خرید تور نوروزی

چرا کمر به خراب کردن خانه هنرمندان بسته اند؟

خبرآنلاین نوشت: علیرضا زاکانی از هنگام انتخاب شدن به عنوان شهردار تهران، علی‌رغم وظیفه قانونی‌اش، شخصی را به عنوان نماینده شهرداری به شورای عالی خانه هنرمندان ایران معرفی نکرده است و در کنار آن، روز به روز گردن مسیر حرکت بودجه به سمت این نهاد را بیش از پیش فشرده است، آیا این‌ها نشانه‌هایی از خیال او برای ویرانی این خانه یا بردن آن به سمت‌وسویی است که خود می‌پسندد؟

خانه هنرمندان ایران در بهمن ۱۳۷۸ با بازسازی بنایی از دوره پهلوی اول که آن روزها مرکز نظامی نیمه‌متروکی بیش نبود به دست بهروز غریب‌پور، با حمایت شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس‌جمهور وقت، محمد خاتمی برپا شد و آن‌چه از زمان مدیرعاملی غریب‌پور تا مجید رجبی‌معمار در اسفند ۱۴۰۰ در این خانه گذشت، آن‌طور که غریب‌پور می‌گوید می‌تواند کتابی با بیش از چندین هزار صفحه شود شامل خدماتی که این نهاد فرهنگی مستقل به شهروندان تهران و ساکنین ایران ارائه کرده است.

نهاد فرهنگی مستقلی که در اساسنامه‌اش ذکر شده است بنایی که از سوی شهرداری تهران در اختیار آن قرار داد مادامی که خانه هنرمندان ایران مشغول فعالیت است به این خانه متعلق است، مدیرعاملش از سوی اعضای شورای عالی آن انتخاب می‌شود و شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به کمک به آن در جایگاه حمایتی و نه نظارتی هستند.

بهروز غریب‌پور، موسس و اولین مدیرعامل خانه هنرمندان ایران تا مرداد ۱۳۸۶ معتقد است خانه هنرمندان ایران به واسطه ساختار و شاکله‌اش و شورای عالی‌اش که از نمایندگان خانه‌ تئاتر، خانه‌ موسیقی، خانه‌ ‌سینما و انجمن‌های ۹‌گانه خوشنویسان، عکاسان، طراحان گرافیک، نقاشان، شاعران، تصویرگران، هنرمندان سفال و سرامیک، مجسمه‌سازان و مهندسان مشاور معمار و شهرساز تشکیل شده است و به واسطه سابقه طولانی و موثر فعالتیش در حوزه فرهنگ و هنر اساسا می‌تواند «پارلمان هنر ایران و طرف مشورت رئیس‌جمهور در انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» باشد.

اما چه اتفاقی افتاده است که شهرداری تهران از زمان مدیریت علیرضا زاکانی، در مرداد ۱۴۰۰، بنا را بر نادیده انگاشتن خانه هنرمندان ایران گذاشته است؟ به وظیفه‌ قانونی‌اش برای معرفی شخصی به عنوان نماینده شهرداری در شورای عالی خانه هنرمندان ایران عمل نکرده و با پایان کار مهندس مصطفی کاظمی به عنوان نماینده پیشین، عملا راه ارتباطی اعضای شورای عالی این خانه با خود را بریده است؟ چه شده است که پا را بر شریان حیانی خانه هنرمندان ایران گذاشته و از تامین بودجه آن خودداری می‌کند؟ و آیا آن‌طور که امیر راد، از اعضای شورای عالی خانه هنرمندان با تاکید بر این که هیچ یک توان و قصد نیت‌خوانی نداریم می‌گوید، در پی تغییر ساختار و شاکله خانه هنرمندان ایران است؟!

