ایران و جای خالی حکیم طوسی در سیاست ورزی و عقل گرائی!
حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی بمناسبت ۵ اسفند روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی در روزنامهی جمهوری اسلامی نوشت:
پنجم اسفند بنام جناب حکیم خواجه نصیرالدین طوسی نامیده شده تا شاید بتوان نسل امروز را به افتخارات گذشته خود آشنا کرد و از نقاط مثبت زندگی سراسر حکمت آمیزشان بهره ای جست .
قبل از ورود به بررسی جایگاه ارزشمند آن حکیم بزرگ اسلامی ، این نقطه مهم زندگی او را مد نظر داشته باشید که او در عین همه موفقیت های علمی ، یک کار معجزه آسا داشت و آن این بود که ؛ از یک از حاکمِ یاغی شهره خشونت و خونریزی او جهانی بود ، یک انسان دوستدار علم و احترام گذار به حقوق انسانها ساخت ..
بزرگی حکیم طوسی
خواجه طوسی ؛ از ۷ قرن قبل تا بحال به عنوان یک فیلسوف ، فقیه ، ریاضیدان ، منَجم ، ادیب و سیاستمدار و یک شخصیت اخلاقی مطرح است .
او خیلی بزرگ است ؛ فخر جهان فقه و کلام و حدیث ، یعنی ؛ علامه حلی (ره) که سر آمد شاگردان خواجه طوسی است و یازده سال در محضر خواجه شاگردی کرده ، درباره استاد خود حکیم طوسی گفته است :
«خواجه نصیر الدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کرده ایم . در طول مدتی که با او بودم ارتکاب یک مکروه از او ندیدم».
خواجه طوسی و دوران محنت و سختی
نکته مهم از زندگی خواجه طوسی که درس مهمی برای ماست این است که او موفقیت های بزرگش در دانش و تربیت نفوس و حتا در سیاست را در شرائط سختی از زندگی رقم زد .
نوشته اند ؛ حکیم طوسی چیزی حدود ۲۵ سال در حبس و یا حصر و بنوعی محدودیت بوده و تمام آثار قوی علمی اش را در این سالهای پر مرارت نوشته است.
او در پایان کتاب شرح اشارات مینویسد: «بیشتر مطالب آن را در چنان وضع سختی نوشتهام که سخت تر از آن ممکن نیست و بیشتر آن را در روزگار پریشانی فکر نگاشتم که هر جزئی از آن، ظرفی برای غصه و عذاب دردناک بود و پشیمانی و حسرت بزرگی همراه داشت. و زمانی بر من نگذشت که از چشمانم اشک نریزد و دلم پریشان نباشد و زمانی پیش نمیآمد که دردهایم افزون نگردد و غمهایم دو چندان نشود…»
ارادت خواجه به ائمه اطهار
شاید یکی از روزنه های موفقیت شگفت آور جناب خواجه که اتفاقا از نکات مهم زندگی اوست ؛ ارادت او به اهل بیت (ع) است .
استاد بزرگوار ما علامه حسن زاده آملی نقل می فرمودند :
« وقتی آثار شدت کسالت در خواجه طوسی پدیدار شد ، وی به شاگردانش که او را در سفر به بغداد همراهی کرده بودند ، فرمود : مرا از کنار امام هفتم (ع) ، باب الحوائج الی الله، از این پناهگاه بیرون نبرید و در عتبه حرم آن حضرت به خاک بسپارید و روی قبر من بنویسید: “و کلبُهم باسطٌ ذراعیه بالوصید”»(کهف، ۱۸) بدین معنا که خود را سگ آستان مقدس آن ذوات طاهره میدانست .
و با اینکه صحبت در این بود که جسد مطهر او را به نجف منتقل کنند اما طبق وصیت رفتار نمودند در ورودی حرم حضرت کاظمین (ع) دفن گردید .
باز گردیدیم به زندگی افتخار آفرین سیاسی و علمی حضرت خواجه ؛
سه موفقیت بزرگ حکیم طوسی
آنچه از خواجه طوسی رخ نمایی میکند ؛ سه موفقیت شگفت آور اوست؛
اول؛ روش موفق او در سیاست ورزی است.
دوم ؛ ترویج عقلانیت و هدایتِ جامعه از جهل به عقل و دانش است.
وسوم ؛ خدمت بی سابقه او به فلسفه و کلام اسلامی و خصوصا کلام شیعی است .
