خیانت روسیه و اهمیت منافع ملی
علیرضا ایمانخانی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «اهمیت منافع ملی» نوشت:
متاسفانه کوس تلخ جنگ چند هفتهای است که در منطقه شرق اروپا نواخته شده و بعد از جنگ جهانی دوم شاید شاهد بزرگترین جنگ بین دو کشور مستقل باشیم که یک سوی آن دومین ارتش قدرتمند جهان و در سوی دیگر دومین کشور بزرگ اروپا و سوگلی شوروی سابق و صاحب نیروگاههای اتمی است،
فارغ از اینکه چه کسی مقصر آغاز جنگ است (قطعا اشغال یک کشور با هر بهانه و منطقی که باشد زشت و این عمل تجاوز به حساب میآید) ولی تمام این ستیزها با تمام تلخیهایی که برای مردم آن کشورها و حتی کشورهای همسایه و منطقه دارد قطعا عبرتها، درسها، و نکات آموزنده فراوان داشته و در عین حال پدید آورنده فرصتهای مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است.
مردم عزیز ایران خودشان حداقل هشت سال با یک نظام بعثی درگیر بوده و اتفاقا طعم تلخ موشکهای روسی را به فروانی چشیدهاند، به خوبی با مردم درگیر جنگ احساس همدردی دارند و صد البته شاید جنگ نظامی برای مردم ایران خاتمه یافته باشد ولی جنگ اقتصادی تازه چند سالی است به شدت آغاز شده و مردم ایران به شدت درگیر تحریمهای ظالمانه هستند،
شاید یکی از غافلگیریهای نظام و مردم ایران عدم واکنش بازار جهانی به نقطه قوت ایران، یعنی سلاح نفت بود، با خارج شدن نفت ایران از بازار، این بازار کوچکترین واکنش منفی به این اتفاق نداشته و در پارهای موارد حتی قیمت نفت رو به کاهش گذاشت.
علم ریاضی به مانند تاریخ بسیار دقیق و در عین حال بی رحم است و محاسبات نشان میدهد که نفت روسیه و عربستان بزرگترین جایگزین نفت ایران بوده است، قطعا از عربستان و نظامش، انتظاری نمیرفت ولی در مورد روسها قطعا این اتفاق از دید کف جامعه و عامه مردم حکم خیانت و خنجر از پشت بود (البته این حرکت در کنار پاسخ مثبت به تمام قطعنامههای شورای امنیت بر ضد ایران بود)، البته به زعم کارشناسان علم سیاست و اقتصاد این کار به هیچ وجه عجیب نبوده و روسها منافع ملی را به احساسات و عواطف ترجیح داده و صد البته ایران را هیچ وقت بهعنوان متحد خود ندانستند، حالا برای مردم ما هم که اتفاق مشابهی برای روسها حادث شده است سوال پدیدار شده که وظیفه ما و حاکمیت ما در قبال این شرایط چیست؟ آیا باید در کنار روسها بایستیم و خار چشم غرب شویم؟
آیا بگوییم نفت خود را به دشمنان روسیه به جهت همدردی با تحریم آنها نمیفروشیم؟
ولی نکته اینجاست دولت مادورو در ونزوئلا که دقیقا شرایط ما را داشته و اتفاقا همیشه از آن به عنوان متحد روسیه کنار مرز آمریکا یاد میشود به استقبال این همکاری رفته و اتفاقا چند زندانی آمریکایی را هم به جهت شیرینی این توافق آزاد کرده است، دوستان عزیز پول فروش نفت حق مردم رنج کشیده ایران است، مردمی که برای تامین چند قلم کالای اساسی آن هم به قیمت بالا باید ساعتها در صف باشند، نمیتوانیم خودمان را گول بزنیم و بگوییم این مسائل به تحریم و فروش نفت مربوط نیست و مساله مدیریتی است (چون تجربه این چند ماهه و حضور دولت پاکدست و کاربلد رئیسی هم نتوانست مشکل را حل کند)
پس تا دیر نشده و دوباره مانند همیشه فرصتها سوخته نشده از این شرایط هر چند تلخ به نفع مردم رنج کشیده ایران استفاده کرده و به جای ارزان فروشی نفت به چینیها و رهایی 80 میلیون بشکه نفت بر روی کشتیها آن را به بازار تشنه دنیا فروخت تا قدری از مشکلات اقتصادی مردم را کم کرد و در این شرایطی که بیشتر کشورهای دنیا به فکر تنبیه و اعمال تحریم پوتین است باید با رایزنی مناسب دنبال مشتری مطمئن برای گاز پرحجم کشور برای تامین آتیه فرزندان کشور بود.
در مورد خیانت و بی انصافی روسها حرف زیاد است و صادقانه باید گفت روسها و پوتین و متحد دیکتاتور آنها در بلاروس در دام و تله غرب گرفتار شدند و حمایت و سوختن به پای آنها نتیجه تلخ و تاریکی دارد و خاطر جمع باشید که آنها در همین شرایط هم سلاحهای راهبردی مانند سوخوهای پیشرفته به ایران نخواهند داد و هدفی غیر از دوشیدن ملت ایران ندارند؛ پس شرط بستن بر پوتین قمار بر روی اسب پیش باخته است.
انتهای پیام