آن‌چه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگویی است با بهروز غریب‌پور، موسس و نخستین مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، ایرج راد، رئیس شورای عالی خانه هنرمندان و امیر راد، عضو این شورا در پاسخ به این سوال که این روزها و در پی استعفای هنوز پذیرفته‌نشده مجید رجبی‌معمار، بر خانه هنرمندان ایران چه می‌گذرد؟

بیشتر بخوانید: 
استعفای مدیرعامل خانه هنرمندان، به دلیل بی‌مهری شهرداری تهران و وزارت ارشاد
استعفای مدیرعامل خانه هنرمندان، هنوز پذیرفته نشده است

چرا شهرداری می‌خواهد خانه هنرمندان را ویران کند؟

بهروز غریب‌پور: شهرداری تهران و وزارت ارشاد موظف به حمایت مالی از خانه هنرمندانند
بهروز غریب‌پور صحبت‌هایش را این‌طور آغاز می‌کند: «من براساس اساسنامه صحبت می‌کنم. اساسنامه‌ای که ما خود تنظیم کردیم. خانه هنرمندان ایران یک موسسه فرهنگی مستقل است که بایستی از سوی نهادهایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران مورد حمایت مالی قرار بگیرد تا بتواند به وظایف اجتماعی و فرهنگی خود عمل کند.»

او می‌افزاید: «شما حتی به ساختمان خانه هنرمندان ایران نیز که بنگرید می‌بینید که این ساختمان از طرف شهردار وقت، آقای غلامحسین کرباسچی، براساس قراری که با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذاشته شد به هنرمندان تعلق گرفت و مادامی که این ساختمان مورد استفاده فرهنگی و هنری قرار دارد، شهرداری تهران صرفا به عنوان حامی حاضر است و نه تعیین‌کننده. بنابراین تاکید همیشگی من تا زمانی که مدیرعامل خانه هنرمندان ایران بودم به اعضای شورای عالی آن، این بود که استقلال رای خود را حفظ کنند. جهت مشهود بودن کمک‌های صورت‌گرفته از سوی شهرداری به خانه هنرمندان ایران نیز همواره شخص شهردار یا معاون امور اجتماعی و فرهنگی او، عضو شورای عالی آن محسوب می‌شد.»

غریب‌پور تصریح می‌کند: «اتفاقی که در زمان شهرداری آقای محمود احمدی‌نژاد رخ داد این بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از خانه هنرمندان ایران سلب حمایت کرد و من، به عنوان مدیرعامل، به مدت دو سال به گونه‌ای عمل کردم که به هیچ نهادی وابستگی مالی نداشته باشیم.»

بهروز غریب‌پور: خانه هنرمندان ایران، پارلمان هنر ایران است و حتی شورای عالی آن می‌بایست هنگام انتصاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، طرف مشورت رئیس‌جمهور قرار گیرد

او با اشاره به «تاسیس رستوران گیاهی، تخصیص فضاهایی به فروش کالاهای فرهنگی و نظایر آن در کنار حضور حداقلی کارمندان و برنامه‌ریزی حداقلی هزینه‌ها» می‌گوید: «این‌ها موجب تاب‌آوری ما در آن دو سال شد و تصور من این بود که جانشینان من، در خانه هنرمندان ایران این الگو را مد نظر خواهند داشت و متوجه خواهند بود که اگر قرار بر وسعت بخشیدن به سازمان اداری باشد، این اتفاق عملا بودجه‌ای را طلب می‌کند که تامین آن در توان و جزویی از تمایلات هر نهادی نیست و می‌بایست دست به دامن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری تهران، موسسات صنعتی و نظایر آن شد.»

غریب‌پور در پاسخ به این که آیا خانه هنرمندان ایران می‌توانست با همان «ادامه کار رستوران گیاهی، تخصیص فضاهایی به فروش کالاهای فرهنگی و نظایر آن در کنار حضور حداقلی کارمندان و برنامه‌ریزی حداقلی هزینه‌ها» به بی‌نیازی خود به کمک‌های مالی شهرداری تهران ادامه دهد، می‌گوید: «نه تنها این‌ها. خانه هنرمندان ایران می‌توانست طی این مدت، فعالیت‌هایی فرهنگی و تولیدی و درواقع منبع درآمدی داشته باشد و شورای عالی آن می‌بایست به این موضوع فکر می‌کرد. ما زمانی، پیش از به راه افتادن صندوق اعتباری هنر، اساسا در فکر راه‌اندازی شعبه بانکی بودیم تا بانک هنرمندان ایران را داشته باشیم. ما نهادی مستقل بودیم و می‌توانستیم از بخش صنعت و معدن، از وزاتخانه‌های مرتبط و… وام بگیریم و استقلال خود را حفظ کنیم اما متاسفم که اکنون خیلی‌ها گمان می‌کنند خانه هنرمندان ایران اساسا توسط شهرداری تهران به وجود آمد در حالی که اصلا و ابدا این‌گونه نبود و همان‌طور که اشاره کردم ساختمان خانه هنرمندان ایران از سوی شهرداری تهران خریداری شد و در اختیار خانه قرار گرفت و مادامی که خانه هنرمندان ایران به فعالیت فرهنگی خود ادامه دهد این ساختمان به صنوف فرهنگی و هنری متعددِ عضو آن تعلق دارد.»

