اکوسیستم استارت آپی، این دیوار کوتاه، چه خدماتی با جامعه ارائه میدهد
اکوسیستم استارت آپی چخ ارزش هایی خلق کرده و ارزش آن چقدر است؟
فعالین اکوسیستم استارتاپی ایران در گفتگو با دیجیاتو اعتقاد دارند ارزشگذاری استارتاپها کار پیچیدهای بوده و به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد. معاون سرمایهگذاریهای جسورانه گروه مالی فیروزه ارزش بازار این حوزه را چیزی در حدود 80هزار میلیارد تومان تخمین زده و از سوی دیگر منتور قابل توجهی از استارتاپهای موفق اعتقاد دارد سرمایهگذاری صورت گرفته در این اکوسیستم کمتر از گردش مالی صنعت کله پاچه در کشور است. مدیرعامل شناسا نیز معتقد است عدم عرضه در بورس و فقدان تعامل بینالمللی اثرات منفی بر روند سرمایهگذاری در این حوزه داشته است.
به گزارش دیجیاتو، ارزش بازار اکوسیستم استارتاپی ایران همواره محل اختلاف بوده و عدم عرضه استارتاپهای به بلوغ رسیده در بورس این موضوع را همچنان در ابهام نگاه داشته است. در کنار این هر از گاهی سخنانی درباره مقایسه ارزش این بازار با تعداد برجهای الهیه تهران یا ویلاهای شمال کشور صورت میگیرد؛ موضوعی که بر دید منفی سرمایهگذارهای سنتی به این حوزه افزوده و ناامیدی فعالین این حوزه را به دنبال دارد.
اگر در بحث ارزشگذاری اکوسیستم تنها به جریان ورود نقدینگی توجه شود شاید این سخنان دور از واقعیت نباشند؛ به طور مثال نجمن سرمایهگذاری خطرپذیر کشور اعلام کرد حدود 750 میلیارد تومان سرمایهگذاری خطرپذیر در سال 99 در قالب 290 قرارداد سرمایهگذاری در کشور به همت اعضای این انجمن صورت گرفته است. رقمی که از دو برج باغ در تهران به مراتب کمتر است.
قیمت برج در تهران
اما ارزشافزودهای که استارتاپها برای زندگی مردم داشته در کنار دارایی فکری و توانایی رشدشان از جمله عوامل مهم بر ارزشگذاری استارتاپهاست که با متر و معیار واحدی نیز نمیتوان همه را با آن ارزشگذاری کرد.
از همین رو به سراغ فعالین و چهرههای شناخته شده این حوزه رفتهایم تا ببینیم استارتاپها چگونه ارزشگذاری میشوند، ارزش تخمینی اکوسیستم استارتاپی ایران چقدر است و چه عوامل بر عدم تمایل سرمایهگذاران به این حوزه تاثیر دارد.
تخمین ارزش اکوسیستم استارتاپی ایران: 80 هزار میلیارد تومان
«رادمان ربیعی»، معاون سرمایهگذاریهای جسورانه گروه مالی فیروزه اعتقاد دارد با متر و معیاری واحد نمیتوان کل استارتاپهای ایرانی را ارزشگذاری کرد و هرکدام بسته به شرایط خاص خود بایستی بررسی شوند:
«اینکه شرکتها در کدام مرحله از اجرای ایده یا ارائه محصول به بازار هستند، چه تعداد مشتری داشته و بازخورد قابل قبولی از آنها گرفتهاند یا به دوران بلوغ رسیده و بزرگ شدهاند در بحث ارزشگذاری یک استارتاپ حائز اهمیت است.»
به گفته وی هر استارتاپی معیارهای خاص خود را بابت ارزشگذاری دارد: «شاید یک شرکت براساس پتانسیل رشد آتی ارزشگذاری شده و در محاسبه ارزش شرکت دیگر جریانات نقدی که توانسته ایجاد کند، اهمیت داشته باشد.»
ربیعی در پاسخ به سوال دیجیاتو مبنی بر اینکه ارزش کل اکوسیستم استارتاپی ایران را چقدر تخمین میزند، آن را کار دشواری دانست. چرا که به اعتقاد او کل استارتاپها را نمیشود به راحتی ارزشگذاری کرد: «چند استارتاپ بزرگ هستند که مدعیاند ارزش خیلی بالایی دارند اما در مقایسه با منطقه، ارزش شرکتهای ما با توجه به شرایط موجود و ریسکهای مختلف، کمتر است.»
او با بیان اینکه اطلاعات کامل و بهروزی از وضعیت فعلی شرکتهای بزرگ ایران در دسترس نیست، ارزش کل شرکتهای اکوسیستم کشور را به صورت سرانگشتی چیزی در حدود 80 هزار میلیارد تومان برآورد کرد:
«تعداد استارتاپها و شرکتهایی که توانستهاند به بلوغ برسند، زیاد نیست. اما موضوع حائز اهمیت این است که ارزشگذاریها از سمت بازار اتفاق نیفتاده است. یعنی شرکتها سهامشان در بورس معامله نشده و ارزش بازار مشخصی ندارند. ارزشگذاریهای فعلی نیز براساس معاملات خصوصی، محاسبات تیم بنیانگذار و سرمایهگذار یا تیمهایی که میخواهند سرمایهگذاری کنند صورت گرفته است.»
رادمان ربیعی
نایب رئیس هیئت مدیره صندوق سرمایهگذاری جسورانه فیروزه اعتقاد دارد با عرضه استارتاپها در بورس، شاید با بالا و پایین رفتن قیمت سهام، ارزش بازار آن در مقایسه با ارزش ذاتی شرکت تغییر کند اما اگر بحث قیمت را کنار بگذاریم، هرچه موانع بر سر معامله سهام استارتاپها کمتر و بازیگران بازار آن بیشتر شود، کارآمدی بیشتر شده و ارزشگذاریها در دراز مدت بیشتر به ارزش ذاتی هر شرکت نزدیکتر میشود.
اما چرا ارزش بازار اکوسیستم استارتاپی کشور قابل ملاحظه نیست؟ او در پاسخ به این سوال دیجیاتو گفت: «حجم سرمایهگذاری کم در مقایسه با صنایع دیگر از اصلیترین عوامل این موضوع است. برخی از استارتاپها رشد چشمگیری داشته و یک سری بازارها را متحول کردهاند که این نشان از پتانسیل بالای آنها دارد اما سرمایهگذاریها محدود بوده و جریان سرمایه به سمتشان نیز با سهولت انجام نمیشود.»
ربیعی یکی از عوامل موثر بر ارزش اکوسیستم استارتاپی خارج از ایران و منطقه را سهولت جریان سرمایه از کشورهای مختلف به این حوزه دانسته و گفت:
«شرکتهای فعال در منطقه میتوانند از سرمایهگذاریهای بینالمللی بهرهمند شده و به کمک این منابع رشد زیادی را تجربه کنند. اما در کشور ما سرمایهگذاری محدود بوده و جریان نقدینگی به سمت آن با موانع زیادی رو به رو است. علاوه بر نبود جریان نقدینگی از بازارهای بینالمللی، تعداد سرمایهگذاران داخلی و منابع آنها اندک بوده، همچنین نقدشوندگی سهام خریداری شده پایین بوده که این ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد.»
او در پاسخ به سوال دیجیاتو مبنی بر اینکه چه عواملی حلال مشکل نقدشوندگی خواهند بود اظهار داشت یکی از ابزارهای حل این مشکل، عرضه در بورس است تا عموم جامعه و سرمایهگذاران بتوانند سهام شرکتها را معامله کنند. این گونه سرمایهگذاران قدیمی میتوانند از موقعیت سهامداری خود خارج شده و با منابعی که به دست میآورند دوباره در شرکتهای جدیدی سرمایهگذاری کنند. موضوعی که به اعتقاد ربیعی منجر به رشد سایر استارتاپها شده و اشتغالزایی، رشد اقتصادی و بزرگتر شدن اکوسیستم استارتاپی کشور را به دنبال خواهد داشت.
سرمایهگذاری در اکوسیستم کمتر از گردش مالی بازار کلهپاچه
«ناصر غانمزاده» از فعالین اکوسیستم نوآوری و منتور تعداد قابل توجهی از استارتاپهای موفق، با تاکید بر اینکه ارزشگذاری استارتاپها ذاتا کار پیچیدهای است، گفت:
«ارزشگذاری استارتاپها حتی برای متخصصین ارزشگذاری، بنیانگذاران و سرمایهگذارهای جسور هم کار پیچیدهای است. همچنین اصولا یکی از مواردی است که همیشه محل اختلاف است بالاخص هنگام عرضه استارتاپ در بورس.»
ناصر غانم زاده
او در پاسخ به سوال دیجیاتو مبنی بر اینکه روشهای متداول برای ارزشگذاری یک استارتاپ چیست اظهار داشت به طور معمول از چند روش بسته به گروه فعالیتی استارتاپ و عمر آن استفاده میشود:
«یک روش DCF است که براساس جریانهای نقدی استارتاپ در آینده، ارزش فعلی آن مشخص میشود. روش دیگر VC متد است که سرمایهگذار نگاه میکند در صورتی که بخواهد خروج داشته باشد، این خروج با چه درصدی تحقق یافته و در حال حاضر سهم آن چقدر میارزد. یک روش دیگر نیز ارزشگذاری براساس مقایسه و نگاه به ارزش استارتاپهای نزدیک به کسبوکار مورد بررسی است.»
با وجود اینکه بحث ارزشگذاری استارتاپها امری دشوار است آیا میتوان تخمینی از ارزش اکوسیستم استارتاپی کشور داشت؟ غانمزاده در پاسخ به این سوال دیجیاتو گفت: «برای ارزشگذاری کل اکوسیستم اول بایستی تعداد دقیق استارتاپهای فعال مشخص شده سپس ارزشگذاری دقیقی شده باشند. بنابراین در حال حاضر نمیتوان پیشبینی درستی از ارزش اکوسیستم استارتاپی کشور داشت.»
او با بیان اینکه ارزش اکوسیستم استارتاپی ایران در مقایسه با کشورهای منطقه پایینتر است گفت: «اکوسیستم ما کوچک است، سرمایهگذاری جسورانه و پول در این حوزه کم است.»
این چهره شناخته شده اکوسیستم با اشاره به آمار و ارقام اظهار داشت طی یک سال تنها 300 میلیارد تومان در این حوزه سرمایهگذاری شده که این رقم قابل قیاس با گردش مالی صنعت فروش کشک و کلهپاچه هم در کشور نیست. او علت این موضوع را اقتصاد ملک بنیان دانسته که سرمایهگذاران ترجیح میدهند با خرید ملک هم از اجاره آن درآمد کسب کرده و هم چند سال آینده از ترقی آن سود به دست آورند.
غانمزاده اعتقاد دارد اقتصاد ایران اقتصادی نوآور نیست و مشکلات بسیاری دارد: «جریان سرمایه اگر به سمت ملک هم نرود، باز به دنبال فضایی کم ریسکتر و با بازده سریعتری است. این در حالی است که سرمایهگذاری جسورانه جزو سرمایهگذاریهای دیربازده و پرریسکاست بنابراین حجم نقدینگی عظیم کشور به سمت بانک، سکه، دلار، خرید ملک در ترکیه و… رفته و رقم ناچیزی از آن وارد این حوزه میشود.»
سرمایهگذاری خطرپذیر
او با تاکید براینکه اقتصاد مریض اصلیترین عامل عدم استقبال سرمایهگذاران از فعالیت در اکوسیستم استارتاپی است، اظهار داشت چالشهای موجود حلشدنی است اما به نظر میرسد انگیزهای برای حل آن در مسئولان دیده نمیشود:
«ما فکر میکردیم اکوسیستم استارتاپی تافته جدا بافته خواهد بود اما در یک اقتصاد کلان بیمار نمیشود گفت که یک تکه آن سالم است. شاخص تسهیل راهاندازی کسبوکار ایران در مقایسه با ترکیه به عنوان کشوری شبیه به ایران 90 رتبه عقبتر است که با تولد موانعی چون اینماد و افت سرعت اینترنت طی ماههای اخیر این فاصله بیشتر هم خواهد شد.»
به گفته غانمزاده نه تنها هیچ برنامهای برای رفع موانع بر سر کسبوکارها دیده نمیشود بلکه شاهد سنگاندازیهای بیشتر هم هستیم: «امید ما به تسهیل فرآیندها و بهبود شرایط سرمایهگذاری حتی دیگر یک درصد هم نیست و به صفر رسیده است.»
تاثیر در بهبود زندگی مردم، عاملی مهم در ارزشگذاری استارتاپها
«حامد ساجدی»، مدیرعامل شناسا دو فاکتور را در بحث ارزشگذاری استارتاپها و کسبوکارهای نوآور دخیل میداند که به اعتقاد او گاهی نسبت به یکی از این موارد غفلت میشود.
به گفته وی اولین فاکتور برای ارزشگذاری استارتاپها موضوع اقتصادی است که به ارزش افزوده مالی کسبوکارها توجه دارد و طبیعتا در نزد سرمایهگذاران و بازار سرمایه میتواند اهمیت پیدا کند: «کسبوکارهای نوآور، فعالیت خود را مبتنی بر آیندهشان تعریف میکنند از همین رو مدلهای ارزشگذاری استارتاپها نیز بر همین اساس شکل میگیرد.»
ساجادی معتقد است در چرخه حیاتهای متفاوتی که هر استارتاپ دارد، روش ها میتوانند متفاوت باشند: «روشهای مبتنی بر دادههای مالی کسبوکار، تخمین جریان نقدی شرکت، روشهای مبتنی بر بازار که کسبوکارهای مشابه را هدفگذاری میکند و روشهای کیفی که ارزش استارتاپ رو مشخص میکند.»
او تاکید دارد هر چه که یک کسبوکار به مرحله بلوغ نزدیکتر شود این ارزشگذاری هم رقم بالاتری داشته هم تا حدودی دقیقتر است.
مدیرعامل شناسا در ادامه به فاکتور دوم در زمینه ارزشگذاری استارتاپها اشاره کرده و گفت:
«وجه دیگری که بسیار اهمیت دارد، تغییر و ارزشی است که کسبوکارها در سبک زندگی و جامعه خود ایجاد میکنند. نیت اصلی یک کسبوکار خوش فکر نوآور این است که زندگی را بهتر کند و طبیعتا زمانی که زندگی بهتر شود، منابع مالی بیشتری به سمت آن هدایت میشود.»
به اعتقاد وی در اکوسیستم نوآوری بایستی توجه ویژهای به این مهم داشت زیرا حجم سرمایهگذاری که در این اکوسیستم انجام شده با سایز و اندازه گردش مالی اقتصاد سنتی قابل مقایسه نیست. از همین رو اگر فقط به ارزش افزوده مالی توجه شود، ممکن است از اهمیت، جایگاه و ارزش کسبوکارهای نوآور غفلت شود، قضاوت درستی صورت نگرفته و اهمیت حوزه به درستی شناخته نشود.
سجادی مدیرعامل شناسا
اثرات منفی فقدان تعامل بینالمللی بر بازار اکوسیستم استارتاپی
اما وضعیت اکوسیستم استارتاپی کشور در مقایسه با سایر صنایع و رقبای منطقه چگونه است؟ ساجدی در پاسخ به این سوال دیجیاتو گفت: «از جنبههای مختلف میتوان این مقایسه را انجام داد. اگرچه کسبوکارها در چند سال اخیر رشد خیلی خوبی را تجربه کردهاند اما با توجه به وضعیت نرخ برابری ریال با سایر ارزهای جهانی، به لحاظ مالی این ابعاد جذاب نیست و بزرگ به نظر نمیآید.»
او در ادامه به علت این امر که اکوسیستم استارتاپی در قیاس با باقی صنایع سهم زیادی را به خود اختصاص ندادهاند اشاره کرده و گفت: «یک عامل این است که کسبوکارهای ما امکان تعامل بینالمللی به خوبی نداشته و حجم بازار مخاطبشان به بازار داخلی محدود میشود؛ همین امر رشد استارتاپها را دچار مشکل میکند.»
به اعتقاد مدیرعامل شناسا کسبوکارهایی که بازار بینالمللی دارند توانایی استفاده از یک بازار 8 میلیاردی را داشته که با بازار 80 میلیونی ایران قابل قیاس نیست. او مهاجرت نخبگان و متخصصین را یکی دیگر از عوامل محدود شدن رشد استارتاپها دانسته و افزود: «تنشهای چند سال اخیر نیز در سطح جامعه فعالیت همه فعالین اقتصادی از جمله این حوزه را متاثر کرده است.»
به اعتقاد سجادی فضای حاکم شده براثر شیوع کرونا، موجب رشد کسبوکارهای آنلاین در دنیا و ایران شده است که موجب علاقمندی بسیاری از فعالین حوزههای دیگر به این سمت شده است و نوید رشد خوبی را میدهد:
«برخی از کسبوکارهای نوپای قبلی به یک بلوغ نسبی رسیدهاند و توانستند ارزشگذاری بهتری را در جامعه نشان دهند که همین امر موجب شد تا گرایش جامعه عمومی سمت استارتاپها بهتر شود. حاکمیت و دولت نیز علاقمندی خود را به حوزه حفظ کرده و تزریقهای مالی بهتری رخ داده است. همچنین تلاش شده تا برخی قوانین اصلاح شود اگرچه هنوز چالشهایی وجود دارد.»
تمامی این موارد باعث شده تا او اعتقاد داشته باشد که در یک شرایط قابل رشد باشیم: «اگرچه وضعیت ایدهآل نیست اما با همراهی همه تاثیرگذاران اکوسیستم، روزهای بهتری را شاهد خواهیم بود.»
پای نقد شوندگی در میان است
ساجدی در پاسخ به سوال دیجیاتو مبنی بر اینکه چرا سرمایهگذاران به اکوسیستم استارتاپی روی خوش نشان نمیدهند، عدم حضور سرمایهگذار بینالمللی و وجود موانع زیرساختی و قانونی در بازار سرمایه ایران را از جمله عوامل موثر در این ماجرا دانست. او با بیان اینکه در حوزه استارتاپی عمده سود سرمایهگذار از رشد ارزش سهام سرمایهگذاری شده شکل میگیرد اظهار داشت:
«اگر کسبوکار نتواند سهام خود را در بازار سرمایه عرضه کند یا به یک خریدار در مرحله بعد به صورت ادغام و اکتساب واگذار کند، این سرمایهگذاری نقد نمیشود. از این منظر اکوسیستم استارتاپی وضعیت خوبی ندارد؛ زیرا عرضه در بازار سرمایه به شکل چشمگیری اتفاق نیفتاده و پروژه ادغام و اکتسابی که بتواند سرمایهگذاری قبلی مثل VC یا شتابدهی را نقد کند، آنچنان چشمگیر نبوده است.از همین رو سرمایهگذارانی که در این حوزه فعالیت میکردند بعضا شیب سرمایهگذاری را کند کرده چون بازکشت سرمایهشان خیلی جذاب نبوده و سرمایهگذاران سایر حوزهها نیز علاقه کمتری نسبت به این حوزه دارند.»
مدیرعامل شناسا با تاکید بر اینکه وجود نمونههای موفق در هر زمینهای برای جذب سایر بازیگران تاثیرگذار است، اظهار داشت از این جهت عجیب نیست که سرمایهگذاران به این حوزه علاقه وافری نداشته باشند: «بازیگران این حوزه نگاه راهبردی بلند مدت دارند، منابع مالی خوبی دارند و چشمشان به آیندهای است که این حوزه همانند کشورهای دیگر شامل حالش خواهد شد؛ اما طبیعتا علاقمندیم تعداد بازیگران این حوزه بیشتر شود.»
به گفته وی از این منظر آمارهای سرمایه گذاری در ایران از جذابیتهای بالایی برخوردار نیست: «نرخ ریال نیز باعث شده سرمایهگذاری ما به لحاظ سایز از لحاظ آماری خیلی بزرگ به نظر نرسد. این از یک جهت تهدید و مشکل محسوب می شود، اما اگر درها باز شده و امکان سرمایهگذاری بینالمللی میسر شود، با توجه به غنا و قوتی که بسیاری از این کسبوکارها دارند، نرخ ارزش افزوده خیلی خیلی بالاتری را به همراه خواهد داشت که میتواند نویدبخش اتفاقات خوبی باشد.»
ساجدی با بیان اینکه براساس آمارهای اعلامی از سوی انجمن VC کشور به عنوان نهاد تخصصی این حوزه، به لحاظ تعداد سرمایهگذاری اوضاع بهتر و قابل تحملتر است اظهار داشت اما سایز و ابعاد سرمایهگذاری با منابع داخلی خیلی نمیتواند جذابیت و جلوهگری خوبی را در قیاس جهانی داشته باشد.
ارزش اکوسیستم استارتاپی
او در ادامه افزود: «بخش زیادی از مسائلی که اکوسیستم استارتاپی دارد، برخواسته از سیاستهای عمومی کشور است که زیرساختهای قانونی و حقوقی آن را تشدید میکند. عدم تعامل کشور با دنیا و شرکتهای کوچک و بزرگ بینالمللی مانع از رشد و بینالمللی شدن افق نگاه فعالین این حوزه شده است. نخبگان و متخصصین نیز افق فعالیت خود را در کشور کوچک میبینند و ممکن است با فرصتهای جذابی که در بیرون از ایران دارند، دغدغههایشان رو به خارج از کشور برده که این امر منجر به مهاجرت یا فعالیت فریلنسری با کسبوکارهای بینالمللی میشود.»
با این وجود دولت یا سایر نهادها، چه کسی میتواند مشکلات بر سر راه رشد اکوسیستم استارتاپی را حل کند؟ مدیرعامل شناسا در این باره به دیجیاتو گفت:
«باز شدن گره این مسائل یک اراده جمعی و عمومی میخواهد. فعالین این حوزه بایستی دنبال راهکارهای جدید باشند، منابعی که میشود به این سمت هدایت کرد به خصوص منابع اقتصاد سنتی را منتقل کنیم، به ادبیات و گفتمان مشترکی با صاحبان سرمایه سنتی برسیم و تاثیرگذاری حوزههای نوآور را در کسبوکارهای کلاسیک و قدیمی نشان دهیم.»
او معتقد است یک پای جدی این قصه بحث مدیریت کلان جامعه و حاکمیت است که مشکلاتی را که این اکوسیستم خودش ایجاد نکرده را برایش حل کند و زیرساختهای لازم را برای توسعهاش فراهم کند.
سخنان فعالین این حوزه نشان میدهد عرضه استارتاپها در بورس و ایجاد تعامل بینالمللی چقدر میتواند بر رشد این اکوسیستم نقش داشته باشد. به نظر میرسد با فراهم شدن این شرایط، شاهد کمرنگتر شدن اقتصاد ملک بنیان در کشورمان باشیم؛ موضوعی که در نهایت به نفع همه مردم خواهد بود؛ چرا که با ورود جریان نقدینگی و سرمایه به این اکوسیستم هم سرمایهگذاری در ملک کمتر شده و شاهد منطقیتر شدن قیمت این کالای مصرفی هستیم و هم رشد استارتاپهایی را شاهد خواهیم بود که آمدهاند تا زندگی مردم را آسانتر کنند.
انتهای پیام