در مطالبهی «جمهوریت» و «اسلامیت»
حجتالاسلام️ احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، به مناسبت روز جمهوری اسلامی نوشت:
در «روز جمهوری اسلامی» و همهپرسی افتخارآفرین 12 فروردین 58 هستیم. با وجود طنین شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» در تظاهرات میلونی سراسر کشور و همهپرسیهای تاسوعا و عاشورای 57 و با وجود این که امام به عنوان رهبر انقلاب بارها و بارها نظام بعد از انقلاب را «جمهوری اسلامی» به معنای متداول و جهانی «جمهوری» اعلام کرده بود، باز هم همهپرسی برای تعیین شکل نظام انجام شد و 50 روز بعد از پیروزی انقلاب، با شرکت و رأی آزادانه قریب به اتفاق مردم، «جمهوری اسلامی» شکل نظام آینده گردید.
«جمهوری» در همه دنیا یعنی هیچ قانونی و مجریای بدون خواست و انتخاب مردم که در «رأی اکثریت» آنان جلوه میکند، نتواند قانون و مجری باشد و چون اکثریت قاطع مردم ایران مسلمان بودند، به خواست خود حاکمیت قانون اسلام را پذیرفتند. در طول این چند دهه با همه فراز و فرودها، بخصوص با «نظارت غیر قانونی و غیر شرعی استصوابی» که انتخابات آزاد و یک مرحلهای را به انتخابات دو مرحلهای تبدیل کرده که در مرحله اول شورای نگهبان افراد صلاحیتدار مطابق نظر خودش را انتخاب میکند و در مرحله دوم، مردم مجازند در آن «محدوده» انتخاب کنند! با این وجود مردم امکان حداقلی انتخاب را داشتند ولذا با همه نقایص موجود، در تمام انتخاباتهای گذشته(منهای دو انتخابات اخیر) اکثریت واجدان شرایط شرکت کردند و «انتخابات معنای حداقلی را داشت».
در دو انتخابات اخیر شورای نگهبان با اتکا به قدرت و بر خلاف قانون، رسما مجری انتخابات شد و در راستای مهندسی مورد نظر، حتی کاندیداهایی مثل آقای لاریجانی که از ابتدای انقلاب در صف یاران انقلاب و عضو سپاه، ریاست صدا و سیما، سه دوره ریاست مجلس، نماینده مخصوص رهبری در ارتباط با کشور چین و … بود، را هم ردّ صلاحیت کرد! وقتی که شخصیتی مثل ایشان با این رزومه مشخص ردّ صلاحیت شود تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل! در قبال این رویه غلط و «مردم مأیوس کن» هم، هیچ فریاد اعتراض مؤثری برنخاست. با توجه به این رویه غلط، مردم از «انتخابات» که برترین نماد «جمهوری» است، ناامید شدند و شرکت نکردند و نه «مجلس و دولت مردم»، که «مجلس و دولت اقلیت» سرکار آمد. بعد از برگزاری انتخابات هم نه تنها از این رویّه اظهار تأسف نشد و بر اصلاح آن وعده ندادند، بلکه آن را توجیه کردند.
به نظر میرسد انتخابات و حضور حداکثری مردم دیگر غایت و مهم نیست و به حقیقت، «جمهوریت و اسلامیت» به محاق رفته، به همین جهت از خود نمیپرسند چه شده این مردم که در دوران جنگ و زیر بمباران و موشکباران شدید، با شور وصف ناشدنی در انتخابات شرکت میکردند و «حماسه حضور» میآفریدند، حالا بیماری همه گیر «کرونا» آنان را از اقدام چند دقیقهای برای رأی دادن در انتخاباتی که از 8 صبح تا 2 نیمه شب ادامه داشت، بازمیدارد؟!
حق آن است که بسیاری از صاحبان قدرت دیگر حضور اکثریت و پرشور مردم پای صندوق رأی را نمیخواهند چون در این چند دهه دیدهاند هر گاه زمینه حضور آزادانه و پرشور مردم فراهم شده، افراد غیر همسو با آنان انتخاب شدهاند؛ نمونهاش انتخابات 76 و 92 که با وجود تبلیغات انبوه و چشم و گوش پرکن کانونهای قدرت، مردم به کسی رأی دادند که مطلوب آنان نبود؛ از این رو «انتخابات اقلیتی» را برگزیدهاند! از این رو در سالگرد «روز جمهوری اسلامی» بر مردم است که برای احیای «جمهوریت و انتخابات» همت کنند و اجازه ندهند انتخابات قانونی و واقعی که مهمترین ثمره انقلاب 57 و خونبهای شهیدان دو قرن اخیر است، از آنان گرفته شود.
انتهای پیام
متاسفانه بیماردلی (فی قلوبهم مرض، فزادهم الله مرضا) در نوشته ی نگارنده بسیار شدید و مواج است و وی رسما تمایل به قلب حقیقت و وارونه نمایی آن دارد.
۱- جمهوری اسلامی در چهل سال حاکمیت خود سی و دو سال در اختیار دولت های اصلاح طلب موسوی، هاشمی، خاتمی و روحانی بوده است، اگر بنا به ادعای نویسنده این جمهوری موفق نبوده است، جریان اصلاح طلب مسوول آن است و این جریان می بایست برای همیشه از صحنه ی سیاست جمهوری اسلامی ایران حذف شود.
۲- از ادعای دروغین نویسنده در مورد چند دقیقه ای بودن رای گیری تعجب می کنم، در تمام ایران مردم بین نیم تا چهار ساعت در صف در پیک هفتصد کشته بر روز کرونا ایستادند، به جایی رسید که در ساری دولت روحانی انتخابات را به جای هفت صبح در ساعت دوازده ظهر آغاز کرد و فیلم آن رسانه ای شد، نویسنده، شیخ احمد حیدری، عجیب دروغگوی قهاریست!
در حقیقت نه کرونا و نه رد صلاحیت ها،؛بلکه این دولت خسارت محض و ویرانگر حداکثری روحانی بود که چنان ضربه ای را بر روح و جسم جمهوری اسلامی وارد کرد که بسیاری دلزده شدند، و چنان انتخاباتی را برگزار کرد که درصد رای حتما به زیر پنجاه درصد افت کند و رای رییسی که رقیب او در ۹۶ بود تا حد ممکن کاسته شود. شیخ احمد فراموش نکند که سرنوشت دو میلیون رای رییسی که آرای وی را به بیست میلیون و مشارکت را به نزدیک پنجاه و پنج درصد رسانده بود هرگز معین نشد! و همه تلاش کردند از این اتهام روحانی هم مانند اتهامات سرسام آور او دازماجراهای عجیب و غریب مرتبط با اخذ تز دکتری اش در اسکاتلند گرفته تا تماس ۱۹۸۶ او در پاریس با عمیرام نیر اسراییلی بگذرند! از آن ها که گذشتند، از این نگذرند؟
۳-به نظر من ردصلاحیت لاریجانی اشتباه شورای نگهبان بود ولی عمدا یا سهوا باعث حفظ لاریجانی برای انتخابات های بعد شد. لاریجانی در این انتخابات حتی از خود روحانی و همتی شانس کمتری برای برد داشت چون نفرت مردم از او دوبل بود،هم به خاطر همراهی خودش با روحانی در بدبخت کردن مردم، و هم عملکرد فاجعه آمیز برادرش صادق در قوه ی قضاییه که به عزل زودهنگام او منجر شد و در قضیه ی فساد اکبر طبری نورافشانی کرد! او را حفظ کردند و نه حذف! اگر آمده بود با سیلی شدید تری از سوی مردم نسبت به سیلی که در ۱۳۸۴ از آرای مردمی دریافت کرد مواجه می شد! تازه در آن زمان که نماینده ی اصلی اصولگریان بود! برخی خواسته یا ناخواسته او را از سیلی سخت آرای مردمی حفظ کردند تا در انتخابات های بعد، مانند روحانی ادامه دهنده ی نرمش های قهرمانانه ی سری های بعدی باشد، در حالی که رهبری توصیه ی اکید کرد که او را تایید صلاحیت کنند، تا برای همیشه این جریان با بدون روتوش ترین نماینده اش در عیار کشی سراسری و شفاف مردمی شرکت کرده باشد.
برای اسلام متاسفم که لباس روحانیت آن را نویسنده ای چون شیخ احمد حیدری می پوشد که در دروغ و وارونه نمایی و دجال گونگی حتی در مورد ساعت رای گیری این گونه بی پروا عمل می کند، و علی الاسلام سلام.