چرا شهرداری می‌خواهد خانه هنرمندان را ویران کند؟

روزگاری که شهرداری از مقام حامی به ناظر تغییر موضع داد
موسس و سرپرست اُپرای عروسکی «مکتب آران» با اشاره به روزگاری که شهرداری از مقام حامی به ناظر تغییر موضع داد، ادامه می‌دهد: «شهرداری تهران مادامی که آقای محمدباقر قالیباف مدیریت آن را بر عهده داشت کمک‌هایی مختصر به خانه هنرمندان ایران می‌کرد اما میزان این کمک‌ها روزبه‌روز کم و کم‌تر شد و شهرداری از مقام یک حامی به یک ناظر تغییر موضع داد و درواقع در قبال خانه هنرمندان ایران از موضع حمایتی به موضع نظارتی تغییر وضعیت دادند و زمزمه‌هایی به گوش رسید که مدیرعامل می‌بایست از سوی آن‌ها منصوب شود و حتی در مورد آقای مجید رجبی‌معمار نیز هنگام انتخاب‌شان، این‌گونه بود که آقای قالیباف، مدیرعامل را منصوب کرد. هرچند آقای رجبی‌معمار در دوران مدیرعاملی‌شان تلاش بسیاری برای پیشبرد اهداف خانه هنرمندان ایران انجام دادند اما این که شهردار برای ما مدیر منصوب کند پایه‌گذار رویه‌ای غلط شد و هم‌اکنون نیز تصور می‌کنم اشتباهی دیگر در حال وقوع است.»

خانه هنرمندان ایران و شورای عالی‌اش، در حد و اندازه پارلمان هنر ایران است
این کارگردان شناخته‌شده تئاتر، با بیان این که «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران، هر دو می‌بایست نسبت به قضیه حساس باشند» می‌افزاید: «می‌دانیم که ما در ایران، فاقد بخش خصوصی و هنرمند و نهاد هنریِ مربوط به بخش خصوصی به آن معنا که در دیگر نقاط دنیا وجود دارد، هستیم و در مورد همه فعالیت‌هایمان یا تامین منابع از سوی دولت انجام می‌شود یا نظارت. به این جهت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به حمایت از چنین جایگاهی است، جایگاهی که روسا و سران انجمن‌های هنری متعدد در آن گرد آمده‌اند و فعالیت می‌کنند. من زمانی می‌گفتم خانه هنرمندان ایران، پارلمان هنر ایران است و حتی شورای عالی آن می‌بایست هنگام انتصاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، طرف مشورت رئیس‌جمهور قرار گیرد. در حالی که اکنون همه‌چیز برعکس شده است اگرچه از ابتدا قرار نبود این‌گونه باشد؛ اکنون شهردار، مدیرعامل منصوب می‌کند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کل خود را کنار می‌کشد. پس وقتی اساسا ساختار به‌هم ریخته است آقای رجبی‌معمار هم حق دارد که بگوید من حمایت نمی‌شوم و نمی‌توانم به کارم ادامه دهم.»

بهروز غریب‌پور: تصور فعلی که شهرداری می‌تواند مدیرعامل خانه هنرمندان ایران را تعیین کند، کجا و آن تصور که ما به عنوان یک نهاد فرهنگی مستقل توقع حمایت از شهرداری داشتیم و نه نظارت، کجا

او ادامه می‌دهد: «تصور من این است که اگر از زمان مدیرعاملی من در خانه هنرمندان ایران تا زمان مدیرعاملی آقای رجبی‌معمار، کتابی تالیف و تدوین شود که فقط شامل فهرست برنامه‌های فرهنگی انجام شده در خانه هنرمندان ایران باشد بیش از چندین هزار صفحه خواهد شد و نشان می‌دهد خدمات نهادی مستقل که می‌خواسته به شهر تهران و کشور ایران خدمت کند چه میزان بوده است و تعداد نمایشگاه‌ها، سخنرانی‌ها، وُرک‌شاپ‌ها، بزرگداشت‌ها و… هر آن‌چه در آن برگزار شده است نشان می‌دهد که خانه هنرمندان ایران پدیده‌ای است که مشابه آن در تاریخ فرهنگی ما وجود نداشته است و ما به وجودش آورده‌ایم و نهادهای مرتبط می‌بایست در حفظ و حراست از آن و پیشگیری از خاموش شدن چراغش بکوشند.»

