چهار تحلیل دربارهی کودتای ترکیه
پس از شروع کودتا تا شکست آن در ترکیه، ایرانیان نیز در شبکههای اجتماعی و رسانهها تحلیلهای بسیاری در این باره نوشتهاند.
به گزارش انصاف نیوز، برای نمونه تعدادی از یادداشتهای کوتاه تحلیلی در تلگرام در پی میآید.
حمیدرضا جلایی پور، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران:
من که از دور نگاه به کودتای ۲۶/۴/۹۵ ترکیه میکنم حدس می زنم عوامل زیر خوشبختانه باعث شکست این کودتا شد:
۱) «حلقهی ارتشی میان پایهی کودتاچی» خیلی متوهم بود. حلقهای که ظاهرا نه فقط به دنیا که حتی به فامیلهای خود کودتاگران هم وصل نبود!
۲) شجاعت و ایستادگی اردوغان. او در پنج سال گذشته در تدبیر امور کشورش خطاهای بزرگی کرده و احتمالا ادامه هم خواهد داد. اما سیاستمدار ترسو و زبونی نیست و مرد ایستادن در بحران است.
۳) شبکههای اجتماعی در فضای آن لاین (این بار فیس تایم) در بزنگاه خفقان به داد اردوغان رسید و باطل السحر «فضای سنگین روانی ساعات اولیهی کودتا» شد. فضای آن لاین کودتا را به «کاریکاتوری از کودتا» تبدیل کرد.
۴) حضور به موقع مردم در صحنه. حضور مردم در ساعات اولیهی کودتا در صحنه کاملا روشن میکند که دولت اردوغان پایگاه مردمی دارد.
یک نکتهی ظریف:
از زمان شروع کودتا تا ۱۲ ساعت بعد فرصتی فراهم شده است که ما هم نویسندگان و رسانههای طرفدار کودتا را خوب بشناسیم. کافی است چرخی در فضای آن لاین در ۱۲ ساعت گذشته بزنیم!
عبدالله شهبازی، تاریخ پژوه:
منطقه آبستن روزهای پرحادثهای است. کودتای نافرجام دیشب در ترکیه بسیار مهم است. این تحلیل در شبکههای اجتماعی پخش میشود: «نمایش تئاتر کودتا توسط اردوغان برای حرکت به سوی سلطانیسم».
ادعای بسیار بیپایهای است. کودتا کاملاً واقعی بود ولی از حمایت یا بیتفاوتی مردم و بخش مهمی از نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی برخوردار نبود و شکست خورد. مانند کودتای ۲۰۱۳ مصر از سازماندهی و تمهیدات قوی برای کشانیدن مردم به خیابانها علیه اردوغان نیز برخوردار نبود.
رسانههای فراوانی یکصدا شدهاند تا «جماعت گولن» را از مشارکت در کودتا مبرا کنند بدون این که صبر کنند تا مستندات ادعای دولت ترکیه منتشر شود. مهمتر این که کودتا را ساختگی و نمایشی و به خود اردوغان نسبت میدهند. این شبیه به همان تحلیلی است که اتفاقاً این روزها در ایران رواج پیدا کرده و مدعی است کودتای نافرجام نوژه در ایران کار خود جمهوری اسلامی، یا توطئه حزب توده، بود برای متلاشی کردن ارتش؛ برغم اسناد محرمانه فراوان دولت بریتانیا که از طبقهبندی خارج شده و ارتباطات نزدیک کودتاچیان را با صدام و شاپور بختیار و غلامعلی اویسی نشان میدهد.
این رویکرد تبلیغی به کودتای شامگاه ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ ترکیه نشانگر حمایت برخی کانونهای قدرتمند و متنفذ در رسانهها از کودتا است.
علی اصغر شفیعیان، مدیر مسوول انصاف نیوز:
اول: کودتا کودتاست، چه علیه اردوغان، چه محمد مرسی و چه هر کسی دیگر. ای کاش ریشهی کودتا بخشکد؛ یعنی اردوغان بتواند نیروهای نظامی را برای همیشه از دخالت در سیاست اخته کند. البته به نظرم در این سالها ترکیه قدمهای خوبی در این باره برداشته، و خود اردوغان هم پس از شکست کودتا گفت که این ترکیه دیگر ترکیهی سابق نیست. از کودتای بی رمقشان هم همین برمیآمد. کودتا یعنی جرات گازانبری داشته باشند که نداشتند.
دوم: دیشب در جریان کودتا در توییتر به قول یکی از دوستان نوشتم «حمایت از خس و خاشاک حامی اردوغان!». استفادهی اردوغان از به صحنه کشاندن مردم معرکه بود و البته مردم هم سنگ تمام گذاشتند، چه حامیان اردوغان و چه مخالفان روش کودتا. حتما کسانی هم در میان جمعیت بودهاند که مخالف اردوغان هستند اما نه با روش کودتا. و چه مضحک بود اختلال کودتاچیان در توییتر و فیسبوک!
سوم: دیشب حال دلواپسان وطنی جالب بود، انگار چیزی زده باشند. همانطور که در ایران مدعی هستند اکثریت را دارند و میگویند که فقط در زمان انتخابات 50+1 به اشتباهی به روحانی رای داده، دیشب هم میگفتند کودتاچیهای ترکیه اکثریتاند و اردوغان به همین دلیل شکست میخورد! توهمات داخلی این عزیزان ما هم بر مبنای همین حدس و گمانههای شخصی و فرضی و تخم مرغی است.
رشید داودی، طلبهی حوزهی علمیهی قم:
«چند نکته درباره کودتای نافرجام ترکیه»
یکم: تلاش برای خارج شدن یا خارج کردن نیروهای نظامی و انتظامی از حیطهی مسوولیت و نفوذ به سایر حوزههای اقتصادی و سیاسی و…، اشتباهی است آشکار که علاوه بر تضعیف امنیت در قبال خطر خارجی، کاهش فزایندهی امنیت در مقابل توطئههای داخلی را نیز موجب میشود.
دوم: همچنان که در روزگار نه چندان دور، قدرت نظامی سلاحهای مدرن حرف اول را میزد، وقایع مختلف موید این نکته است که در عصر امروز، ارادهی مردم است حرف اول را میزند، نه توانمندی نظامی و توپ و تانک و موشک؛
سوم: آری روزگار امروز، دوران جنگ نرم است نه نبرد سخت و جوخهی آتش؛ روزگاری که خواست و ارادهی مردم و گفتگو و مذاکره و تلاش برای اثرگذاری ملی و بین المللی و در نتیجه تأثُّر تصمیمگیریها از آن، قدرت فائقه است.
چهارم: پر واضح است که اصطلاحا «اثبات شیء نفی ماعدا» نمیکند، و همچنان که در دوران جنگ سخت هرگاه که قدرت نظامی و تسلیحاتی یارای پیروزی نبود، قدرت چانهزنی و مذاکره به میدان نبرد وارد میشد، در این روزگار نیز مهمترین پشتوانهی دیپلماسی گفتگو و مذاکره، میتواند قدرت نظامی کارآمد باشد. و تساهل در این باره نابخشودنی و مهلک است.
پنجم: ایستادگی شجاعانه و تحسین برانگیز مردم ترکیه در مقابل تانکهای کودتاچیان و ناکام گذاشتن کودتا، دلیلی واضح بر صدق ادعای گفته شده دارد. و برای هر خردمند و اندیشورزی روشن است که تنها عامل ناکام ماندن کودتا، حضور و ارادهی مردم بود.
پی نوشت:
۱. چه تأسف بار بود نظرات و تحلیل ساده اندیشانی که در شب کودتا، جانب کودتاچیان را گرفته و بر مدعای خود دلیل تسلط کودتا بر ارتش و تسلیحات نظامی را ذکر کردند؛ جالب آنکه مدعیان این نظر غالبا حامیان دیروز و امروز «آن رفته» بودند!
۲. سودای سیاست و تمنای قدرت توسط نظامیان گرچه ممکن است موفقیت مقطعی یابد اما روشن است که شکست و ناکامی این ماجراجوییها قطعی است. چراکه حکومت بی مردم و فاقد سرمایهی اجتماعی محکوم به شکست است.
۳. امام خمینی و وصیت تاریخی و مدبرانه اما مهجورِ ورود نظامیان به سیاست:
«وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها وجبهه ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند».
دلیل وصیت اکید از نظر امام:
«شما باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود، که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین میرود».
۴. مردمداری به رجز نیست که به عمل است!
انتهای پیام