گرچه امروزه از شرائط فعلی خود گله مندیم! اما نگاهِ کوتاهی به زندگی سراسر افتخار این حکیم پر آوازه ایرانی میتواند روزنه ای از امید برای نسل جدید باشد.
خواجه طوسی و سیاست ورزی
تواناییِ سیاسی حکیم طوسی شگفت آور است.
همانطوریکه در طلیعه این نوشتار اشارع نمودم ؛ او آمد و از یک حاکمِ یاغی و بی منطق و خودمحور ، یک انسان دوست دار علم ساخت ! و او این مهم را بوسیله یک انقلاب فکری پدید آورد ، انقلابی که اساس آن بر “ارتباط دوستانه” با چاشنی “علم ” ، شدنی بود و نه با دعوا و درگیری و رجز خوانی !
او توانست با برقراری ارتباط مستقیم و ملاقات با شخصِ هلاکوخان از خشونت و آدم کشی جلوگیری کند و در نتیجه از آن طاغیِ یاغی و خونریز ، یک حکمران نسبتا درستی بسازد.
شاید متعجب باشید او چگونه با چنان حاکم جائری توانست ارتباط برقرار کند ؟
ارتباط حکیم طوسى با خان مغول ، نشان از یک شروع شگفت آور دارد که از این قرار است ؛ خواجه نصیر الدین از طرز تفکر و نوع احساسات و علاقه وافر هلاکوخان به امور مربوط به اوضاع ستارگان و پیشبینىهای مترتب بر آن با خبرشد و از این فرصت استفاده کرد و ابتداءاً با نقل و انتقالات برخی اخبار و مطالب نجومی باعث شیفتگی هلاکوخان به خود شد و بعد از ارتباط ایجاد شده نزد خان مغول ، از ضرورت جمعآورى کتابهای مربوط به نجوم گفت که مورد علاقه خان بود و سپس درخواست تولیت امور اوقاف سرزمینهاى پهناور اسلامى را ازاو خواست و هلاکوخان هم با همه آنها موافقت نمودبدین شکل وارد نهاد حاکمیت گشت.
خواجه طوسی و ترویج عقلانیت و خردورزی
حکیم طوسى وقتی مشاهده کرد در جامعه ، اندیشههاى مستحکم عقلی از میان مردم رخت بربسته و جامعه در انحطاط فرهنگى و فکرى فرو رفته ، و تریبون های پر و سر و صدا در جلوی دهان آدم های جاهلی که نماینده خرافه و جهالت هستند قرار گرفته ، طرحی در تشویق جامعه به عقل و دانش درانداخت و توانست جامعه اسلامی از ظهور و بروز تاییرات جوامع قرون وسطائی آن برهه ، نجات دهد و به دروازه فکر و عقل و دانش برساند.
شاهد این مدعا سخن ابن خلدون است که مینویسد : در قرون وسطا آن شخصیتی که از اسلام درخشش داشت خواجه طوسی بود.
و یا جناب جرجى زیدان مسیحى میگوید: دانش در کشورهاى تحت فرمان مغول به دست خواجه طوسی همچون شعلهاى درخشان در فضایى تیره و تار درخشیدن گرفت.
خواجه طوسی عزیز ، با نفوذ مدیریتی و عاطفی در دستگاه حُکمرانی ، توانست همه ی اندیشمندان بزرگ جهان آن روز را تا جاییکه در دسترس بودند به شهر مراغه دعوت نماید و و در نتیجه تاسیس رصدخانه مراغه و کتابخانه بزرگ آن را در انظار همه دنیا کلید زند ، کتابخانه ای که ؛ با جمع آوری حدود چهارصد هزار جلد کتب نفیس از بغداد و شام و بیروت و الجزائر و .. مورد توجه و نگاه دانشمندان و پژوهشگران جهان شد.
خواجه طوسی و فلسفه
حکیم نصیرالدین طوسی در بخش علوم عقلی و فلسفه اسلامی موفق به دو کار راهبردی شد ؛ از یک سوی احیاگر فلسفه اسلامی است و از سوی دیگر مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه میباشد .
در آن روزگار ؛ فلسفه ی مشّاء که حاوی تفکرات و استدلالات مرحوم بوعلی سینا در طبیعات و نفس و الهیات است ، در مواجه با صدها اشکال تراشی فخر رازی قرار گرفت بشکلی بر فلسفه مشائین صدمه وارد نمود که میتوان گفت : فلسفه مشایی در معرض سقوط قرار گرفت ! اما با پای به میدان نهادنِ حضرت خواجه -با اینکه در فلسفه ؛ روش اشراقی داشته- لیک با بررسی شبهات و پاسخ به آنها ، فلسفه را نجات بخشید.