این تصور کجا که شهرداری می تواند مدیرعامل تعیین کند و تصور ما کجا!
او در پاسخ به این که، این همه را می‌توان نشانی از بی‌اهمیتی شهرداری تهران و مدیریت وقت آن، علیرضا زاکانی به خانه هنرمندان ایران دانست، می‌گوید: «این که ما از کدام شهرداری صحبت می‌کنیم مد نظر است. آن زمان که من کشتارگاه را تبدیل به فرهنگسرای بهمن کردم، حرف این بود که شهرداری می‌بایست بداند و آگاه باشد که نهادی صرفا خدماتی نیست، نهادی اجتماعی است و یکی از مُبرم‌ترین وظایفش تربیت شهروند است و تربیت شهروند اِلا از طریق عمل و اقدام فرهنگی به طریقِ دیگری میسر نیست. اساسا فرهنگسراها به این دلیل به وجود آمدند و برای ادامه حیات‌شان ضروری بود که بودجه مستقل داشته باشند تا نسبت میان شهروند و شهرداری به درستی تعریف شود. علت این که نماینده شهرداری که یا خودِ شهردار یا معاون امور اجتماعی و فرهنگی او بود می‌بایست در شورای عالی خانه هنرمندان ایران حضور داشته باشد همین بود، همین که یک دارنده و صاحب‌اختیار منبع مالی که می‌خواهد شهر جنبه‌ای مدنی بیابد و سطح خدمات فرهنگی‌اش افزایش یابد، از لحاظ مالی نیز کمک‌رسان باشد. در این میان وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز کاملا مشخص است و نسبتش با هنرمندان می‌بایست مستقیم باشد و به آن‌ها کمک کند تا فضای فرهنگی را گسترش و توسعه دهند.»

او ادامه می‌دهد: «چه در دوره آقای کرباسچی، چه در دوره آقای محمدحسن ملک‌مدنی، هر دو به خانه هنرمندان ایران توجه داشتند و آقای محمد حقانی به نمایندگی از شهرداری تهران در چندین جلسه شورای عالی خانه هنرمندان ایران شرکت کردند و خودِ آقای ملک‌مدنی بارها از خانه هنرمندان ایران بازدید کردند. ما با شهرداری ارتباطی مناسب داشتیم ولی بله، روی کاغذ نیامده بود که نماینده شهرداری فلان شخص است، این مسئله به صورت ابلاغیه اعلام نشده بود ولی چون در اساسنامه‌مان مشخص بود که یا شهردار یا معاون امور اجتماعی و فرهنگی او یکی از اعضای شورای عالی خانه هنرمندان ایران است مشکلی نداشتیم و آقای حقانی این وظیفه را بر عهده داشتند. در دوره‌ای نیز آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران کمک کرد تا تماشاخانه ایرانشهر ساخته شود. من مکاتبات و قراردادهای اولیه، گلایه‌ها و طرح مسائل اولیه را خدمت آقای قالیباف نوشتم و او نهایتا با تامین بودجه موافقت کرد و اگرچه آن زمان که بودجه تصویب شد من دیگر از مدیرعاملی خانه هنرمندان ایران استعفا داده بودم اما شاهد کمک‌های شهرداری تهران بودم.»

غریب‌پور می‌افزاید: «وقتی همه‌چیز وارونه شد این مشکل هم پیش آمد. این تصور کجا که شهرداری می‌بایست مدیرعامل خانه هنرمندان ایران را تعیین کند و آن تصور کجا که ما به عنوان یک نهاد مدنی توقع حمایت داشتیم. بنابراین باید از دو زاویه به این قضیه نگاه کرد؛ یکی این که شما نهادی مستقلید که می‌بایست از جانب مسئولین مختلف کشوری و از جمله شهرداری مورد حمایت قرار بگیرید و دیگری این که شما یکی از مدیریت‌های تابعه شهرداری هستید.»

