ترس از جمهوریخواهان
علیرضا ایمانخانی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «ترس از جمهوریخواهان» نوشت:
شاید بزرگترین دغدغه بیشتر مردم ایران و حتی مذاکرهکنندگان ارشد ایرانی در مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام بدعهدی دولت آینده جمهوریخواهان و یا کنگره تحت کنترل آنان در آینده باشد.
به هیچ وجه قابل اغماض نیست خروج ترامپ دیوانه از برجام و تاثیرات غیر قابل انکار این کار ضربه مهلک اقتصادی به جامعه ایران وارد کرده است، ولی نگارنده اعتقاد دارد شرایط این دفعه از جهاتی چند با بار گذشته متفاوت بوده و این اتفاق به احتمال زیاد تکرار نخواهد شد، ولی در بدو امر باید قبول کرد دو طرف ماجرا به واقعیت هایی رسیدند که احتمال انجام توافق را بیشتر از پیش میکند.
حاکمیت ایران متوجه شد که تحریمهای آمریکا با تحریمهای سازمان ملل فقط یک بند انگشت فاصله دارد و متاسفانه به دلایلی از جمله توان و هژمونی امریکا تمامی کشورها از جمله دوستان ایران نیز مجری این تحریمها میباشند، و تاثیرات تحریمهای آمریکا در اقتصاد و معشیت مردم کمر شکن بوده و به هیچ وجه قابل انکار نیست و مطالبی مانند این که تاثیر تحریمهای آمریکا فقط، چند درصد بوده و بیشتر مشکل مدیریتی است فقط مصرف داخلی و مقابله با شادی احتمالی دشمن است، از طرفی آمریکاییها هم به این نتیجه رسیدند که نظام ایران به خاطر تحریمهای چهل ساله و اصطلاحا آب دیده شدن با این مدل جنگ اقتصادی حداقل به فوریت قابل فروپاشی نیست و از طرفی این نوع فشار باعت تحریک ایران در جهت افزایش شدید غنی سازی اتمی خواهد شد، و این میزان از غنی سازی فاصله ایران را با توان ساخت سلاح اتمی هر چه بیشتر نزدیک میکند.
اما همانطور که در سطور بالا گفته شد به خاطر نظام انتخاباتی آمریکا و چرخشی بودن معمول آن به دلیل ذائقه مردم و دشمنی مطلق جمهوري خواهان، خیلی ها توافق را موقت و ضمانتهای طرف مقابل را بی اساس میدانند، اما ذکر چند نکته مهم و تاثیر گذار برای فهم بیشتر اهمیت توافق و احتمال پایداری آن خالی از لطف نیست:
اولا از زمان تشکیل دولت بایدن فقط یک سال گذشته و تا زمان انتخابات ریاست جمهوری بعدی حداقل سه سال زمان باقی است، پس این توافق میتواند حداقل یک تنفس سه ساله به جهت ترمیم معشیت مردم ایجاد کند، و این حساب اقتصادی کاملا مشخص است که با رفع و تعلیق تحریم ها فروش نفت و محصولات نفت و گاز و… چند برابر و مبادلات بسیار آسانتر از امروز شده و با رفع تحریم بانک مرکزی و آزاد سازی پولهای بلوکه شده تاتیرات آن در بازار کاملا مشخص خواهد بود.
دوم، به خاطر ساختار نظام تصمیمگیری در آمریکا و حتی پیروزی احتمالی جمهوری خواهان در انتخابات میان دوره ای کنگره، آنها جهت ابطال تصمیم دولت بایدن به دو سوم آرا احتیاج دارند که جمع آوری این تعداد آرا محال است، و همین امروز هر دو مجلس در دستان دموکراتها است و در انتخابات میان دورهای هم فقط، چند نماینده و سناتور جابجا می شوند.
سوم، بیشتر دولتهای آمریکا عمر هشت ساله داشته و غیر از مواردی خاص مانند ترامپ، بوش پدر و کارتر، تمام دولتها هشت ساله بودهاند، (نامزد طرف مقابل یا باید خیلی قوی باید باشد که دولت حاکم را شکست دهد مانند بیل کلینتون و یا رونالد ریگان و یا شرایط، دولت حاکم خیلی ضعیف باشد مانند بحران گروگانهای سفارت زمان کارتر) پس نباید از امروز دولت آینده را جمهوریخواه دانست.
چهارم، از طرفی همه جمهوریخواهان هم به مانند ترامپ فکر نمیکنند و شخصیت ترامپ بیشتر مختص به خودش بود تا حامیان حزبی ایشان، (از طرفی خیلی از کارشناسان اذعان دارند به خاطر واقعگرا بودن جمهوریخواهان و عدم حساسیت چندان آنها به مسائل حقوق بشری با آنها بهتر میتوان مذاکره البته پشت پرده کرد)
پنجم. خروجی احتمالی دولت آینده آمریکا باعت بی اعتباری مطلق این کشور نزد هم پیمانان و افکار عمومی به جهت تکرار خواهد شد، و قطعا برای کشور مهمی مانند آمریکا که ادعای آقایی برای کل دنیا را دارد چندان زیبنده نیست، که این حرکات را تکرار کند.
البته تمامی دلایل بالا احتمالی است و نمیتواند متضمن قطعی باشد پس راهکار چیست؟
به نظر می رسد با جنگ اوکراین (اقدام ویژه!) و صفبندیهای جدید و حمایت زیرکانه تلآویو از مسکو و سکوت عجیب شیوخ خلیج فارس، آمریکا در منطقه دیگر با دشمنان ما دوستی قلبی و قطعی ندارد. پس چندان دشمنی با این کشور اساس و منطق نداشته و باید به فکر اصلاح این رابطه بود، نباید فراموش کرد مذاکره و صلح به معنای تسلیم و عدول از خواستهها نیست ولی میتوان با ایجاد موازنه و ارتباط، با کشورهای مختلف و قبول نارضایتیهای گسترده مردم در جامعه و بحث حفظ نظام تدابير بهتر به جهت صیانت از منافع ملی اندیشید و فراموش نکرد که تمام دولتها و ملتها در وهله اول به فکر منافع ملی خود هستند تا منافع دیگران، که شاهد مثال آن را در گروگانگیری روسها از برجام به وضوح دیدیم پس باید بهتر تدبیر نمود.
انتهای پیام