انرژی آتش جنگ
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «انرژی آتش جنگ»به بهانهی حملهی نظامی روسیه به اوکراین نوشت:
جنگ بخش جدا نشدنی از تاریخ است. در میانه برگهای تاریخ آدمیان همیشه رد پایی از جنگ، آدمکشی، خونریزی و برافروختن آتش جنگها داشتهاند، اما رگههای آغاز هر کدام از رویدادهای منتهی به جنگ متفاوت بوده است.
در روزهای اخیر بحث داغ میان اهل سیاست، رسانهها و شهروندان در نقاط مختلف دنیا جنگ روسیه و اوکراین بوده است. تیتر اول رسانهها به اخبار جنگ اختصاص یافته، مجریان شبکههای تلویزیون سوالات پرشماری را با مصاحبهشوندهها در میان میگذارند تا از دلایل شروع جنگ پرسش کنند. شماری دیگر از اهل قلم روسیه را به عنوان متجاوز جنگی میشناسند و دیگرانی نیز در مقام دفاع از اقدام جنگی روسیه، حرکات این کشور را با عنوان «دفاع پیشدستانه» تفسیر میکنند. در این میان، برخی از بیتجربگی در عالم حکومتداری، بیسابقه بودن و سیاستهای نادرست رییس دولت فعلی اوکراین سخن میگویند.
جهان امروز بدون در نظر داشتن مسئلهی انرژی به فهم تحلیلگران نخواهد آمد، امکانپذیر نیست که چارچوبهای متعلق به جنگهای پیشین را استفاده کرد و به نتیجه قابل فهمی برای بررسی وضعیت امروز رسید. مهمتر آنکه در تمامی رخدادهای منتهی به جنگ و ویرانی تکیه کردن بر انگیزههای شخصی حاکمان، اتفاقات بیمعنا و پیوند برقرار ساختن میان مباحث غیرشفاف؛ طی کردن مسیر در جادهای مهآلود خواهد بود.
براساس اطلاعات منتشر شده توسط موسسه «نظارت انرژی جهان» در حال حاضر 16 درصد از خطوط انتقال انرژی جهان متعلق به نفت و 84 درصد توسط خطوط لوله گاز شکل گرفته است. نقشه انتقال انرژی در جهان در بخش گاز به ترتیب در اختیار آمریکا، روسیه، کانادا، هند، استرالیا، آرژانتین، اوکراین، انگستان و مکزیک است. همینطور در بخش نفت نیز با چنین وضعیتی روبرو هستیم و ده کشور نخست در انتقال خطوط نفت به ترتیب؛ آمریکا، روسیه، چین، کانادا، لیبی، هند، فرانسه، قزاقستان، الجزایر و عربستان سعودی است.
چنانچه به اختلافها، بروز خشونتهای منطقهای و جنگهای سالهای اخیر در دنیا نگاهی کلی کنیم، رد پای هر کدام از این کشورها را میتوان در درگیریها دید. بیدلیل نیست که بخشی از اتحادها، گسستها و بروز واکنشهای بینالمللی در هنگام بروز بحرانهای منطقهای و فرامنطقهای دقیقا از سوی همین کشورها اتفاق میافتد. انتقال انرژی و کسب ثروت حاصل از آن و همچنین درآمد ترانزیت نفت و گاز برای هر کدام از کشورها بسیار مهم است. به این ترتیب میتوان بخشی از کنشهای آنان را در همین چارچوب تحلیل کرد.
جایگاه کشور ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر نفت و گاز کجاست؟ براساس اطلاعات موجود و رتبهبندی ذخیره نفت کشورها؛ ونزوئلا، عربستان، کانادا و سپس ایران را داریم، به عبارتی روشن ایران در جایگاه چهارم دارندگان ذخایر عظیم نفت قرار دارد. همچنین در رتبهبندی ذخیره گازی کشورها؛ روسیه، ایران، قطر، آمریکا، عربستان، ترکمنستان، امارات و ونزوئلا را شاهدیم.
قرار داشتن در رتبه چهارم نفت و دارنده دومین مقام ذخایر گاز جهان مسئلهای نیست که از سوی کارشناسان حوزه انرژی و سیاسیون کشورهای مصرف کننده نفت و گاز قابل چشمپوشی باشد، اما سهم ایران از انتقال خطوط انرژی به سایر کشورها و کسب درآمدهای پایدار برای کشور، در مقایسه با نقشه منتشر شده از سوی موسسه نظارت انرژی جهان تقریبا نزدیک به صفر است. این مسئله را میتوان به وجود تحریمهای آمریکا، اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد و حتی کارشکنی برخی از کشورها از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشور قطر مربوط دانست. به صورت مشخصتر؛ پس از هماهنگیهای به عمل آمده میان کشور ایران، عراق و سوریه قرار بود خط لوله اسلامی با عبور از این کشورها به اروپا برسد. مدت زمان کوتاهی پس از اعلام خبر(سال 1390) این پروژه شاهد اعتراضها و جنگ در کشور سوریه بودیم. در همان زمان و براساس پایشهای صورت گرفته هدف ایران رساندن خط لوله اسلامی به جنوب یونان بود که پس از شروع جنگهای داخلی سوریه و تبدیل این کشور به زمین سوخته اقدامات لازم برای ساخت و بهرهبرداری از این خط انرژی مضمحل و در عمل گاز ایران از بازار انرژی حذف شد.
وقوع جنگ اوکراین و یورش نیروهای روسیه به این کشور دقیقا با توجه به مسئله انرژی و خطوط انتقال گاز رخ داده است. خط اول انتقال گاز روسیه به اروپا از اوکراین عبور میکند و سالیانه بالغ بر دو میلیارد دلار نصیب این کشور میشود. خط دوم که حجم گستردهتری از گاز را به اروپا انتقال میدهد از اوکراین عبور نمیکند. همزمان نیز آمریکا به دنبال کاهش وابستگی اتحادیه اروپا به گاز روسیه و حضور در این بازار است؛ بنابراین چندان عجیب به نظر نمیرسد که پس از شاخ و شانه کشیدنهای بسیار حاضر به کمک نظامی به اوکراین نمیشود و فقط نقش سخنگوی زیادهگو را بازی میکند. سکوت و همراهی نکردن سایر کشورهای اروپایی با اوکراین نیز از همین مسئله سرچشمه میگیرد، اروپاییان وضعیت را به گونه نمیبینند که بتوانند در زمان حال علیه روسیه اقدامات عملی کنند، از همینرو سکوت و یا تصمیماتی را اتخاذ میکنند که در عمل همه را برای حفظ شرایط اقتصادی خودشان و حتی به بهای ویرانی اوکراین رها سازند.
به نظر میرسد آنچه در جهان امروز در حال وقوع است تکیه کشورهای بزرگ و مصرف کنندگان عمده انرژی به همسویی و غیرهمسویی در سیاستها و نظم جهانی است. آنان هر کدام از کشورهایی که سودای همکاری و همراهی با این هنجارها را نداشته باشند در بازار انرژی و با استفاده از ابزارهای مختلف و حتی به راه انداختن جنگهای نیابتی به حاشیه میرانند.
انتهای پیام