او در پاسخ به این که آیا خطر تغییر شاکله، خانه هنرمندان ایران را تهدید می‌کند، با ذکر خاطره‌ای از دوران حضورش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌گوید: «ما در اوایل انقلاب، تجربه‌ای در مورد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشتیم. اتهاماتی که به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زده می‌شد و از جمله این که می‌گفتند محلی برای استقرار کمونیست‌ها است و این‌ها هم با رژیم شاهنشاهی و هم با دولت جمهوری اسلامی ایران زاویه دارند و… بسیار بسیار سنگین بود اما نوع مدیریت و تعاملی که در طول ۱۲ سال مدیریت آقای علیرضا زرین و ما به عنوان مدیران رده‌بالا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حامیان او، وجود داشت موجب سرپا ماندن آن نهاد شد. نقش مدیری شایسته و ذوجمعتین بودن اوست که در این میان آشکار می‌شود، کسی که به سمت هیچ سازمان و نهاد سیاسی مایل نشود و زمینه ادامه حیات نهاد تحت مدیریتش را فراهم آورد. این هم بحرانی نیست که خانه هنرمندان ایران برای اولین یا آخرین بار با آن مواجه شده باشد. هر نهاد مدنی، مانند انسان در معرض آسیب‌های گوناگون قرار می‌گیرد و این بستگی به توان جسمانی و روانی او دارد که بتواند خود را از مهلکه نجات دهد. من گمان می‌کنم این دوره‌ای خاص است و آقای رجبی‌معمار باید آن را مدیریت کند و امیدوارم که از این مهلکه نجات یابد.»

ایرج راد: قول‌هایی که داده شد، روی کاغذ ماند
ایرج راد، رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران در پاسخ به این که این نهاد این روزها با چه مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کند که منجر به اعلام درخواست مدیرعاملِ آن برای استعفا شده است، توضیح می‌دهد: «این فقط مسئله امروز و الان نیست و خانه هنرمندان ایران، مدت‌هاست که دچار مشکلات مالی است و ما این مسئله را حتی سال گذشته، در جلساتی با دولتمردان دولت پیشین نیز مطرح کردیم و قرار بر این شد که کمک‌هایی صورت گیرد تا خانه هنرمندان ایران بتواند به حرکت خود ادامه دهد اما قول‌هایی که داده شد، به آن صورت که بر روی کاغذ آمده بود، عملی نشد.»

این بازیگر شناخته‌شده تئاتر، سینما و تلویزیون ادامه می‌دهد: «ما با مشکلاتی روبه‌رو بودیم که منجر به ارسال نامه‌هایی برای مسئولین رده بالا شد، این نامه‌ها مدت زمانی طولانی بی‌پاسخ ماند، دو نامه بی‌پاسخ ماند و برای بار سوم بود که به بخش‌های گوناگون ارجاع داده شدیم و حدود یک ماه، یک ماه و نیم پیش کمک‌هایی مختصر صورت گرفت اما پاسخ‌گوی نیازهای خانه هنرمندان ایران نبود. به گونه‌ای که ما حتی برای پرداخت حقوق پرسنل خانه هنرمندان با مشکل مواجه شدیم، مشکلاتی که در طول دو سال گذشته بیش از پیش شد و این عزیزان به نوعی با همه این مشکلات کنار آمدند اما این کنار آمدن نیز حدی دارد و شما تا جایی می‌توانید، تحمل کنید.»

او می‌افزاید: «یکی از راهکارهای گذر از مشکلات پیش رو، چاره‌اندیشی برای همین مسئله است. مسئله‌ای که با وجود همه تلاش‌های شورای عالی خانه هنرمندان ایران و مجید رجبی‌معمار، مدیرعامل آن حل نشد و نتیجه‌ای که می‌بایست حاصل شود، به دست نیامد.»

چرا شهرداری می‌خواهد خانه هنرمندان را ویران کند؟

راد تصریح می‌کند: «خانه هنرمندان ایران در طول دو سال اخیر که با شیوع ویروس کرونا مواجه بوده‌ایم همچنان به کار خود ادامه داده است و هم گالری‌های آن، در تمام مواقعی که امکان حضور علاقه‌مندان فراهم بوده است با رعایت اصول بهداشتی به کار خود ادامه داده است، هم سینماتِکِ آن، هم تماشاخانه‌هایش، هم سالن استاد انتظامی‌اش. در کنار این، هرگاه به واسطه دستور ستاد ملی مقابله با کرونا، امکان حضور مخاطبان فراهم نبوده همه این موارد در فضای مجازی و به صورت آنلاین پیگیری شده است. اسناد این فعالیت‌ها موجود است و می‌توان مشاهده‌شان کرد. با همه این احوال، انتظار می‌رود به یک مجموعه فرهنگی و هنری که شامل ۱۲ انجمن و نهاد صنفی گوناگون می‌شود کمک شود تا بتواند به حیات خود ادامه دهد.»

او در پاسخ به این که آیا خانه هنرمندان ایران هیچ راهی برای تامین بخشی از هزینه‌های خود ندارد، می‌گوید: «مسیرهای دیگری که گاهی‌اوقات کمک‌حال خانه هنرمندان از نظر مالی بودند، در طول دو سال گذشته، مسدود شد؛ کار رستوران گیاهی و کافی‌شاپ‌ها در پی شیوع کرونا به تعطیلی کشید و امکاناتی که می‌توانست تا حدودی کمک‌حال باشد از دور خارج شد. مجموع این فشارها موجب شد، مجید رجبی‌معمار در آخرین جلسه سال ۱۴۰۰ شورای عالی خانه هنرمندان، از استعفای خود بگویند و از این که گزارش عملکردشان را نیز به صورت کامل نوشته‌اند. منتها چون آن آخرین جلسه سال جاری ما بود قرار بر این شد که در اولین جلسه سال ۱۴۰۱ به این موضوع بپردازیم.»

ایرج راد: پس از پایان دوره مسئولیت مهندس مصطفی کاظمی، شهرداری تهران علی‌رغم وظیفه قانونی‌اش هیچ شخصی را به عنوان نماینده شهردار تهران در شورای عالی خانه هنرمندان ایران معرفی نکرد

رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران در پاسخ به این که در اساسنامه خانه هنرمندان در خصوص تامین بودجه چه آمده است، توضیح می‌دهد: «بودجه‌ای که به خانه هنرمندان ایران تعلق می‌گرفت، طبق اساسنامه می‌توانست از طُرُق گوناگون تامین شود اما درواقع بیشترین کمک از طرف شهرداری انجام می‌شد. نمی‌دانم مطلعید یا خیر که کل آن فضا و ساختمان متعلق به شهرداری تهران است اما در اساسنامه ذکر شده است که تا وقتی این مکان به عنوان «خانه هنرمندان ایران» و با اهداف از پیش تعیین شده دایر است این فضا به این خانه تعلق دارد. همچنین در اساسنامه ذکر شده است که یکی از اعضای شورای عالی خانه هنرمندان ایران، نماینده شهرداری است. پس کمک‌کننده و حامی همواره شهرداری بوده است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در مواقعی کمک‌هایی کرده که البته نه دائمی بوده است و نه چشمگیر.»

او در پاسخ به این که در حال حاضر نماینده شهرداری تهران در شورای عالی خانه هنرمندان ایران چه شخصی است می‌گوید: «در حال حاضر کسی را معرفی نکرده‌اند اما در دوره قبل، مهندس مصطفی کاظمی این مسئولیت را بر عهده داشتند.»

راد در پاسخ به آخرین سوال که آیا همچنان کمکی مالی از سوی شهرداری تهران به خانه هنرمندان ایران می‌رسد توضیح می‌دهد: «این کمک به حداقل رسیده است. به گونه‌ای که دیگر امکان حرکت نیست و وضعیت مشخصی وجود ندارد.»

شهرداری تهران خیال تغییر شاکله خانه هنرمندان ایران را در سر دارد؟!
امیر راد، عضو شورای عالی خانه هنرمندان ایران نیز صحبت‌هایش را این‌طور آغاز می‌کند: «به طور مشخص خانه هنرمندان ایران یکی از نهادهای مستقل فرهنگی و درواقع تنها نهاد موجود با این مشخصات است که سوابق کاری‌اش به خوبی گویای اهمیت آن هستند. بنابراین وجود و حضورش در حوزه فرهنگ امری واجب است و نمی‌توان نادیده‌اش گرفت.»

او با اشاره به این که «در گذشته این تصور وجود داشت که این خانه می‌تواند روی پای خود بایستد و همان زمان هم این اتفاق رخ داد و توانست کم یا زیاد هزینه‌های خود را تامین کند» ادامه می‌دهد: «اما همواره کمک‌هایی چه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و چه از سوی شهرداری تهران وجود داشت. این کمک‌ها برای چرخیدن چرخ خانه هنرمندان ایران آن‌چنان که در حوزه فرهنگ و هنرِ دیگر ممالک دنیا شاهدیم امری ضروری بود.»

آن‌چه ما را نگران می‌کند این است که انتخاب مدیرعامل که اکنون در ساختاری دموکراتیک و براساس تصمیم شورای عالی خانه هنرمندان ایران صورت می‌گیرد، به عنوان مثال از سوی شهرداری تهران انجام شود

مدیر عامل انجمن هنرمندان نقاش ایران ادامه می‌دهد: «اتفاقی که اخیرا رخ داده این است که خانه هنرمندان همان اندک درآمدی را هم که داشت به واسطه همه‌گیری بیماری کرونا از دست داد و ما با بدنه سنگینی از کارمندانی که حضور دارند و درآمدی که وجود ندارد مواجه شدیم درنتیجه بیش از پیش به کمک‌هایی از بیرون وابسته شدیم که تا سال گذشته نیز برقرار بود اما ظاهرا در دوره جدید مدیریت شهرداری تهران، برنامه‌ای وجود ندارد که آن روش ادامه پیدا کند و ظاهرا ریشه بی‌توجهی به مسئله خانه هنرمندان ایران عمیق‌تر از آن چیزی است که ما گمان می‌کنیم به گونه‌ای که اساسا نماینده‌ای از سوی شهرداری تهران به عنوان عضوی از شورای عالی خانه هنرمندان ایران معرفی نشد. این مسئله بسیار مهم است چرا که همواره و همیشه نمایندگان شهردار در شورای عالی خانه هنرمندان حضور داشتند و رابطی میان شورای عالی و شهرداری بودند. این مورد از جمله نمودهای بی‌توجهی رفتاری است که تبعات مالی هم به دنبال داشته است و بودجه‌ای که به خانه هنرمندان ایران تخصیص داده می‌شد عملا دیگر اختصاص داده نمی‌شود.»

چرا شهرداری می‌خواهد خانه هنرمندان را ویران کند؟

او می‌افزاید: «مجموع این‌ها، خانه هنرمندان ایران را به سمتی می‌برد که شاکله خود را از دست بدهد و در بدترین حالت می‌توان تصور کرد شاید قصدی در این میان است که شاکله پیشین از دست برود و طرحی نو درانداخته شود. به هر حال نمی‌خواهیم پیش‌بینی، قضاوت و نیت‌خوانی کنیم ولی آن‌چه پیداست بی‌توجهی است و از جمله تبعات این بی‌توجهی، مشکلات مالی است که در آینده می‌تواند موجب فروپاشی شاکله خانه هنرمندان، ساختار آن و استقلالش شود که امیدوارم خواست هیچ گروهی به خصوص دوستانی که در حال حاضر بنای این بی‌توجهی را گذاشته‌اند، نباشد.»

راد در پایان می‌گوید: «آن‌چه مرا نگران می‌کند این است که این بی‌توجهی موجب از هم پاشیدن شاکله و ساختار خانه هنرمندان ایران شود و در آن صورت حتی انتخاب مدیرعامل که اکنون در ساختاری دموکراتیک و براساس تصمیم شورای عالی به عنوان نمایندگان انجمن‌ها و اصناف هنری عضو خانه هنرمندان ایران صورت می‌گیرد، به عنوان مثال از سوی شهرداری تهران انجام شود. خانه هنرمندان ایران مکانی است که ممکن است مورد چشمداشت کسان بسیاری باشد، کسانی که بعید نیست خیال تغییر ساختار آن را در سر داشته باشند و مجددا با تاکید بر این که قصدمان نیت‌خوانی نیست امیدوارم چنین چیزی، قصد و غرض هیچ کسی نباشد و به آن سمت و سو نرویم و از یاد نبریم که اعتبار خانه هنرمندان ایران در همین ساختار فعلی است و اگر این ساختار بر اثر بی‌توجهی یا عدم تامین مالی تغییر کند طبیعتا آن اعتبار نیز از دست می‌رود.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا