خرید تور نوروزی

میثم مطیعی و ماجرای ادامه‌دار «صف اول»!

میثم مطیعی، مداحی که در سال‌های اخیر با خواندن اشعار سیاسی مشهور شده است در مراسم ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ نیز به شعرخوانی پرداخته است.

به‌گزارش انصاف نیوز، جنجالی‌ترین شعر سیاسی خوانده‌شده توسط آقای مطیعی در نماز عید فطر سال ۱۳۹۶ بود.

این مداح که دانش‌آموخته‌ی دانشگاه امام صادق است، در این شعر که به «صف اول» معروف شده کنایه‌های تندی را علیه حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت ایران مطرح کرد.

در بخشی از شعر خوانده‌شده توسط میثم مطیعی در آن سال آمده بود:

«ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم
پی اقدام تو هستند هنوز این مردم
چند روزی تو مقامی به امانت داری
منصبت را نکند طعمه خود پنداری
راه می جویی اگر، شیوه مولاست دلیل
قصه آهن تفتیده و دستان عقیل
حرف تبعیض در آیین علی هرگز نیست
آهن سرخ گواه است خط قرمز نیست
پلک بر هم مگذارید که فرصت رفته ست
پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته ست
ما نه آنیم که آموخته غرب شویم
پی هر وسوسه ای سوخته غرب شویم
سیلی از کوخ نشین، کاخ نشین خواهد خورد
و زمین‌خوار سرانجام زمین خواهد خورد
«بیست سی»  چیست که تعلیم جهان، از دل ماست
هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست
اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست
قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست
تا ابد تربیت از مهر ولی می‌گیریم
مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم
ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم
با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم
تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما
وحشت از حربه تحریم مبادا با ما
باز تحریم جدیدی به سِنا رفت که رفت
جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا
تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست
بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
هر چه می‌شد بَرَد از کیسه ما بُرد که بُرد
«بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد
گفته بودند که دشمن به تجارت آمد
پیر ما گفت که البتّه به غارت آمد
خواب دیدند صَلاح از طرف بیگانه است
به خود آییم نجات همه در این خانه است
کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار
سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!
راه ما راه حسین است و به خون روشن شد
تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد
نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو
نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او
دل به لبخندش اگر باخته ای، باخته ای!
گر ز اخمش سپر انداخته ای باخته ای!»

این شعر که تنها چند هفته پس از انتخاب مجدد حسن روحانی از یک تریبون رسمی خوانده شده بود با واکنش منفی حامیان منتخب انتخابات۹۶ همراه شد و روحانی نیز چند روز بعد در صفحه‌ی توییتر خود نوشت: «اگر انسجام و گفتمان همه نهادها، تریبون‎‌ها و رسانه‌ها تولید و اشتغال نباشد، به دستور رهبری عمل نکرده‌اند». برخی این توییت را واکنش رئیس‌جمهور وقت به اشعار خوانده‌شده دانستند.

چند ماه بعد نشریه‌ی خط حزب‌الله، وابسته به دفتر رهبری انقلاب به نقل از کمیل باقرزاده، استاد دانشگاه امام صادق درباره این موضوع نوشت: «بعد از مراسم شام غريبان بيت رهبرى، آقا خطاب به ميثم مطيعى نكات مهمى فرمودند كه بیش از آنکه شخصی باشد بیانگر شاخص‌های مداحی انقلابی است.
آقا فرمودند: می‌دانم بعد از عید فطر خیلی شما را اذیت کردند و فشار آوردند، هم به شما و هم به شعرا؛ اما مطلقا اعتنا نکنید.
شما یک حرف کاملا درست و محکمی زدید. تردید نکنید. من نظرم را همان موقع به اطرافیان هم گفتم. کار شما کاملا درست بود.
اصلا محل نگذارید به این حمله‌ها و بدانید کار شما مؤثر است. شما روی این جوان‌ها تاثیر دارید. این جمعیتی که امشب آمده بود تاثیر می‌پذیرد از شما.
در آن شعر هم هیچ اهانت نبود. مسؤولان رده بالای دولتی آمدند پیش من و گفتند توهین شده؛ من گفتم خیر، هیچ اهانتی نبوده.
خود بنده هم صف اوّلی هستم. صف اوّل یک نفر نیست که؛ ما هم مدعى بوديم و هم صف اوّلى.
در آن شعر هم هست: “ما مدعیان صف اول بودیم”، ولی معلوم شد خبرها جای دیگری است؛ دیگرانی را بردند و ماها جا ماندیم.
هیچ خسته نشوید. اگر بنای بر خسته‌شدن بود آنهایی که قبل از انقلاب زندان رفتند و کتک خوردند و تبعید شدند باید خسته می‌شدند.
سفت بايستيد و خسته نشوید. اگر خسته نشوید خداوند به کارتان برکت می‌دهد، و برکت داده است. راه درست همین است که شما دارید می‌روید.
من همیشه شما را دعا می‌کنم، اما سر قضیه عید فطر فقط دعا نبود؛ هم دعا می‌کردم، هم حمایت کردم و نکاتی را به آنهایی که باید می‌گفتم گفتم».

