عارف و رؤیایی به نام «قدرت»
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
اینکه سیاستمدار عارفی باشیم، عارف سیاستمدار و یا سیاست عارفانه را پیگیری کنیم تفاوتی ندارد، فعل ما و میزان تاثیرگذاری ما از دل قدرت بیرون میآید. همین اندازه که برخی از روزنامهنگاران جهد کرده و عبارتی جدید خلق میکنند نشان از حضور پررنگ مفهوم و تجربهی قدرت در اندیشهی آنان دارد و بازگو کنندهی دلبستن اهل رسانه به فرد قدرتمدار است.
حضور دکتر عارف در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 فارغ از فهم به دست آوردن قدرتِ بیشتر نیست. قدرت ریاست جمهوری برای هر سیاستمداری وسوسه انگیز است، از کشش فوقالعاده خاصی در مقایسه با دیگر قدرتهای اجرایی برخوردار است. حتی برای فردی که دورهای به عنوان معاون اول رییس جمهور فعالیت کرده باشد و قبل از آن طعم وزارت را نیز چشیده باشد. تاملی کوتاه در سخنان خانم مروج، همسر ایشان بازگو کنندهی همین روایت است (متن مصاحبه با نشریهی اندیشه پویا). حکایت آمدن دکتر عارف به صحنهی رقابتها، تلاش برای کسب آرای بیشتر و به دست آوردن صندلی ریاست جمهوری است. حس و حال تلخ انصراف دکتر عارف را میتوان در جای جای مصاحبهی خانم مروج نگریست، نگاهی که احساس میکند فرصتی دست یافتنی را از کف داده است.
فعالیتهای اخیر دکتر عارف در بارهی کمکاری ایشان در مجلس و یا واگذاری صندلی ریاست کمیسیون آموزش به جناح رقیب، جدی نگرفتن ریاست فراکسیون امید در مجلس و شرکت نکردن در ضیافت افطاری رییس جمهور تکمیل کنندهی قسمتهای دیگر پازل دلخوری از رأی دهندگان به علی لاریجانی و دور کردن ایشان از صندلی ریاست است. کسب جایگاهی که میتوانست پس از انصراف وی از کاندیدای ریاست جمهوری، نرسیدن جایگاه معاون اولی به ایشان و قبول نکردن مدیریت یکی از وزارتخانهها معنا یابد. در واقع اگر آقای عارف به جایگاه ریاست مجلس میرسید و قدرتی نسبتاً همتراز با قدرت ریاست جمهور کسب میکرد داستان این روزها متفاوت از اتفاقهایی بود که ناظرش هستیم، ولی چنین نشد و سودای نه چندان قدیمی خود را اینبار با کمکاری و حضور کنترل شده نشان داد.
محمدرضا عارف همچنان دلبستهی رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری است. سخنان همسر ایشان، مشاوران وی و حمایتهای بیدریغ شماری از کاربران شبکههای مجازی در پوشش گستردهی اخبار مربوط به وی انعکاس همین دیدگاه است. تلاش روزنامهنگارانی که پس از انصراف ایشان از کاندیدای ریاست جمهوری با تشویقهای مکرر به وی قبولاندن که رییس مجلس آینده کسی نیست جزء او. تحلیلهایی که راه و فعالیتی غیر از ریاست را نشان نمیداد و همهی راهها به حکمرانی کلان ختم میشد باعث شده است دکتر عارف را کمکارتر از ماههای قبل ببینیم. همچنین بهروز کردن فایل برنامهی دکتر محمدرضا عارف برای «ایران آینده» در سایت شخصی ایشان شاهدی بر این مدعاست؛ وی همچنان به فکر کرسی ریاست جمهوری است.
با ورود به سایت ایشان، قبل از آنکه اخبار دید و بازدیدها و موضعگیریهای وی به چشم آید، لینک برنامههای ایشان خودنمایی میکند. برنامههایی که کسب قدرت بیشتر را نوید میدهد. برنامههایی برای آیندهای نه چندان دور، مقصد کتابچهی صندلی ریاست جمهوری است و نه جایی دیگر. به گمانم عارف را میتوان از همین الان یکی از کاندیدای ریاست جمهوری دوره آینده دانست. دورهای که شاید با مشورت و پیشنهاد رییس جمهور اسبق حاضر به کنارهگیری به نفع دیگر کاندیدا نشود و تا آخرین مرحله در کارزار مبارزات انتخاباتی باقی بماند!
رفتار مبتنی بر قدرتخواهی بیشتر قابل سرزنش نیست. هر مدیری براساس شناختی که از تواناییهایی خود دارد، مشاوره گرفتن از همسر و اعضای خانواده و مشاوران نزدیک تلاش دارد در کسوت رییس جمهور بنشیند، بالاترین قدرت انتخابی در کشور برای هیچکدام از سیاستمداران به سادگی چشم پوشیدنی نیست. ولی نگاه کردن به هدفی بزرگتر نمیبایست هیچ سیاستمداری را از اهرمها، میزان تاثیرگذاری و قدرت فعلیاش دور کند. یا چنان رفتار کند که گویی کسب آرای نخست مردم تهران در انتخابات مجلس ناچیز است، آنچنان که باید و شاید ریاست فراکسیون امید در مجلس را جدی نگیرد و امکانات و شرایط امروز را به روزهای آینده حوالت دهد و عملاً دچار کمکاری و حضور کمرنگ شود.
اینگونه رفتارها از سوی دکتر عارف و مشاوران ایشان قابل نقد است، قدرت امروز را برای رسیدن به قدرتی بیشتر آنچنان که باید و شاید محاسبه نکنند و چشم به آیندهای ناروشن داشته باشند. سودای کسب قدرت بیشتر قابل نقد نیست، چرا که قدرت بیشتر به همراه خود تاثیرگذاری بیشتر خواهد آورد. با این حال نمیتوان آنچنان به آینده خیره شد که تحولات امروز را به دقت ندید و با رفتار خویش باعث شکاف و سست شدن رابطهها در میان جریان اصلاحطلب – اعتدالگرا شد.
جریان اصلاحات بعد از عبور از حوادث تلخ سال 88، همراهی و حمایت از دولت روحانی و استفاده از شرایط فعلی تا حدودی موفق به بازسازی خویش شده است. این جریان هنوز ابتدای راه اعتمادسازی با حاکمیت است، توانایی روبهرو شدن با چالشی دیگر برای ماههای آینده را در صورت حضور دکتر عارف در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 ندارد. شاید بهتر باشد شخصیتی چون عارف اندکی از فضای خوشبینانهی مشاوران و نزدیکانش جدا شود و با توانایی بیشتر در مجلس که به فرمودهی بنیانگذار جمهوری اسلامی در رأس امور است حضور یابد.
بدست آوردن قدرت بیشتر مذموم نیست، ولی راه تاثیرگذاری کلانتر الزاما از صندلی ریاست جمهوری عبور نمیکند. نمیتوان به بهانهی توانایی شخصی، خانوادگی، دانش بیشتر و انباشت تجربهی سیاسی چشم به مقام ریاست جمهوری داشت و مجدد شاهد تکرار داستان پرغصه و تکه تکه شدن رایها همانند انتخابات سال 84 بود.
انتهای پیام
متاسفم، متاسفم، متاسفم. فقط بلديد خود زنى كنيد