با این تحلیل ؛ خواجه نصیرالدین طوسی، مُکمّل فیلسوفان پیش از خود بوده، اما فداکاری او در علوم عقلی بدین جا ختم نمیشود ، بلکه خواجه سرمشق دانشمندان پس از خود در روش های استدلالی و عقل گرایانه در مباحث کلامی بوده بشکلی که علم کلام را بر پایه استوار “استدلال و برهان” قرار داد .
تذکر این نکته ضروری است که زحمات طاقت فرسای حکیم طوسی در فلسفه و کلام ، محدود به تدریس و تالیف چند متن فلسفی نشد ، بلکه او با رواج روش های فلسفی بر آن شد تا جامعه را به دانش و تعقل و پذیرش سخنان برهانی ، و نه خرافی ترغیب نماید.
یکی از نمونه ها تدبیرِ زیبای حکیم طوسی در ترویج علوم عقلی برای رسیدنِ به عقلانیت و عقل گرائی در جامعه این بود که شهریه ی دانش ورانِ رشته علوم عقلی را بیش از مبلغی که به دانشجویان دیگر رشتهها میداد، قرار داد ، و این تدبیر شایسته اش باعث شد تا دانش وران و علاقهمندان رشته فلسفه بیشتر شد ، و در نهایت حوزه های پژوهشی عقل گرا مورد توجه بیشتری قرار گرفت و در معال محافل سُست و فاقد ارزش علمی و عقلانی رو به ضعف رود .
امروز ؛ جای خواجه طوسی خالی است!
امروز مسلمین عموماً و ایران عزیزما خصوصاً در بخش سیاست ورزی و نیز دانش و فرهنگ و ارتقاء سطح عقلانیت ؛ سخت نیاز به یک “خواجه طوسی” دارد. تا از یک سو با برقراری یک ارتباط حکیمانه و عاطفی با شخصیت های ارزشمند سیاسی داخلی و خارجی سایه شوم خشونت و نفرت و لجن پراکنی سیاسی را از سر کشور دور کرده و روی آرامش که در گرو عدم نگرانی امنیتی و اقتصادی و اجتماعی را مردم مظلوم و عزیز ایران ببینند.
و از سوی دیگر با تکریم عقل و دانش و نیز فراهم آوردن نیازهایِ روز مانند ارتباط با کانون های علمی دنیا و تقویت فضای مجازی و امور مربوطه به آن ، صفحه دیگر در کرامت انسان و ارتقاء دانش آدمی بنویسد.
اگر میگوییم امروز جای “خواجه طوسی خالی است ! “چون بالعیان میبینیم که امروز موج خرافه گرایی در خطبه و خطابه ها بوفور دیده میشود ! سخنرانی های بظاهر مذهبی ای که سخت سُست است و تمام منبع آن ؛ خواب و خیال و اراجیف و حکایات و روایات دروغین است ! در چنین شرائطی است که دلسوزان عرصه دانش و فرهنگ و دین ؛ چون کاری ازشان ساخته نیست ، خون دل میخورند و شکوائیه به خدای متعال عرضه میدارند!
نه تنها جای حکیم طوسی در عرصه سیاست و عقل گرایی خالی است ، بلکه در عرصه فلسفه هم امروز جای حکیم طوسی خالی است !
اجازه دهید دیگر وارد آنچه که بر سر علوم عقلی مانند فلسفه و عرفان آمده ، نشوم که خود حدیث مفصل و دردناکی است ! فلسفه ای که یادگار ارزشمند ابن سینا و خواجه طوسی و صدرالمتالهین بود ، ودرعصر اخیر امام خمینی وعلامه طباطبائی برای حضور و رواج آن در عرصه حوزه علمیه قم در دهه ۲۰ و ۳۰ رنج ها کشیدند وسپس به برکت وجود امام راحل در راس حکومت ، در دهه ۶۰ رونق چشم گیری داشت ، اما امروز رفته رفته در حوزه های علمیه به محاق رفته و میرود !
دریغا که از خواجه طوسی محرومیم !
محرومیم از چنان اویی در سیاست ورزی عرصه وسیعِ سیاست ، و از چنان اوئی در ارتقاء دانش در عرصه های دانشگاهی ، و چنان اوئی در رواج کلام و فلسفه و عرفان در عرصه حوزه های علمیه !
خلاصه از خواجه نصیرالدین طوسی ها محرومیم!
انتهای پیام