میثم مطیعی یک سال بعد نیز دوباره به سراغ «صف اول» رفت و در مراسم نماز عید فطر این شعر را خواند که به نوعی پاسخ به انتقادات از حاشیه‌سازی‌های این مداح در عید فطر ۹۶ بود:

«صف اول، صف خدمت، صف مردم‌داری
یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری
گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست
صف اول منشین، بین جماعت جا هست
سعی کن در سعه صدر شوی پیش‌قدم
رهبری گفت که من نیز صف اولی‌ام
گوش کن قصه پرغصه بیکاران را
شِکوه کارگران و کامیون‌داران را
چه شده ارز؟ که مات‌اند همه تاجرها
نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها
کاش آرام کنیم این نگرانی‌ها را
سعی ما سد کند این موج گرانی‌ها را
معدن رنج، دل کارگران است هنوز
چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز
میز را طعمه مکن ای که امیدی‌ست به تو
آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی‌ست به تو
گره ار وا نکنی خود گره کار مباش
برنمی‌داری اگر بار کسی، بار مباش
همنشین با فقرا باش، همین است بهشت
خانه کن در دل ایتام چنین است بهشت
عید شد، آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی، نرود از یادت

دولت ما شده هشیارتر، إن‌شاءالله
مجلس ما شده بیدارتر، إن‌شاءالله
دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش
پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش
حیف از آن سعی و از آن آمدن و رفتن‌ها
که شده با لگد بوالهوسی باد هوا
دشمن است او، چه سگ زرد و چه روباه سیاه
دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه
باید این تجربه در مدرسه تدریس شود
سند محکم بدعهدی ابلیس شود
دل به لبخند که بستیم، عدو غدار است
وقت اظهار«اَشداءُ علی الکُفار» است
پس اگر ذکر تبرای کسی گشته قضا
حال فریاد کند مرگ بر آمریکا را
گفته بودند که امضای فلان تضمین است
نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است
زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش
جسدی مانده ز برجام و ز روح و جسمش
بوی فاسدشدنش نیز بلند است بلند
اُدکلن‌های اروپایی اگر بگذارند
اُدکلن‌های اروپایی بی‌خاصیتی
که ندارند به جز گیج شدن منفعتی
این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد
بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟
ترس و ترساندنِ از جنگ غلط بود غلط
ترس، دروازه به تحریم گشوده‌ست فقط
مشکلی نیست که با همّت ما حل نشود
کارها کاش به برجام معطّل نشود».

و حالا در مراسم ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ بار دیگر میثم مطیعی سراغ «صف اول» رفته است، اما این بار دیگر خبری از نیش و کنایه‌هایش به دولت نیست و خطاب به رئیس «دولت انقلابی» می‌گوید: «ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز / مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز».

متن کامل شعر خوانده‌شده توسط این مداح در مراسم ۲۲ بهمن امسال در پی می‌آید:

«باز جاری‌ست خیابان به خیابان این شور
هم‌قدم باز رسیدیم به میدان حضور
زنده‌تر می‌شود این شور و نوا نسل به نسل
تازه‌تر می‌شود آزادی ما نسل به نسل
زندگان نفس قدسی روح‌اللهیم
آیه فتح بخوانید که ما در راهیم
سربه‌سر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جاده‌ پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوه‌ «الله» خوش‌ است
پرچم عشق که خورشید همه آفاق است
تار و پودش همه از خون رگ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسم الله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم‌ الله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیده‌ست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری…آه
سر هر دار خدایا سر سرداری…آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد!
صف اول که به لبخند تو زیبا می‌شد
شعر هم مثل همه محو تماشا می‌شد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّه ماست
این نه عهدی‌ست که یک آن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان می‌ترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، می‌ترسند
تو در این ظلمت شب سرخ‌ترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد 
روز میدان و شب واقعه اول باشد
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز
چشم‌ها را بنگر، تشنه‌ عدل است وطن
 همقدم با صف مردم، به صف ظلم بزن
با زر و زور، علی‌وار و دمادم بستیز
صف‌شکن باش و در این خط مقدم بستیز
هان مبادا که چنان دولت قبلی، فردا
گردن دولت قبلی فکنی مشکل را!
گوش این مردم از این وعده و آن وعده پر است
وقت تنگ است نبایست که لحظه نشست
درد دل‌هاست خوشا گوش کنی مردم را
نه که خاموش و فراموش کنی مردم را
کاش مردان تو آیینه پاکی باشند
یعنی از جنس همین مردم خاکی باشند
موسم بت شکنی آمد و بت هم کم نیست
همچنان چاره ما شور خلیل‌الهی‌ست
بت تزویر و تکبر، بت فرزند و تبار
هان، خلیلی شو و آن تیشه ی غیرت بردار
«تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب
«وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب
علم قسط برافراز چو فرصت باقی‌ست
حق مردم به‌خدا زندگی قسطی نیست
حق مردم نه زمین‌بازی و دست‌اندازی‌ست
حق مردم نه چنین صنعت خودروسازی‌ست
مردم ما که نکردند دریغی از جان
صد دریغ است که مانند کنون در غم نان
حاصل سازش و امید به دشمن دیدیم
ده برابر شدن قیمت مسکن دیدیم
ما از این جام چشیدیم و همه خیر و شرش
ضرر اندر ضرر اندر ضرر اندر ضررش
استخوانی به گلو مانده و خاری در چشم
صبر کردیم و ندادیم عنان در کف خشم
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی‌ دشمن بر باد
نرود حیله دجالی‌اش اما از یاد
چون که در معرکه جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ
گر ز «تحریم» و ز «تهدید» ندیده‌ست اثر
دارد امید که «تطمیع» دهد باز ثمر
 چیست تحریم؟ همین خام‌فروشی‌هامان
غفلت از گنج نهفته به دل دریامان
اقتصادی که به زنجیر دلار است هنوز
این تجارت که زمین‌گیر دلار است هنوز
 اصل تحریم همین چرخه خود‌تحریمی‌ست
آن که همت کند و طرح نو اندازد کیست؟
گره کار وطن غیرت ما می‌طلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا می‌طلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق می بارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیده ست 
نور یارست به روی شهدا تابیده است
ره چراغان شده، جامانده مبادا باشیم
می‌رود قافله وامانده مبادا باشیم
قدس ای قبله اول! خط پایانی تو
مقصد قافله هند و خراسانی تو!
هر که دارد سر همراهی سر بسم الله
هر که دارد جگر خوف و خطر بسم الله!».

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. انشالله همه شعراو ازاده گان و…بتوانند,سخن گویند نه یک عده خاص با تفکر خاص برای کار خاص !!.
    راستی مدعی صف اول پاسخ داد,چرا….!

    12
    3
  2. من به جای ایشون بی وابستگی خطاب به دولت فعلی میگم:

    قیمت سیبِ زمینی است خجالت آور
    قیمتِ هر چه که بینی است خجالت آور
    مرغ پهلو زده با بره ی نوبر امروز
    تخم مرغ است مگر نقره و گوهر امروز ؟
    وام گوشی و اجاره است که رایج شده است
    وای از اوضاع که از دست چه خارج شده است
    میوه اعیانی و اشرافی و مخصوص خواص
    این پنیر است که هم قیمت خامه همه جاست
    حال مستاجر اگر از من غافل پرسی
    داده ام لم به خوشی باز به زیر کرسی
    خواب و رویای همه مردم عادی شد گوشت
    بر سفره ی خاصان که زیادی شد گوشت
    گر تو را کهنه و از سطل زباله است لباس
    مدعی مانده بپوشد چه که دارد وسواس

    15
    4
    1. سلام به صورت اتفاقی رد شدم از اینجا و نظر شما رو دیدم…امروز 21 اردیبهشت 1401 اوضاع هزاران بار بدتر است از روزی که شما نظر دادین.

      3
      2
  3. یک موی رئیسی در تن روحانی نیست. روحانی نکاد تنبلی و تمسخر و تحمیق افکار عمومی بود. در ه‍شت سال سلطنتش ببه اندازه تاریخ ایران از هخامنش تا سال ۹۲ به نقدینگی ایران اصافه شد و این یعنی ابرتورم. اونهایی که منتظرند رییسی در یک سال اولش فساد ۲۴ سال گذشته رو جمع کنه یا خیلی ساده‌لوح هستند و یا بوقچی‌های دولت سابق هستند. فقط یک قلم، تسویه بدهی تاریخی دولت به شرکتهای خصوصی که یکی از مین‌های کاشته شده روحانی بود، خودش هنره. منتها طرفداران دولت بدکارنامه سابق ناراحتند که چرا با حذف یارانه نقدی چند قلم کالا مردم تو خیابون نریختند یا آرا بورس هنوز سرپاست یا چرا فروش نفت ایران افزایش یافته بدون اینکه خفت برجام رو با نیش باز پاسخ داده باشند.

    2
    5
  4. میفرمایید صف اول ، اما پدر من عضو گردان یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود لاکن اینک ما فراموش شدگانیم برادر .

  5. الان که دلار به ۶۰ هزار تومان رسیده کجاست ؟ آدم بودن آسان مرد بودن سخت ! انصاف نیوز انصاف داشته باش اینو درج کن تا ببینند کسانی که دم از اهل بیت می زنند ولی بی انصاف اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا