند مدت- اگر چاره نشود- به تطهیر سارقانی از این دست خواهد انجامید. آن وقت “برخوردِ قانونی” با این افراد هم در نگاه عامه، همراهی نخواهد یافت. امیدواریم دولت که با وعده های اعجاز در معیشت مردم، سکان را در دست گرفته است بتواند امور را به سوی بهتر شدن شرایط مدیریت کند والا به جایی خواهیم رسید که هر روز باید از فردای خود بترسیم.
انتهای پیام