خرید تور نوروزی

هشت واقعیت آزاردهنده در مورد تجاوز نظامی پوتین به اوکراین

| ترجمه‌ی انصاف نیوز | رابرت رایش استاد سیاست عمومی در دانشگاه کالیفرنیا:

ما باید برای مهار تجاوزات ولادیمیر پوتین در اوکراین هر کاری که می توانیم انجام دهیم. اما ما همچنین باید در مورد آن شفافیت داشته باشیم و با هزینه های آن روبرو شویم. اقتصاد را نه می توان از سیاست جدا کرد و نه می توان آن را از تاریخ جدا کرد. در اینجا هشت واقعیت نگران کننده وجود دارد:

1. آیا تحریم های اقتصادی در حال اجرا مانع از تلاش پوتین برای تسلط بر تمام اوکراین می شود؟ نه. این تحریم ها معاملات مالی جهانی روسیه را پیچیده خواهند کرد، اما اقتصاد روسیه را فلج نمی کنند. پس از اینکه روسیه شبه جزیره کریمه اوکراین را در سال 2014 ضمیمه ی خود کرد، ایالات متحده و متحدانش تحریم های اقتصادی وسیعی علیه روسیه اعمال کردند که به طور موقت اقتصاد روسیه را متاثر کرد، اما روسیه به زودی دوباره به بازارها بازگشت. از آن زمان، روسیه اقداماتی را برای کاهش اتکای خود به بدهی و سرمایه گذاری خارجی انجام داده است که به این معنی است که تحریم های مشابه تأثیر کمتری روی این کشور خواهند داشت. علاوه بر این، افزایش ارزهای دیجیتال و سایر دارایی های دیجیتال به روسیه اجازه می دهد تا نقل و انتقالات بانکی را که نقاط کنترل تحریم ها هستند، دور بزند. خط پایانی: تحریم‌های اعمال شده یا تهدید شده می‌تواند تولید ناخالص داخلی روسیه را کاهش دهد، اما فقط چند درصد.

2. چه نوع تحریم هایی به روسیه آسیب جدی می زند؟ تحریم‌ها بر صادرات عظیم نفت و گاز روسیه می‌تواند آسیب قابل توجهی به همراه داشته باشد. روسیه روزانه 10 میلیون بشکه نفت تولید می کند که حدود 10 درصد تقاضای جهانی است. این کشور در رتبه سوم تولید نفت جهان (پس از ایالات متحده و عربستان سعودی) قرار دارد. طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، این کشور از نظر گاز طبیعی (پس از ایالات متحده) در رتبه دوم قرار دارد.

3. پس چرا غرب آنها را تحریم نمی کند؟ زیرا این امر به طور جدی به مصرف کنندگان در اروپا و ایالات متحده آسیب می رساند – افزایش قیمت انرژی و بدتر شدن تورم (که اکنون در ایالات متحده سالانه 7.5٪ است که بالاترین میزان در 40 سال گذشته است). اگرچه ایالات متحده نفت یا گاز طبیعی روسیه را بسیار کم وارد می کند، بازارهای نفت و گاز طبیعی جهانی هستند – که به این معنی است که کمبودهایی که قیمت ها را در بخشی از جهان بالا می برد، اثرات مشابهی در جاهای دیگر خواهد داشت. قیمت نفت در ایالات متحده در حال حاضر به 100 دلار در هر بشکه نزدیک شده است که در مقایسه با 65 دلار در سال گذشته افزایش یافته است. قیمت بنزین در پمپ به طور متوسط ​​​​3.53 دلار در هر گالن است. برای اکثر آمریکایی‌ها، این قیمت پمپ بنزین مهم‌ترین شاخص تورم است، نه فقط به این دلیل که خودروهای خود را با بنزین روشن می کنند، بلکه به این دلیل که هزینه آنها در خارج از پمپ بنزین هم به این قیمت ها بستگی دارد. (به هر حال، بزرگترین ذینفعان این افزایش قیمت ها: شرکت های انرژی مانند هالیبرتون، اوکسیدنتال پترولیوم و شلمبرگر هستند. آیا کسی طرفدار اعمال مالیات بر سود بادآورده بر آنها است؟)

4. آیا تحریم های قوی تر، کنترل پوتین بر روسیه را تضعیف می کند؟ احتمالا. اما آنها همچنین می توانند تأثیر معکوس داشته باشند – پوتین را قادر می سازند تا به سوء ظن روسیه نسبت به غرب دامن بزند و حتی ناسیونالیسم روسیه را بیشتر برانگیزد. سخت‌ترین اقدامات ایالات متحده باعث می‌شود که روس‌های معمولی قیمت‌های بالاتری برای غذا و پوشاک بپردازند یا به دلیل سقوط روبل یا بازارهای روسیه ارزش حقوق بازنشستگی و پس‌انداز کاهش پیدا کند، این ممکن است به عنوان هزینه های ضروری تلقی شود که روس‌ها را به دور پوتین جمع می‌کند.

5. دیگر پیامدهای سیاست خارجی که غرب باید مراقب آن باشد؟ در یک کلام: چین. نگرانی روسیه در مورد غرب قبلاً به نزدیکی با چین منجر شده است. اتحاد قوی بین دو قدرتمندترین خودکامه جهان می تواند نگران کننده باشد.

6. در مورد سیاست داخلی در ایالات متحده چطور؟ بحران‌های سیاست خارجی معمولاً سیاست داخلی را از سرفصل اخبار خارج می‌کند و جنبش‌های اصلاحی را تضعیف می‌کند. تجاوز پوتین به اوکراین قبلاً گفتگوها را در آمریکا در مورد حق رای، و سایر اصلاحات – حداقل در حال حاضر آرام کرده است. جنگ در مقیاس بزرگ، اگر زمانی رخ بدهد، اصلاحات را از بین می برد. جنگ جهانی اول دوران مترقی را متوقف کرد. دومی به قرارداد جدید FDR پایان داد. ویتنام انجمن بزرگ لیندون جانسون را متوقف کرد. جنگ‌ها و تهدید جنگ‌ها همچنین هزینه‌های نظامی عظیم و بوروکراسی‌های نظامی عظیم را مشروع می‌سازد. آمریکا در حال حاضر 776 میلیارد دلار در سال برای ارتش هزینه می کند، مبلغی بیشتر از 10 قدرت بزرگ نظامی بعدی (از جمله روسیه و چین) با هم. جنگ علاوه بر افزایشی کردن این بودجه، سودهای کلانی را برای شرکت های بزرگ در صنایع جنگ ایجاد می کند. احتمال جنگ همچنین افکار عمومی را از شکست های سیاست داخلی احزاب در آمریکا منحرف می کند، همانطور که جنگ اسپانیا و آمریکا برای رئیس جمهور ویلیام مک کینلی و جنگ در افغانستان و عراق برای جورج دبلیو بوش انجام داد. (امیدواریم که مشاوران بایدن اینگونه فکر نمی کنند.)

7. آیا تحریم ها می تواند به جنگ واقعی بین روسیه و غرب منجر شود؟ بعید است. آمریکایی‌ها نمی‌خواهند آمریکایی‌ها برای محافظت از اوکراین بمیرند (بیشتر آمریکایی‌ها حتی نمی‌دانند اوکراین کجاست، چه رسد به منافع ملی ما در حفاظت از آن). و نه روسیه و نه ایالات متحده نمی خواهند در یک هولوکاست هسته ای نابود شوند. اما بحران هایی مانند این همیشه خطر خارج شدن از کنترل را دارند. روسیه و آمریکا دارای ذخایر عظیمی از سلاح های هسته ای هستند. اگر یکی به طور تصادفی به راه بیفتد چه؟ احتمال بیشتری وجود دارد: اگر روسیه به ایالات متحده حمله سایبری کند و خسارات زیادی به تاسیسات، ارتباطات، بانک‌ها، بیمارستان‌ها و شبکه‌های حمل و نقل ایالات متحده وارد کند، چه؟ اگر نیروهای روسی اعضای ناتو را در امتداد مرزهای اوکراین تهدید کنند چه؟ در این شرایط، آیا ایالات متحده حاضر به اعزام نیروهای زمینی خواهد بود؟

کسانی که در جنگ های زمینی و هوایی شرکت کرده اند می دانند که جنگ جهنم است. نسل های بعدی تمایل به فراموشی دارند. در آستانه جنگ جهانی اول، بسیاری در آمریکا و بریتانیا از افتخارات جنگ در مقیاس بزرگ صحبت کردند، زیرا تعداد کمی از آنها جنگ واقعی را به یاد می آورند. امروزه اکثر آمریکایی ها هیچ تجربه مستقیمی از جنگ ندارند. افغانستان و عراق برای اکثر ما انتزاعی بودند. ویتنام از حافظه جمعی ما محو شده است.

8. پوتین واقعا به دنبال چه چیزی است؟ نه فقط دور نگه داشتن اوکراین از ناتو، زیرا خود ناتو بزرگترین نگرانی پوتین نیست. از این گذشته، مجارستان و لهستان اعضای ناتو هستند، اما به گونه‌ای اداره می‌شوند که بیشتر شبیه روسیه است تا دموکراسی‌های غربی. ترس واقعی پوتین لیبرال دموکراسی است که تهدیدی مستقیم برای «مردان قدرتمند» مستبدی مانند او (همانطور که برای دونالد ترامپ) است. پوتین می خواهد لیبرال دموکراسی را از روسیه دور نگه دارد. ابزار پوتین برای دور نگه داشتن لیبرال دموکراسی غربی، البته فقط حمله به اوکراین نیست. او همچنین با دامن زدن به ناسیونالیسم نژادپرستانه در اروپای غربی و ایالات متحده، تفرقه در غرب را دامن می زند. در این میان، ترامپ و ترامپیسم همچنان مهمترین متحد پوتین هستند.

** رابرت رایش، وزیر سابق کار ایالات متحده، استاد سیاست عمومی در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی و نویسنده کتاب نجات سرمایه داری: برای بسیاری، نه برای تعداد کمی و خیر عمومی است. کتاب جدید او با نام «سیستم: چه کسی آن را تقلب کرد، چگونه آن را تعمیر کردیم» اکنون منتشر شده است. او ستون نویس گاردین ایالات متحده است. خبرنامه او در robertreich.substack.com است

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. اوکراین جز روسیه بوده استقلالش مشروط بر این بوده که با دشمنان روسیه هم پیمان نشه اما به پایگاه جاسوسی غرب علیه روسیه تبدیل شده روسیه هم اختیار دارد به دلیل خیانت استقلالش رو پس بگیرد . فلسفه بافی های غربی ها واقعی نیست

  2. چهره جنگ را سیاه کردی ولی جنگ با اهریمنان مقدس است. جنگ با برده داران جنگ با نازی ها جنگ با کمونیستها اینها جز افتخارات بشر هست .هیچ چیزی بدون هزینه نیست تا جنایتاکاران حاضرند برای اهداف پلیدشان جان دهند باید با جان مقابلشان ایستاد افکار همچین بزدلانی مثل نگارنده پوتینها را جری کرده است کاش لینکن زنده بود .کجایی ای پدر.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا