پرویز مراد (پیر) امیدیار؛ امپراطوری آنلاین ebay
من هرگز فکر نمیکردم که یک روز شرکتی را راهاندازی کنم که تا این حد مشهور و موفق شود. تنها انگیزه من این بود که بر روی تکنولوژیهای جدید و بهروز کار کنم. در حقیقت، من ایبی را بهعنوان یک آزمایش و سرگرمی جانبی شروع کردم. در حالی که شغل روزانهام را هم داشتم.
پیر امیدیار، بنیانگذار ایبی
تکراسا نوشت: در سال ۱۹۹۵ در یکی از روزهای تعطیلات رسمی (روز جهانی کارگر در آمریکا)، فرد ۲۸ سالهای بهنام پیر امیدیار (Pierre Omidyar یا پرویز مراد امیدیار) پشت کامپیوترش نشست تا با کدنویسی یک حراجی آنلاین ایجاد کند. امروزه آن بازار آنلاین بهعنوان بزرگترین سایت حراج بهنام ایبی (eBay) مشهور است. در حال حاضر شرکت ایبی در سن خوزه (ایالت کالیفرنیا) مستقر است و طبق آخرین آمار ۱۲۷۰۰ کارمند دارد. این شرکت با کسب میلیاردها دلار درآمد توانست پیر امیدیار، بنیانگذار و رئیس هیأتمدیره ایبی، را به یکی از ثروتمندترین افراد جهان در سن ۳۱ سالگی تبدیل کند.
البته بعدها امیدیار بهکمک همسرش، پاملا وزلی (Pamela Wesley)، شبکه خیریه امیدیار (Omidyar Network) را تأسیس کردند. این شبکه بر اساس یک سرمایهگذاری اجتماعی است که بر روی ایجاد جامعه عادلانه و تغییر سیستمهای ساختاری تمرکز دارد که زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو، او در حال حاضر تمام زمان و انرژی خود را صرف مبارزه با فقر و سرمایهداری و امور خیریه کرده است. در ادامه به معرفی این کارآفرین ایرانی ـ آمریکایی و بیان موفقیتهای او میپردازیم.
دوران کودکی و دانشگاه
امیدیار در سال ۱۹۶۷ در پاریس بهدنیا آمد. پدر و مادر او از مهاجران ایرانی بودند که بههنگام تحصیل در فرانسه با یکدیگر آشنا شدند. مادرش، الهه میرجلالی امیدیار، یک زبانشناس مشهور و از استادان دانشگاه سوربن (Sorbonne) بود. پدرش، کوروش امیدیار، نیز بهعنوان یک جراح اورولوژیست فعالیت میکرد. پیر امیدیار زمانی که تنها ۶ سال داشت، بیمارستان دانشگاه جانز هاپکینز (Johns Hopkins) در مریلند (Maryland) از پدرش دعوت به همکاری کرد. بههمین علت خانواده امیدیار به آمریکا نقل مکان کردند.
امیدیار، دانشآموز سرکشی بود که از کلاس نهم به برنامهنویسی علاقهمند شد. او سر کلاسهای مدرسه حاضر نمیشد و در عوض به آزمایشگاه میرفت تا با کامپیوترهای آنجا کار کند و بارها بهدلیل غیبت جریمه شد. او در سن نوجوانی به درخواست مدیر مدرسهاش برنامهای برای چاپ فهرست کتابهای کتابخانه نوشت و در عوض بابت کارش ساعتی ۶ دلار دستمزد دریافت کرد. هر چند مبلغ زیادی نمیشد؛ ولی همین عامل به پیر انگیزهای داد تا در مسیر برنامهنویسی و کامپیوتر حرکت کند. سرانجام در سال ۱۹۸۸ تحصیلات خود را در دانشگاه تافتس (Tufts) و در رشته علوم کامپیوتر گذراند.
آغاز سفر کارآفرینی
امیدیار در دوران دانشگاه شروع به برنامهنویسی برای افرادی کرد که با اپل کار میکردند و به آنها در مدیریت حافظه مک کمک کرد؛ اما در نهایت پول کمی بهدست آورد. بعد از فارغالتحصیلی نیز در یکی از شرکتهای زیرمجموعه اپل بهنام کلاریس (Claris) که در حال توسعه نرمافزار برای مکینتاش (Macintosh) بود، شروع به کار کرد.
در سال ۱۹۹۱ نیز بههمراه ۳ نفر از دوستانش اولین استارتاپ خود بهنام Ink Development Corp را تأسیس کرد. کار پیر در این شرکت، برنامهنویسی برای اولین تبلتهای قلمی (Pen-based) بود. البته این شرکت بعدها به ایشاپ (eshop) تغییر نام داد و بخش خرید اینترنتی یا تجارت الکترونیکی نیز به آن اضافه شد. امیدیار تا سال ۱۹۹۴ بهعنوان مهندس نرمافزار در ایشاپ فعالیت میکرد؛ اما بعدها بهعنوان یک مهندس توسعهدهنده خدمات در شرکت نرمافزاری جنرال مجیک (General Magic) مشغول به کار شد. در نهایت، ایشاپ در سال ۱۹۹۶ توسط مایکروسافت خریداری شد و بهگفته وی با اینکه پول زیادی از آن به دست نیاورد؛ اما او را به انجام ریسکهای بیشتر و بزرگتر تشویق کرد.
داستان آبنباتهای پز (Pez candy dispensers) و شروع زندگی عاشقانه
پیر امیدیار در منطقه Bay Area سانفرانسیسکو زندگی میکرد که در آنجا با پاملا وزلی (Pamela Wesley)، دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته زیستشناسی، آشنا شد. در رسانهها داستانی فراگیر شده بود با این موضوع که پیر عاشق دختری شده که به جمعآوری جعبههای آبنباتهای پز علاقه زیادی داشت؛ اما نمیتوانست افرادی مانند خودش را پیدا کند که آنها نیز جعبههای آبنبات جمعآوری میکنند. بههمین دلیل پیر برای آنکه پاملا را خوشحال کند در وبسایت شخصی خود یک بخش حراج آنلاین بهنام Auction Web ایجاد کرد تا پاملا بتواند با بقیه کلکسیونرها ارتباط برقرار کرده و با آنها خریدوفروش کند.
اما پیر امیدیار بعدها از این اتفاق بهعنوان یک محرک برای راهاندازی بازار آنلاین یاد کرد و توضیح داد:
من همیشه به بازار و راهاندازی مکانی برای خریدوفروش اقلام و اجناس بدون واسطه علاقه داشتم. همین طور به تئوری بازار کارا (Efficient-market hypothesis) نیز علاقهمند بودم که بیان میکرد در بازارهای مالی، کالاها فقط زمانی با ارزش منصفانهای معامله خواهند شد که همه دسترسی یکسانی به اطلاعات و قیمتها داشته باشند. البته بعدها متوجه شدم که این موضوع فقط در قالب تئوری است و افراد عادی که نمیتوانند سهامی خریدوفروش کنند، نمیتوانند این عدالت را نیز ببینند. اما معتقد بودم که اینترنت جایی است که این تئوری به واقعیت تبدیل میشود و مردم میتوانند بدون واسطه با یکدیگر در ارتباط بوده و بهجای سهام، لوازم مورد نیاز خود را بخرند یا بفروشند. بهعبارت دیگر، با استفاده از اینترنت پیوند بین افراد عادی و بازارهای مالی ایجاد شد.
پیر امیدیار و پاملا وزلی در فاصله کوتاهی نامزد و سپس ازدواج کردند.
تأسیس Ebay و گسترش کسبوکار
اولین کالایی که در سایت حراج آنلاین به فروش رسید، آبنبات پز نبود؛ بلکه یک اشارهگر لیزری (Laser pointer) شکسته به فروش رفت. پیر بسیار متعجب شده بود که چه کسی ممکن است برای یک اشارهگر لیزری شکسته ۱۴/۸۳ دلار پول بدهد. اما خریدار به او اطمینان داد که کلکسیونر اشارهگرهای شکسته است. در نتیجه با این فروش، بخش حراج آنلاین رسماً راه افتاد و خریدوفروشهای بعدی نیز انجام شد. البته امیدیار برای خرید کالاها هیچ گارانتی و تضمینی نمیداد و در نتیجه مسئولی نیز برای رسیدگی به شکایتها یا تخلفها وجود نداشت.
تا اینکه پیر در فوریه سال ۱۹۹۶ یعنی حدود ۶ ماه پس از راهاندازی ایبی با سیل عظیمی از شکایتهای افراد مواجه شد و فهمید که اگر این وضع ادامه پیدا کند، میتواند مشکلآفرین شود. پس تصمیم گرفت که بهصورت آزمایشی یک فرم بازخورد (Feedback Forum) را بر روی سایت اضافه کند تا افراد، نظرات مثبت و منفی و تجربهاشان از خریدوفروش را بهصورت عمومی توضیح دهند.
این سایت بهتدریج رونق پیدا کرد و امیدیار از دوست خود، جف اسکول (Jeff Skoll)، نیز درخواست کرد تا به او در بهبود عملکرد و ایمنی سایت کمک کند. تا اینکه این صفحه از سوی خریداران و فروشندگان آنقدر مورد استقبال قرار گرفت که پیر مجبور شد برای حراجیاش یک وبسایت مستقل درست کند. همان موقع (در سال ۱۹۹۷) بود که این سایت حراجی آنلاین به ایبی (eBay) تغییر نام داد. پیر از هزینههای ناچیزی که بابت هر خریدوفروش جمعآوری میکرد، توانست برای تثبیت و گسترش سایت استفاده کند. او در نهایت با توجه به رشد غیرمنتظره خریدوفروشها، شغلش را در جنرال مجیک ترک کرد تا تمام انرژی و زمان خود را به کسبوکار جدیدش اختصاص دهد. همین طور دوستش، جف، را نیز به این کار متقاعد کرد تا زمانش را صرف بهبود و نوآوریهای جدید حراج آنلاین کند.
در اواسط سال ۱۹۹۷، ایبی به یکی از پربازدیدترین وبسایتها تبدیل شد که روزانه بیش از ۱۵۰۰۰۰ کاربر در ۷۹۴۰۰۰ مزایده و حراج شرکت میکردند. خریداران ایبی بهطور متوسط ۳/۵ ساعت در ماه در سایت ایبی حضور داشتند که در آن دوران طولانیترین مدت زمان برای حضور خریداران در مقایسه با هر سایت دیگری بود. در ادامه یک سال بعد (۱۹۹۸)، شرکت ایبی برای اولین بار در بازار بورس عرضه شد. در ابتدا پیشبینی میشد که ارزش هر سهم ۱۸ دلار باشد؛ اما تا ۴۷ دلار نیز به فروش رفت و در عرض ۳ سال، پیر و جف را به میلیاردرهای جدید بازار کسبوکار تبدیل کرد.
امیدیار برای رهبری شرکت ایبی نیز رویکرد جالبی داشت. او بهجای اینکه به مدیران و کارمندان شرکت امر و نهی کند، به آنها چشمانداز را نشان میداد. پیر در این رابطه میگوید:
من سعی میکنم به کارمندانم کمک کنم تا بهدرستی چشمانداز و مسیری را که پیشرو داریم، درک کنند. در نهایت، آنها میتوانند با توجه به تجربه، تخصص و درک مخصوص خودشان، آن چشمانداز را محقق کنند. اینکه سعی کنید فرد الهامبخشی برای کارمندانتان باشید، بسیار اثربخشتر از این است که تنها تفویض اختیار کرده و به هر کس کاری را واگذار کنید.
همچنین پیر معتقد بود که مانند استیو جابز یا بیل گیتس نیست که بتواند هم بهعنوان بنیانگذار و هم مدیر فعالیت کند. حتی روزهای اول فکر میکرد که بهکمک جف، شرکت را تا حد ممکن رشد میدهند و اگر نیاز باشد، یک مدیرعامل حرفهای نیز انتخاب میکنند. زیرا پیر اعتقاد داشت که مهارتهای وی بیشتر نوآوری و ساختن است؛ نه مدیریت و رهبری! بههمین دلیل در سال ۱۹۹۸ فردی بهنام مگ ویتمن (Meg Whitman) را بهعنوان مدیر ارشد اجرایی این شرکت معرفی کرد. البته پیر در کنار مگ ویتمن حضور داشت؛ اما بعد از مدتی شرکت را ترک کرد. با مدیریت مگ ویتمن، ایبی به رشد فوقالعادهای رسید و در کشورهای مختلف جهان فعالیت خود را آغاز کرد.
رشد روزافزون و پیدرپی ایبی قطعاً بدون مشکل و مانع نبود. برای مثال، ۱ سال بعد از رفتن پیر، این شرکت در سال ۱۹۹۹ با وقفههای زیادی در سرویس اینترنتی مواجه شد که یکی از این وقفهها حدود ۲۲ ساعت طول کشید؛ اما بعد از آن، سایت مجدداً شروع به کار کرد. تصمیم بسیار جالب و مهمی که مگ ویتمن برای این حادثه گرفت این بود که شرکت ایبی باید بهخاطر این خطای ارتباطی با تمام ۱۰ هزار فروشنده برتر تماس گرفته و از آنها بابت این قضیه عذرخواهی کند. او میخواست با این عمل به مشتریان نشان دهد که شرکت ایبی خالصانه به مردم و جامعه بشری خدمت میکند و اگر مرتکب اشتباهی بشود، عواقب آن را نیز میپذیرد. این یکی از کلیدیترین استراتژیهای رهبری مگ ویتمن بود.
موفقیتهای تجاری و بازرگانی در زندگی امیدیار
ایبی، اولین و معروفترین وبسایت حراج و خریدوفروش اینترنتی بود که میزان کاربرانش تا پایان سال ۱۹۹۸ به ۱/۲ میلیون نفر رسید و از طریق آنها ۷۵۰ میلیون درآمد کسب کرد. ایده حراجی آنلاین آنقدر وسوسهانگیز بود که بسیاری از وبگاههای کوچک و کسبوکارهای دیگر را نیز به فکر تأسیس یک حراجی آنلاین انداخت.
در سال ۱۹۹۹ میلادی نیز پیر امیدیار برنده جایزه ملی کارآفرین سال شد و در ژانویه ۲۰۰۰ میلادی نیز برای اولین بار به عضویت هیأتمدیره یک شرکت دیگر درآمد. به او سِمتی در شرکت ePeople پیشنهاد شد که یک فروشگاه آنلاین برای عرضه پشتیبانی فنی بود. در همین سال بخش ایبی موتورز (ebay Motors) به سایت اضافه شد که در واقع بازار آنلاین اتومبیل بود.
همچنین این شرکت توانست با موفقیت از بحران دات ـ کام که بسیاری از کسبوکارهای اینترنتی را به ورشکستگی رسانده بود، عبور کند. در سال ۲۰۰۲ نیز ایبی برای فرایندهای پرداختی خود شرکت پیپل (Paypal) را به خدمت گرفت تا خریدوفروشها با اعتبار و اعتماد بیشتری ردوبدل شوند. پیپل، یک شرکت پرداخت آنلاین بود که توسط کارآفرینانی مانند ایلان ماسک، پیتر تیل، مکس لوچین، رید هافمن و… اداره میشد. از این رو، خرید پیپل موفقیت بزرگی برای ایبی به حساب میآمد. اگرچه پیپل بهواسطه ادغام با ایبی توانست به رشد بالا و موقعیت رهبری خوبی برسد. بههمین دلیل در حال حاضر پیپل بهعنوان یک شرکت مستقل در حال فعالیت است.
مقاله پیشنهادی: داستان شگفتانگیز مافیای پیپل (The PayPal Mafia): نوابغ تجارت و تکنولوژی
همچنین در سال ۲۰۰۸، ایبی به اولین شرکت اینترنتی تبدیل شد که بالاترین دستاورد و موفقیت تکنولوژی در آمریکا را بهارمغان آورده است. در حقیقت، مدال ملی نوآوری و تکنولوژی را از آن خود کرد. در حال حاضر ایبی یکی از بزرگترین کسبوکارهای چند میلیارد دلاری است که مردم و شرکتها از طریق آن، انواع گستردهای از کالا و خدمات را در سراسر جهان خریداری کرده یا بهفروش میرسانند. طبق آخرین آمار در سال ۲۰۱۹، این سایت برای ۳۲ کشور در دسترس بود.
راهاندازی شبکه خیریه امیدیار (Omidyar Network) و شروع فعالیتهای فرهنگی
پیر امیدیار و همسرش بعد از آن همه موفقیتهای تجاری و بازرگانی که از تأسیس ایبی بهدست آورده بودند، در سال ۲۰۰۴ مجموعهای بهنام امیدیار نتورک (Omidyar Network) را تأسیس کردند. این شبکه، یک بنگاه خیریه و بشردوستانه است و فعالیتهای گستردهای را برای بهبود زندگی مردم فقیر انجام میدهد. پیر در این رابطه میگوید:
پولی که بهدست آورده بودم، بیش از چیزی بود که بتوانم استفاده کنم و بههمین دلیل حس میکردم مسئولیت بزرگی بر روی دوشم است. پس شبکه خیریه امیدیار را تأسیس کردم تا بتوانم در مقیاس بزرگی تأثیر بگذارم. من قبلاً کارهای غیرانتفاعی انجام داده بودم؛ اما دیگر نمیخواهم خودم را محدود به آن کنم.
این مجموعه همچنین از سازندگان نرمافزار ارتباطات ضروری حمایت میکند. این نرمافزار در سال ۲۰۱۰ برای نجات بازماندگان زلزله هائیتی (Haiti) مورد استفاده قرار گرفت که با استفاده از دادههای مخابره شده از تلفن همراه کاربران، مسیر و نقشه مورد نیاز به تصویر کشیده میشد. با حمایت بنیاد امیدیار، در حال حاضر یک نسخه رایگان این نرمافزار بهصورت آنلاین در دسترس عموم است.
در نوامبر سال ۲۰۰۵، پیر و پاملا امیدیار مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار با هدف کمک به فقرای کشورهای در حال توسعه به صندوق خیریه تافتس ـ امیدیار (Omidyar-Tufts) هدیه کردند.
در سال ۲۰۱۰ نیز پیر امیدیار به فهرست ۴۰ میلیاردری که سوگند خوردهاند نیمی از ثروت خود را طی دوران زندگیشان به خیریه اهدا کنند، پیوست. از دیگر امضاکنندگان این عهدنامه میتوان به بیل گیتس و وارن بافت اشاره کرد. اگرچه مدتی بعد پیر و پالما تصمیم گرفتند کل دارایی خود را به جز ۱٪ طی مدت ۲۰ سال به این امر اختصاص دهند.
در سال ۲۰۱۱ آنها با تلاشهای بدون وقفه خود در حوزه خدمات اجتماعی، مدال افتخار بشردوستی ماندگار را از آن خود کردند. اميديار در همین سال دکترای افتخاری دانشگاه تافتس را دریافت کرد. او هدف خود را از انجام فعاليتهای خيريه اين گونه توصيف میكند:
تمام رويكرد من به بشردوستی برمیگردد به آن چيزی كه در ایبی شاهد آن بودهام؛ چرا که میلیونها نفر از ایبی برای ایجاد کسبوکارهای شخصی خود استفاده کردند. من بهعنوان کسی که در امور خیریه فعالیت دارد به مردم کمک میکنم تا حس مالکیت و شایستگی کنند. معتقدم که همه با توانایی برابر به دنیا میآیند؛ ولی فاقد فرصتهای برابر هستند. مأموریت اصلی من در زندگی افزایش حداکثری فرصتها برای افراد است تا بتوانند از پتانسیلها و تواناییهای بالقوهشان استفاده کنند. این روشی است که ما در ایبی پیش گرفتهایم.
پیر امیدیار همچنین علاقه بسیاری به دنیای روزنامهنگاری، خبرنگاری و رسانه دارد. او اوایل سال ۲۰۱۴ اولین نسخه آنلاین رسانهای شرکت به نام The Intercept را منتشر کرد و در بیانیهای با تأیید سرمایهگذاری و حمایت مالی خود بر اهمیت بنیادی رسانههای آزاد و مستقل تأکید کرد. علاقه وی به دنیای فیلم و سینما نیز باعث شد تا تهیهکنندگی ۲ فیلم را بر عهده بگیرد: Merchants of Doubt (۲۰۱۴) و Spotlight (۲۰۱۵).
تفکر نوین مرد ثروتمند ایرانی
پیر امیدیار یکی از ثروتمندترین افراد دنیاست که طبق مجله فوربز ثروت خالص او تا به امروز حدود ۲۳ میلیارد دلار است و ۵٪ از سهام ایبی و ۶٪ از سهام پیپل را دارد. او رمز موفقیتش را راهاندازی استارتاپهایی مانند eshop میداند که بعدها توسط مایکروسافت به قیمت بالایی خریداری شد. چرا که معتقد است بعد از این استارتاپ، اشتیاق بیشتری برای ریسک کردن به دست آورد. او حتی با سرمایهای که از فروش استارتاپ eshop به مایکروسافت کسب کرده بود، توانست ایده بازار آنلاین را عملی کند تا امکان خرید منصفانه برای افراد نیز فراهم شود. اگرچه شاید جرقه اولیه شکلگیری این بازار آنلاین، عشق و علاقه زیاد به همسرش بوده باشد؛ اما واقعیت این است که او توانست بهخوبی از فرصت و شانسی که برایش پیش آمده استفاده کند و همیشه سعی داشت که کارهایش را با هدف و چشماندازی که در ذهن دارد، همراستا کند. البته که برای موفقیت یک ایده، سیر تدریجی از تلاشها و شاید شکستها نیز لازم است!
انتهای پیام