من عباسم، عکاس؛ از نور برای ثبت حقایق استفاده میکنم!
فهیمه فریدونی در رشتهتوییتی به مناسبت زادروز عباس عطار نوشت:
برای عباس عطار در زادروزش
«من عباسم؛ عکاس. من از نور برای ثبت حقایق استفاده میکنم.»
عباس عطار ۹ فروردین ۱۳۲۳ در خاش سیستان و بلوچستان به دنیا آمد و در ده سالگی به همراه خانواده ایران رو به مقصد الجزیره ترک کرد و در انگلستان از رشته روزنامه نگاری و ارتباطات فارغ التحصیل شد.
عباس عطار حدود شش دهه از مهمترین وقایع سرتاسر دنیا عکاسی کرد و همین موضوع او را به عکاسی سرشناس در سرتاسر دنیا تبدیل کرده است.
او در دهه ۷۰ میلادی با انتشار گزارشهای تصویری از وقایع بیافرا، ویتنام و آفریقا به دنیا معرفی شد.
عباس شروع عکاس شدن خودش رو از این عکس میدونه. «من در سال ۱۹۸۶ به معنای واقعی عکاس شدم. وقتی این عکس رو دیدم فهمیدم من یک عکاس خواهم بود. زیرا همه عنصر زیبایی شناسی خاص من در این عکس وجود دارد. آنچه که من «لحظه معلق» مینامم.»
به قول عباس: «عکاسی که میگه تکون نخورید، یه جای کارش میلنگه!»
عباس رو عکاس «لحظههای معلق در حرکت» میدونند. خودش در توضیح این اصطلاح میگه: «من لحظه رو متوقف نمیکنم. بلکه اون رو معلق میکنم. میخواهم این حس رو منتقل کنم که آدمها جلوی دوربین به همون کاری که پیش از ثبت عکس بودن ادامه میدهند. اگه به عکسهایم نگاه کنید در بهترین عکسهایم معمولا عناصر و المانهای متعددی دیده میشوند و چندین اتفاق همزمان رخ میدهد.»
عباس عطار نگرشها و باورها و اندیشههای رایجِ روزگار را با دوربین خود مینوشت. او میگفت «برخلاف نویسنده که بر کلمات چیره است، عکاس گرفتار واقعیتی است که در برابر او قرار دارد. برای گریز از اسارت باید به عکس خود تعالی بخشد»
«این کشور من، مردم من و انقلاب من بود. حداقل در مراحل اولیه، انقلاب به معنی حرکتی ملی بود. وقتی به ایران برگشتم دانستم اتفاقی خواهد افتاد. میخواستم کاری عمیق درباره ایران انجام دهم اما ناگهان انقلاب شد. پس تنها کاری که باید انجام میدادم این بود که به خیابانها بروم و عکس بگیرم»
«پیش از انقلاب از جتهای فانتوم و کاخهای سلطنتی عکس میگرفتم، ولی در عین حال، میخواستم آثار این روند سریع صنعتی شدن را هم نشان دهم. مردم فقیری که به شهرها میآمدند تا کار پیدا کنند و آخرش هم مجبور میشدند در حلبی آبادها زندگی کنند.»
«یکی گفت: «این زنه سلطنت طلبه!». یک سری گرفتند و کتکش زدند. فرصت فکر کردن نداشتم. به عنوان یک عکاس فقط عکس گرفتم. البته یکی هم داد میزد: عکس نگیر! عکس نگیر!
گفتم باشه این برای تاریخ است.
دوستانم گفتند این عکس رو نباید منتشر کنی چون انقلاب رو به شکل غلطی نشون میده. اما من گفتم شاید در حال حاضر طرفدار انقلاب باشم اما در عین حال خبرنگارم. مورخ زمان حال و امروز هستم. عکسهایم باید همین الان دیده شوند.»
«این انقلاب من بود تا پیش از اینکه مصادره شود. روزی ورق برگشت. روزی که چهار ژنرال بلندپایه شاه رو اعدام کردند.
اینجا به خودم گفتم عباس این دیگر انقلاب تو نیست. تو فقط باید آن را به بهترین شکل پوشش دهی ولی دیگر انقلاب تو نیست.»
«من خیلی از این آخوندها [روحانیون] را نمیشناختم. بعد متوجه شدم که کدام یک از آنها مهمتر از بقیه است. میدیدم که همه جا بودند، همین اهمیت آنها را نشان میداد. شما به عنوان عکاس، فقط از هر کس که بتوانید عکس میگیرید»
_مکزیک
«مکزیک برای من اهمیت زیادی داشت. پوشش دادن انقلاب مرا واقعا خسته و تهی کرده بود. از نظر عاطفی احساسات و عواطف زیادی صرف کردم. مکزیک به من کمک کرد تا سبک شخصیم رو به دست بیارم.»
_ویتنام
«وقتی من عکاس بین المللی شده بودم حملات بزرگ و جنگ تقریبا تمام شده بود. پس تصمیم گرفتم کاری متفاوت انجام دهم. زمانیکه مذاکرات صلح در پاریس شروع شده بود به ویت کونگ رفتم. شاید پرثمرترین دوران کاریام این دوره بود.»
_آفریقای جنوبی
«به آفریقای جنوبی رفتم و روز اول به وزارت اطلاعات رفتم. آنجا با استقبال گرمی مواجه شدم. آنها به من گفتند: آقای عباس ما مدرسهای برای آموزش پلیس داریم، دوست دارید از آن عکاسی کنید؟
من با خودم فکر کردم که: اوه٬ این پروپاگانداست! خواستم پیشنهادشان را رد کنم
اما قبول کردم
همه برهنه بودند و بعد کانو را دیدم؛ البته همه سیاهپوست بودند و کانویی که مدیر است، سفید پوست است. آنها ایستادهاند و کانو هم آمد جلو همهشان ایستاد و من فقط و فقط مانند یک پرترهی معمولی و رسمی عکس گرفتم. اما تنش موجود در عکس را میبینید؛ این عکس تبدیل به نماد آپارتاید شد.»
عباس عکسهایی که تو این ۶ دهه گرفته رو به ۱۰ دسته تقسیم میکنه:
خشونت
تحجر و نفرت
تحقیر
درد
شلوغی
ریشخند
معنویت
زیبایی
اندوه
و خلوت
_خشونت
خشونت پربارترین فصل کاری عباسه.
عباس خشونت رو نه تنها در میدان جنگ و انقلاب بلکه خشونت انسان به حیوانات، خشونت فرد به خودش و خشونت مذاهب رو تو عکسهاش نشون میده.
_تحجر و نفرت
_شلوغی
عباس خودش رو عکاس شلوغی نمیدونه. میگه من هرجایی شلوغی ببینم سعی میکنم اون رو تو ذهنم نظم بدم.
_ریشخند
_معنویت
_درد
_زیبایی
_اندوه
_خلوت
این مجموعه که آخرین دسته بندی عکسهای عباس هست، عکسهای دوران نوزادی تا بزرگسالی جردن و هِرله، نوههای عباسه.
عباس عطار ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ و در سن ۷۴ سالگی، به خاطر بیماری سرطان در پاریس درگذشت.
[توضیح انصاف: یکی از عکسها که مربوط به آیت الله خامنهای است در این خبر نیامده است]
انتهای پیام