خرید تور نوروزی

ازدواج‌ها در صدر اسلام چگونه بود؟

امیر ترکاشوند، نویسنده‌ی کتب دینی در کانال تلگرامی خود نوشت:

اگر قرآن را مطالعه کنیم و اگر روایات بی‌شمار را مرور کنیم و نیز اگر تاریخ صدر اسلام را ورق بزنیم در این صورت به نتایجی در باره چگونگی انعقاد ازدواج‌ها و آغاز زندگی‌های مشترک می‌رسیم که با تصورات شرعی ما تفاوت دارد؛ از جمله:

یک- ثبت نشدن. اینک ما در ایران ازدواج‌ها را در محضرها (دفاتر رسمی ثبت ازدواج) ثبت می‌کنیم و چون عاقد نیز همان دفتردار و محضری است بدین ترتیب عاقد با خواندن وکالتیِ صیغۀ عقد شرعی و نیز ثبت مشخصات طرفین، به آن پیوند هم شرعیت می‌بخشد و هم آن را قانونی و رسمی می‌کند اما باید دانست که ازدواج مسلمانان و مؤمنان در صدر اسلام ثبت نمی‌شد (هرچند ثبت ترجیح داشته و دارد)

دو- الفاظ خاص و استانداردی برای انعقاد ازدواج وجود نداشت: چنان‌که اشاره شد اینک ازدواج‌ها با خواندن متن‌هایی استاندارد از سوی هر یک از طرفین (و یا وکالتی از سوی عاقد) شکل شرعی به خود می‌گیرد. در این متن‌ها که به صیغۀ عقد (خطبۀ عقد) معروفند ابتدا زن عبارتی را به عنوان ایجاب می‌خواند و سپس مرد عبارتی را در قبول گفتۀ زن بر زبان می‌آورد. صیغۀ عقد دو سه شکل با اندک اختلافی در الفاظ ولی با محتوایی واحد دارد که با هر یک خوانده شود کفایت می‌کند به این صورت: زن: زوّجتُک (یا: أنکحتک) نفسی علی الصداق (یا: المهر) المعلوم؛ مرد: قبلتُ التزویج (یا: النکاح) و معنایش این است که زن می‌گوید خودم را به ازدواج تو درآوردم با فلان مهر، و مرد پاسخ می‌دهد این ازدواج را پذیرفتم. نیز اگر طرفین قادر به زبان عربی نباشند باید ترجمۀ دقیقِ “همان متنِ استاندارد”، هنگام انتقال به زبان مادری حفظ شود (ضمن این‌که برخی فقها بر تلفظ همان متن عربی اصرار دارند).

با این‌همه تأکید و پافشاری بر آن متن‌ها (که تصور توقیفی و تعبدی بودن را تداعی می‌کند) اما در ازدواج‌های صدر اسلام خبری از وجود قالب‌های مشخص و متن‌های خاص و استاندارد نبود و به عبارت دیگر پیوندها و زندگی‌های مشترک بدون این‌که آن عبارات خاص خوانده شود شکل می‌گرفت.

لطیف و خواندنی:

خطبۀ عقد تمام زوج‌هایی که به قصد زندگی مشترک زیر یک سقف قرار می‌گیرند را خود خدا می‌خواند و به ثبت می‌رساند: عن أبی‌عبدالله قال: ما من مؤمنین یجتمعان بنكاح حلال حتى ینادی مناد من السماء ان الله قد زوج فلانا فلانة …(مرسی خدا) و همچنین است طلاق را

سه- انعقاد ازدواج و تشکیل زندگی، حاصل جلسۀ گفتگو و توافق بود و نه نیازمندِ خواندن الفاظی خاص: ازدواج و تشکیل زندگی در صدر اسلام معمولا به این صورت بود که: در گام اول مردی به ازدواج با زنی علاقه‌مند می‌شد و سپس در گام دوم (معمولا همراه خانواده) نزد آن زن می‌رفت تا موافقت او را اخذ کند؛ در آن جلسه، مرد (یا معمولا پدرش از سوی او) پس از مقدمات، ابتدا استحبابا به حمد و ثنای الهی می‌پرداخت و سپس درخواست خود برای ازدواج را اعلام می‌کرد و اگر زن، خودش (یا اولیاءش از طرف او) قبول می‌کرد (گام سوم) همین توافق طرفینی در آن جلسۀ رسمی، حکم انعقاد ازدواج میان آن دو را داشت تا در روزهای بعد، زیر یک سقف روند و زندگی را آغاز کنند. در واقع آن‌چه در میان ما ایرانیان به مراسم “بله برون” معروف است انعقاد رسمی عقد و پیوند به حساب می‌آمد و نیازی به حضور عاقد و خواندن متنی مشخص (خطبۀ عقد) و ثبت در محضر و دفتر نبود.

چهار- ایجاب و قبول معکوس بود: برخلاف صیغه‌های عقد کنونی که ابتدا زن (یا نیابتاً عاقد) الفاظی در پیشنهاد ازدواج مطرح می‌کند و سپس مرد (یا نیابتاً عاقد) با آن پیشنهاد موافقت می‌کند، اما در صدر اسلام ابتدا مرد پیشنهاد ازدواج می‌داد (هر چند نه در قالب الفاظی استاندارد و توقیفی بلکه با استفاده از کلماتی که مقصود را برساند) و سپس زن با آن پیشنهاد موافقت می‌کرد. گفتنی است اگر زنان ایرانی از معنای فارسی و از تقدم و تأخرِ مرد و زن در الفاظ صیغۀ عقد اطلاع می‌داشتند و عاقدی هم حضور نمی‌داشت بعید بود که اکثرشان تن به خواندن آن خطبه (یعنی پیشنهاد ازدواج به مرد) می‌دادند.

پنج- اصراری بر داشتن شهود عقد نداشت: برخلاف سایر مذاهب فقهی و برخلاف تصوری که داریم اما در فقه امامیه و مطابق برخی روایات، با این‌که وجود شاهد، ترجیح دارد اما امری واجب برای انعقاد عقد و تشکیل زندگی نبود و نیست.

شش- گفتنی است تنها روایتی که تا حدود زیادی به خطبه عقدهای کنونی شباهت دارد عبارت حضرت خدیجه به حضرت محمد (ص) است که البته از مهریه صرفنظر کرد: عن أبی‌عبدالله قال: لما أراد رسول‌الله أن يتزوج خديجة بنت خويلد أقبل أبوطالب ثم ذكر خطبته … فقالت خديجة: قد زوجتك يا محمد نفسی والمهر علی فی مالی

آن‌چه در این یادداشت آوردم صرفاً گزارش بود (و هدفش کاستن از حساسیت‌ها)؛ و درصدد ترجیح آدابِ آن دوره (و مثلا حذف دفاتر ثبت ازدواج) نبودم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا